در حالی که چهار روز تا برگزاری نشست استانبول مانده است؛ امرالله صالح، به نحوی خبر از به نتیجه نرسیدن این نشست میدهد. امرالله صالح، معاون نخست ریاست جمهوری که روز گذشته –یکشنبه، ۲۲ حمل- در همایش باشندگان کوهدامن در پشتیبانی از جمهوری، حرف میزد، گفت که زلمی خلیلزاد، نمایندهی ویژهی امریکا برای صلح افغانستان، آجندای نشست استانبول را با حکومت افغانستان در میان گذاشته است.
به اساس گفتههای صالح، بحث روی اصول و ارزشها، آتشبس و حکومت انتقالی، سه موضوع موردبحث در آجندای نشست استانبول است. با این حال، آقای صالح در ادامهی صحبتهایش، به خشونتورزی گروه طالبان اشاره کرده و آن را تنها آلهی فشار این گروه بر دولت افغانستان و جامعهی جهانی میشمرد؛ چیزی که باعث میشود گروه طالبان به هیچ رو به آتشبس رو نیاورد.
با توجه به شناسهای که گروه طالبان از زمان شکلگیریاش در کندهار تا امروز از خود بیرون داده است و شناختی که اکنون حکومت افغانستان به آن رسیده است، انتظار اینکه گروه طالبان به آتشبس تن بدهد، بهدور از واقعنگری است. از سویی هم انتقال قدرت از راه انتخابات که خط سرخ اشرفغنی، رییسجمهور کشور است، نیز از همان ابتدا به ذوق طالبان خوش نخورده و بدون شک در نشست استانبول نیز این گروه آن را نخواهد پذیرفت.
در سوی دیگر مسئله، با اینکه آقای صالح روشن نمیکند که در نشست استانبول، قرار است روی کدام اصول و ارزشها بحث شود؛ در حالی که بحث روی آن بخشی از آجندای این نشست گفته شده است؛ احتمالاً این اصول و ارزشها، میتواند، بحث دوام جمهوری، قانون اساسی و ارزشهای حقوق بشری شهروندان به شمول حقوق زنان باشد که از سوی دولت افغانستان مطرح میشود؛ در مقابل گروه طالبان نیز روی، ارزشهای اسلامی برخاسته از تعریف گروهی خودش پافشاری خواهد کرد و تنها به پذیرش آن دسته از ارزشهای حقوق بشری شهروندان تن خواهد داد که در تعریف خودش از اسلام، انسان مستحق آن است؛ چیزی که در پنج سال حاکمیت این گروه بر همگان رفته و پسازآن نیز در روستاهای کشور، شمار زیادی از مردم آن را تجربه کرده/میکنند.
با این حال، با توجه به شناختی که از گروه طالبان وجود دارد و موقفگیریهای این گروه در چند ماه آخر در برابر پیشنهادهای دولت و جامعهی جهانی –مثلاً پذیرش آتشبس- در گفتوگوهای دوحه، بهراحتی میتوان به این نتیجه رسید که؛ نشست استانبول تنها میتواند ادامهی گفتوگوهای صلح دوحه باشد؛ گفتوگوهایی که با ماهها دوام، هزینه گذاشتن و دادن امتیازهای یکجانبه به گروه طالبان، نهتنها راه رسیدن به صلح در افغانستان را هموار نکرد که دامنهی جنگ را نیز گسترش داد. در جریان گفتوگوهای صلح، دولت افغانستان در کنار اینکه ۵۰۰ زندانی توافق شده میان امریکا و طالبان به اساس توافقنامهی دوحه را آزاد کرد، برای نشان دادن حسن نیت در برابر گروه طالبان و رسیدن به صلح، بیشتر از ۴۰۰ زندانی دیگر این گروه را نیز از زندان آزاد کرد؛ اما این حسننیتهای دولت، باعث شد که گروه طالبان، امتیازطلبتر و تکروتر از پیش، وارد چانهزنی در گفتوگوهای صلح شده و در میدان جنگ نیز با نیروی بیشتری وارد شود؛ اشتباهی که صالح روز گذشته به آن اعتراف کرد. «یکی از اشتباهترین کارهای ما، رهایی ۵۵۰۰ طالب از زندان بود. بین زندانیان آزادشده، ۴۰ تا ۶۰ قاچاقبر مشهور بودند که عضویت طالبان را نداشتند و با رشوه به این گروه، آزاد شدند. ما این قربانی را دادیم؛ ولی با اجازهی ملت افغانستان. ۸۵ درصد طالبان آزادشده دوباره به میدان جنگ برگشتهاند. ما دیگر اشتباه خود را تکرار نمیکنیم.»
با این حال موقفگیری دیروز حکومت در برابر گروه طالبان و موقف آن برای صلح افغانستان تا جای زیادی میتواند باعث ایجاد امیدواری شهروندان برای ازدستندادن حقوقبشری و دستآوردهای دو دههی گذشتهشان شود. آقای صالح روز گذشته، در بخشی از حرفهایش در کوهدامن -جایی که چهرهی وحشی و بدوی طالبان را بیشتر از هرجایی در افغانستان نمایان میکند؛ طالبانی که از سوزاندن مزرعه، تاکستانها و حتا باشندگان کوهدامن خودداری نکرد- گفت: «آیا طالب به این فکر است که مردم را کیبل میزند و ما خاموش میباشیم؟ هرگز به این کار اجازه نخواهیم داد. طالب مجبور است مذاکره کند؛ زیرا ما جنگ را نباختهایم. طالب باید بپذیرد که افغانستان طالب شدنی نیست؛ اما طالب میتواند بهعنوان یک جز بیاید و کنار سایر مردم، به گونهی صلحآمیز زندگی کند.» بدون در نظرداشت فردیت صالح، این حرف از نشانی حکومت اهمیت زیادی پیدا میکند؛ اینکه دولت به هیچ رو حاضر نیست، در برابر خواستهای گروهی طالبان کوتاه آمده و حقوقبشری شهروندان را قربانی «صلح در زندان امارت» کند.
هرچند با توجه به شرایط کنونی افغانستان و احتمال قوی بینتیجه ماندن نشست استانبول، نیاز است که دولت بر موقف کنونیاش در برابر این گروه و طرحهای هژمونیک بیرونی بایستد و در جبههی دیگر، برای پیروزی در برابر طالبان، اجماع داخلی را برای بقای جمهوری و ارزشهای حقوق بشری شکل بدهد؛ راهی که باید هم در نشست استانبول و هم پسازآن باید پیشگرفته شود.