ابتکار عمل صلح افغانستان در دستان بایدن

ابوبکر صدیق
ابتکار عمل صلح افغانستان  در دستان بایدن

منبع: یوروشیا ریویا – انستیتوت مطالعات جنوب آسیا

نویسنده: چالم‌کوری راجا ماهان

برگردان: ابوبکر صدیق

اداره‌ی جو بایدن تصمیم گرفته تا توافق‌نامه‌ی صلح افغانستان –توافق ماه فبروری سال گذشته میلادی امریکا و طالبان- را بازنگری کند. در حالی که در مورد پیشنهاد تازه‌ی امریکا نگرش سیاسی متفاوت وجود دارد؛ ممکن است نه مورد پذیرش طالبان قرار گیرد و نه دولت افغانستان آن را بپذیرد؛ یا ممکن هردو طرف آن را رد کنند.
هر تغییری در چارچوب نظام سیاسی افغانستان یک پیامد خوب و ملموس برای کشورهای همسایه، از جمله پاکستان و هند خواهد داشت.
جو بایدن -رییس‌جمهور امریکا- در یک وضعیت حساس سیاسی، بازنگری روند صلح افغانستان را روی دست گرفته است. زلمی خلیل‌زاد که در اداره‌ی ترامپ به عنوان فرستاده‌ی ویژه‌ در امور صلح افغانستان گماشته شد، در اداره‌ی بایدن نیز به وظیفه‌‌ی خویش ادامه می‌دهد. او شگردهای دیپلماتیک را در کشورهای منطقه‌ از سر گرفته است و طرح جدیدی را برای رسیدن به توافق میان طالبان و دولت افغانستان، در فبروی ۲۰۲۱ مطرح کرد.
نامه‌ی بلنیکین به رهبران دولت افغانستان و طرح تازه‌ی امریکا، از رویکردهای تازه‌ی اداره‌ بایدن برای دولت افغانستان است. این اقدامات جدید واشنگتن برای پایان‌دادن به تنش نافرجام افغانستان است.
مسئولیت صلح شکننده‌ به دوش هیچ کسی نیست؛ این بر می‌گردد به واشنگتن که چه اندازه ظرفیت دارد، تا طرف‌های مخالف را برای پایان‌دادن به تنش افغانستان متحد کند.
بدون شک که ایجاد یک نظام مشترک میان دولت فعلی افغانستان و طالبان، یکی از سخت‌ترین گزینه‌ها میان دو طرف است. از یک نظر دشوارترین کار برای تسهیل‌کنندگان، همین نکته‌ی کلیدی است که منجر به دوام جنگ‌های فاجعه‌بار داخلی شده است.

پنج نکته‌ی مهم روند صلح افغانستان
نخست رویکردهای اداره‌ی داخلی امریکا است؛ راهبرد صلح بایدن، حفظ ۲۵۰۰ نظامی امریکایی در افغانستان، بیشتر از زمان تعیین شده در توافق‌نامه‌ی امریکا و طالبان است. با توجه به توافق‌نامه‌ی امریکا و طالبان، ایالات متحده‌ی امریکا تعهد کرده بود که نیروهای خویش را تا اول ماه می ۲۰۲۱ از افغانستان بیرون می‌کند.
جنگ افغانستان برای امریکا غیر قابل پیش‌بینی است و «گروه بایدن» نمی‌توانند اهمیت آن را در خاور میانه نادیده بگیرند. به همین دلیل بود که اداره‌ی بایدن یکی از شدیدترین اعلامیه‌ها را منشتر کرد: خروج نیروها از افغانستان باید مسئولانه انجام شود.
باورها در واشنگتن این است که اداره‌ی ترامپ با تعیین زمان نهایی خروج نیروهایش از افغانستان دچار خطا شده است. به دلیل این ملاحظات، اداره‌ی بایدن تصمیم گرفته تا با طالبان بیشتر چانه‌زنی کند. یکی از دلایل هم، نداشتن تمایل طالبان به کاهش خشونت‌ها است. امریکا بالای غنی نیز فشارها را افزایش داده است؛ غنی در واشنگتن بیشتر به عنوان یک چالش در روند صلح شناخته می‌شود تا یک راه ‌حل.
دوم؛ واشنگتن بالای طالبان فشار وارد کرده است تا حد اقل برای ۹۰ روز خشونت‌ها را کاهش دهند و این فضا را برای بهبود صلح، هموار می‌کند.
سوم؛ بحث روی چارچوب نظام پساصلح است. زلمی خلیل‌زاد، طرح نوشته‌‌شده‌ی صلح را برای هردو طرف -دولت افغانستان و طالبان- تسلیم کرده است تا در یک نشست تازه‌ -نشست ترکیه- مطرح شود. بلنیکین -وزیر خارجه امریکا-، در نامه‌ی جداگانه به غنی گفته است که زمان مشخصی را برای افغانستان تعیین کرده نمی‌توانند؛ اما برای تأمین صلح و کشانیدن طرف‌های مخالف به گفت‌وگو و پایان‌دادن به چالش افغانستان، تلاش‌های جدی را روی دست دارند که رسیدن به یک آتش‌بس عمومی و توافق روی یک حکومت عبوری، از گزینه‌های بنیادی در رویکرد سیاسی امریکا است.
چهارم؛ دولت امریکا از ترکیه خواسته تا با برگزاری یک نشست در رابطه به روند مذاکرات صلح افغانستان، تصمیم نهایی را بگیرد. وارد شدن ترکیه به عنوان بازیگر در روند مذاکرات صلح افغاتستان، برخی‌های را شگفت‌زده کرد؛ اما پاکستان از این روند حمایت می‌کند که نشان‌دهنده‌ی رابطه‌ی نزدیک اسلام‌آباد و انقره است.
پنجم؛ ایالات متحده‌ی امریکا از سازمان ملل متحد خواسته است تا در این نشست – نشست ترکیه – وزیران خارجه‌ی چین، پاکستان، روسیه، ایران، هند و امریکا را دعوت کند تا روند گفت‌وگوهای صلح افغانستان، سرعت بیشتری بگیرد.
شمار اندکی ممکن روی موفقیت روند مذاکرات صلح ملاحظاتی داشته باشند؛ البته این کار نگرانی‌های سیاسی و شکنندگی را به دنبال دارد. پایان دادن به جنگ‌های داخلی، خیلی ساده است؛ اما اکنون چنین فرصتی به لیل نفوذ قدرت‌های بیرونی در میان گروه‌های متفاوت، خیلی سخت است. البته در بسته‌ی طرح اداره‌ی بایدن برای افغانستان و طالبان به آن اشاره نشده است.
دولت افغانستان در چند سال گذشته انرژی و فرصت زیادی را برای کشانیدن طالبان به صلح هزینه کرده است؛ اما اکنون به این نتیجه رسیده که این کارها، تنها هدردادن زمان بوده است. گروه طالبان که زیر نفوذ پاکستان قرار دارد و به روند نظام کنونی افغانستان باورمند نیست، روی نظام اسلامی -به قرائت خود – تأکید دارد و نظام اسلامی فعلی را، با فشار دولت افغانستان نمی‌پذیرد.
به نظر می‌رسد هر دو طرف روی شریک‌ شدن و ایجاد یک اداره‌ی جدید، برگزاری انتخابات و تعدیل قانون اساسی، دیدگاه متفاوتی دارد.
توافق روی ایجاد اداره‌ی موقت و رفتن به نظام آینده، یکی از چالش‌ها در میان طرف‌های درگیر در روند صلح است و این به یک بن‌بست میان دولت افغانستان و طالبان تبدیل شده است. مطرح‌بودن منافع قدرت‌های منطقه‌ای و حضور نظامی امریکا در این کشور، سبب شد تا اداره‌ی بایدن در تلاش یافتن یک روزنه‌ی کوچک برای پایان به تنش و ایجاد صلح در این کشور شود.
در حالی که بایدن این چانس را امتحان می‌کند، برای شمار زیادی این غیر قابل باور است که جنگ ۴۰ساله‌ی افغانستان با ۲۰ساله مداخله‌ی نظامی امریکا پایان یابد؛ اما اداره‌ی بایدن تلاش می‌کند که صفحه‌ی جدیدی را برای پایان دادن به نزاع تاریخی افغانستان باز کند. در حالی که چشم‌انداز توافق میان طالبان و دولت افغانستان خیلی زیبا است؛ اما در رابطه‌ به این که نظام فعلی دولت افغانستان که پس از سقوط رژیم طالبان روی کار آمده، اقناع‌کننده نیست، بحثی وجود ندارد.
البته این سخت است که نتیجه‌گیری کنیم؛ روند قربانی‌دادن از جنگ در افغانستان متوقف می‌شود؛ اما کمتر کشوری را در جنوب آسیا سراغ داریم که در چند سال اخیر به اندازه‌ی افغانستان انکشاف داشته باشد. این کشور نسبت به نیم‌قاره‌ی هند، توسعه‌یافتگی را در راستای توسعه‌‌ی سیاست داخلی و روابط بین‌المللی نسبت به چهار دهه‌ی اخیر، بیشتر تجربه کرده است.
تغییر در چارچوب نظام افغانستان، بدون شک قابل پذیرش است و پیامد خوبی برای همه کشورهای همسایه، به ویژه پاکستان و هند خواهد داشت.
یادداشت: استاد راجا ماهان، رییس انستیتوت مطالعات جنوب آسیا ( ISAS) است که در یک نهاد پژوهشی در زیرمجموعه‌ی‌ دانشگاه ملی سنگاپور است.
انستیتوت مطالعات جنوب آسیا در ۲۰۰۴ در دانشگاه ملی سنگاپور بینان گذاشته شد.