نویسنده: میرحسین مبارز
قانون اساسی افغانستان پست معاونهای ریاست جمهوری را پیشبینی کرده؛ اما در مورد صلاحیتهای وظیفهای آنها بیان خاصی نداشته است. پاراگراف دوم ماده ۶۰ قانون اساسی مقرر میدارد: «رییس جمهوری دارای دو معاون، اول و دوم، است.» بر مبنای ماده ۶۷ قانون اساسی: «در صورت استعفا، عزل یا وفات رییس جمهوری و یا بیماری صعبالعلاجی که مانع اجرای وظیفه شود، معاونت نخست ریاست جمهوری، صلاحیتها و وظایف رییس جمهوری را به عهده میگیرد.» از این ماده قانون چنین برمیآید که صلاحیت معاون اول رییس جمهوری، بیشتر حالت جانشینی دارد؛ یعنی در صورت وفات، عزل، استعفا و یا مریضی صعبالعلاج رییس جمهوری، معاون اول وی صلاحیتها و وظایف رییس جمهوری را عهدهدار میشود و در حالت عادی، صلاحیت و نیز مسئولیت معاونهای رییس جمهوری در قانون اساسی پیشبینی نشده است.
این خاموش بودن قانون اساسی در مورد صلاحیتهای معاونان رییس جمهوری، این جایگاه را بیشتر نمادین میسازد؛ بهویژه زمانی که رییس جمهوری تمایل به دادن صلاحیت به معاونهایش نداشته باشد.
واگذاری صلاحیت به معاونهای ریاست جمهوری، بهاساس فرمانهای تقنینی، صورت میگیرد و رییس جمهوری این توانمندی را دارد که بدون درنظرداشت قانون، صلاحیتهای تفویض شده را از پیش معاونهایش پس بگیرد.با ذکر این مقدمه نگاهی میاندازیم بر عملکرد امرالله صالح-معاون نخست ریاست جمهوری افغانستان- و گروه ششونیم صبح در اجرای میثاق امنیتی:
میثاق امنیتی، مبارزه مشترک دولت و ملت در برابر مجرم و جنایتپیشه تعریف شده است. اکنون بیشتر از دو ماه میشود صلاحیت اجرای میثاق امنیتی، طی فرمانی از سوی رییسجمهور غنی به امرالله صالح سپرده شده است.
آقای صالح میثاق امنیتی را یک طرح فراگیر و افغانستان شمول عنوان کرده و در صفحهی فیسبوکش از میثاق امنیتی به نام «جلسات ششونیم صبح» یاد کرده و افزوده است: «این طرح ابتدا در کابل و بعداً در ولایتها اجرا میشود؛ ولی دیزاین و تطبیق آن برای هر ولایت نظر به موقعیت و بافت طبیعی و اجتماعی آن فرق میکند.»
صالح و گروه ششونیم صبح ابتدا کارشان را در اول عقرب سال جاری از شهر کابل آغاز کردند. در نخست و باتوجه به پیشینهی کاری آقای صالح، این امید برای مردم که کابل امنتر میشود زنده شد اما؛ هرچه از آن زمان گذشت، امید مردم، به سمت یأس و ناامیدی حرکت کرد؛ زیرا حوادث و رخدادهای ناگوار زیادی در زمان صلاحیت و مسئولیت گروه ششونیم صبح به وقوع پیوسته است که ما در این نوشتار در حد اقتضای مطلب به مواردی اشاره میکنیم.
حوادثی مانند انفجار در مرکز آموزشی کوثر دانش، حمله به دانشگاه کابل، انفجار موتر حامل یما سیاوش و همکارانش، ترور هدفمند چندین خبرنگار و ترور یوسف رشید، رییس فیفا، ترور فرشته کوهستانی و راکتپراکنیها از جمله مواردی است که در زمان صلاحیت و مسئولیت صالح و گروه ششونیم صبح اتفاق افتاده است.
به تعبیر مولانا: «موش تا انبار ما حفره زدهست-وز فنش انبار ما ویران شدهست-اول ای جان دفع شرّ موش کن-وانگهان در جمع گندم جوش کن». روشن است که حفرههای امنیتی جدی و عمیقی در کار است وگرنه چطور ممکن است موتری در روز روشن با راکت و راکتاندازی به آن بزرگی از داخل شهر و در پایتخت کشور از چکپوینتها-ایست بازرسیها-عبور کرده و نقاط مختلف شهر را نشانه بگیرد؟
به تعبیر عامیانه، آقای صالح «صد سر را تر کرده و یکی را هم کل نکرده.» آقای صالح خودش را در هرجا و با هرکس درگیر کرده است و تا حال نتیجهی مثبت کمتری به دست آورده است؛ اما این بیانصافی است که از کارهای مفید صالح و گروه ششونیم صبح یاد نکنیم؛ «عیب می جمله چو گفتی هنرش نیز بگو». بهعنوان نمونه، جمعآوری موترهای بیاسناد، بازکردن پیادهروها، تشهیر منفی مجرمان و اقداماتی علیه غاصبان زمین و بلند منزلهای غیرقانونی، تلاش برای جلوگیری از دزدی موبایل و کارهایی از این دست از جمله دستآوردهای مفید و مؤثر و نسبتاً موفق آقای صالح و گروه ششونیم صبح بوده است.
در جهتی دیگر اما؛ آقای صالح با همین شعارهای جدی و پاکسازی پیادهروها، در شب عروسی پسرش، با ایجاد راهبندان رکورد زد؛ شب عروسی پسر آقای صالح که مصادف شده بود با شب یلدا-طولانیترین شب سال- طولانیترین راهبندان هم از نظر زمانی و هم مکانی ایجاد کرد.
پیشنهاد میشود که در قانون اساسی افغانستان صلاحیتهای معاونهای رییس جمهوری ذکر شود و خوب است آقای صالح هم کارهایش را اولویتبندی کند، تأمین امنیت جانی شهروندان را در صدر برنامههایش قرار دهد و بهجای تبلیغات و شایعهپراکنی به اصل هدف تمرکز کند.