زلمی خلیلزاد که برنامهی امریکا در بارهی صلحِ افغانستان را مدیریت میکند، به تازهگی گفته است: «امریکا پس از خروج نیروهایش از افغانستان میخواهد میراث خوب به جا بگذارد.» این کشور تنها خود را از جنجال نمیکشد، میخواهد پیمان صلحی را بهوجود آورد و با افغانستان رابطهی درازمدت داشته باشد.
خلیلزاد این گفتهها را پس از دور هفتم مذاکرات با طالبان و پایان نشست هیأت کابل با طالبان که هر دو در قطر برگزار شده بود، بیان کرده است. او میگوید که طالبان و امریکا دربارهی چهار محور تعیینشده در چارچوب مذاکرات با طالبان، به توافق نسبی رسیدهاند.
این چهار محور، خروج نیروهای امریکایی و ناتو از افغانستان، تعهد طالبان به امریکا که با القاعده و سایر گروههای تروریستی قطع رابطه کنند، آغاز مذاکرات بینالافغانی و آتشبس، میباشند.
پیش از این، طالبان نیز با ابراز خوشبینی از نتیجهی مذاکرات با امریکا گفته بودند که دربارهی خروج نیروهای امریکایی و ناتو، با امریکا به توافق رسیدهاند.
تا دو ماه دیگر امریکا با طالبان مسألهی خود را حل خواهد کرد. خلیلزاد میگوید که امریکا پس از توافق با طالبان و خروج نیروهایش، از خود میراث خوب برجا میگذارد. او میخواهد با این گفته بگوید که امریکا نمیخواهد تجربهی اتحاد جماهیر شوروی یا روسیهی سابق، را تکرار کند.
به همین دلیل، امریکا به نقش روسیه، چین و قدرتهای منطقهای در روند صلح تاکید میکند. اگر امریکا ملاحظات این کشورها را در نظر بگیرد، روسیه و چین به این امر توافق دارند که برنامهی صلحِ امریکا با طالبان، به موفقیت برسد. طالبان در قدرت باشند و با القاعده و سایر گروههای تروریستی قطع ارتباط کنند.
دیدگاه مشترک روسیه و چین با امریکا در این زمینه، شرایط امریکا را با شرایطی که شوروی سابق در پایان دههی هشتاد میلادی داشت، متفاوت کرده است. با این هم، شرایط مشابهی نیز میان خروج نیروهای شوروی و امریکایی وجود دارد. در آن زمان، مجاهدین حکومت تندرو اسلامی میخواستند، حالا طالبان این شرایط و داعیه را جدی گرفتهاند.
شوروی سابق در نتیجهی جنگ مجاهدین که امریکا از حامیان بزرگ آنها بود، تصمیم گرفت افغانستان را ترک کند. حالا امریکا پس از هجده سال جنگ دوامدار با طالبان، افغانستان را ترک میکند که روسیه از حامیان این گروه است. هر دوی این قدرتها، موفق نشدند با قدرت نظامی، دولتهایی را که بهوجود آوردند حفظ کنند.
با توجه به تفاوت و وجه اشتراک خروج امریکا و شوروی سابق از افغانستان، پرسش اساسی این است که امریکا چگونه بعد از خروج از افغانستان و توافق صلح با طالبان، میتواند موفق شود که از خود برای افغانستان میراث خوب بگذارد؛ در حالی که نکات اشتراک میان خروج امریکا در این زمان و خروج شوروی در دههی هشتاد میلادی از افغانستان، بیشتر است.
طالبان مانندِ مجاهدین خطر بزرگ برای افغانستان و جهان است؛ به دلیل این که هیچ تضیمنی وجود ندارد؛ اگر این گروه تعهدی هم به امریکا بدهد، پس از خروج نیروهای امریکایی و ناتو به آن تعهد پایبند بماند و بار دیگر افغانستان را به مرکز پرورش تروریزم تدیل نکند.
دولت کنونی که امریکا بزرگترین حامی آن است نیز سرنوشت مشابه دارد با دولت بازمانده از خروج نیروهای شوروی دردههی هشتاد میلادی. امریکا اگر بخواهد میراث خوب برای افغانستان بگذارد، باید نظام کنونی را حفظ کند. این درحالی است که امریکا و قدرتهای منطقهای این هدف را نبال نمیکنند. برنامهی صلحی که در جریان است مبهم و ناروشن است. امریکا تنها به این نکته اهمیت میدهد که نتیجهی صلح با طالبان باید یک دولت مشترک با طالبان باشد، حتا برایش مهم نیست که این دولت چگونه باشد.
خلیلزاد که شعار میدهد امریکا میخواهد بعد از خروج نیروهایش برای افغانستان میراث خوب برجا بگذارد، بارها گفته است که از دید او اگر طالبان و دولت افغانستان بتوانند یک دولتِ مختلط از نظام کنونی و امارت طالبانی را بهوجود بیاورند، راه حل است. اگر سیاست امریکا چنین باشد -تاجایی روشن است این نسخه را دنبال میکند- این الگو برای مردم افغانستان میراث مثبت نیست.
نشست بینالافغانیای که در قطر برگزار شد، بخشی از برنامهی مصالحه با طالبان بود که خلیلزاد، نمایندهی امریکا، آن را زمینهسازی کرده بود. کسانی که از کابل در این نشست بهعنوان نمایندگان زنان، جوانان و نهادهای مدنی شرکت کرده بودند، نتوانستند از نظام جمهوری، حقوق زنان، آزادیهای اجتماعی و ارزشهای دموکراتیک دفاع کنند. آنها که بیشترشان در امریکا تحصیل کردهاند با پذیرفتن این که یک دولت اسلامی بهوجود آید و حقوق زنان در چارچوب مذهب درنظر گرفته شود، موافقاند و به نحوی نظر طالبان را پذیرفتند. با توجه به این واقعیت، به نظر میرسد برای امریکا مهم نیست که نتیجهی صلح با طالبان چنین باشد.
اگر نتیجهی صلح با طالبان اینگونه شود، میراث امریکا به افغانستان یک دولت عقبگرایی مذهبی خواهد بود. امریکا در صورتی میتواند به افغانستان میراث خوب بگذارد که صلح با طالبان طوری به نتیجه برسد که ارزشهای هجدهسالهی افغانستان حفظ شود. جمهوری بودن نظام سیاسی، حقوق زنان، آزادهای اجتماعی و حقوق شهروندی پذیرفته شوند. مردم افغانستان در هجده سال گذشته برای حفظ این ارزشها قربانی داده و برای حمایت از دولت صدها هزار غیر نظامی کشته شدهاند. امریکا در صورتی میتواند به افغانستان میراث خوب بگذارد که نظام سیاسی پس از مصالحه با طالبان، دموکراتیک باشد. افراطگرایان مذهبی و تروریستان قدرتمند نشوند. دولتی بهجود آید که مردم افغانستان از آن حمایت کنند.