کشورهایی که به طالبان وجه سیاسی می‌دهند

بشیر یاوری
کشورهایی که به طالبان وجه سیاسی می‌دهند

یکی از پیامدهایی منفی یک ‌سال مذاکرات امریکا با طالبان، این است که رهبران طالبان به سادگی می‌توانند به کشورها سفر کنند. هفته‌ی گذشته، ملا برادر، رییس دفتر طالبان در قطر، همراه با یازده عضو مهم طالبان به پاکستان سفر کردند. وزیر خارجه‌ی پاکستان، به استقبال آن‌ها رفت و ملا برادر را به آغوش گرفت.

طالبان می‌گویند که پس از اقدام ترامپ مبنی بر لغو مذاکره با این گروه، سفر هیأت آن‌ها به پاکستان، چهارمین سفر به کشورهای منطقه است. پیش از این آن‌‌ها به روسیه، چین و ایران سفر کرده اند.

پیش از آغاز گفت‌وگوهای امریکا با طالبان، به دلیل محدودیتی که بر اعضای مهم طالبان وجود داشت، آن‌ها نمی‌توانستند علنی و آزادانه به کشورها سفر کنند. لغو محدودیت سفر بر هیأت مذاکره‌‌کننده‌ی طالبان، این فرصت را به آن‌ها داده است که از آن برای نمایش حضور، قدرت و ارتباط‌ شان با کشورهایی که از این گروه حمایت می‌کنند، استفاده کنند.

 پیش از آن ‌‌که ترامپ صلح با طالبان را متوقف کند، رهبران طالبان به بهانه‌ی صلح به کشورهای اندونیزیا و چین سفر کرده بودند و بعد از آن نیز چهار سفر را به روسیه، چین، ایران و پاکستان انجام داده اند. سفر اعضای طالبان چه در جریان گفت‌وگوهای این گروه با امریکا و چه بعد از آن، علنی و رسمی بوده است.

هر چند روپوش این سفرها را کمک به صلح می‌گویند؛ اما طالبان این سفرها را رسمی و سیاسی می‌دانند و با این عنوان هم آن را بازتاب می‌دهند. از جمله در مورد سفر ملا برادر به پاکستان گفته اند که این سفر سیاسی بوده و ملا برادر با رهبران پاکستانی در مورد روابط اقتصادی و سیاسی آن‌ها با پاکستان صحبت کرده است.

 پاکستان، ایران، چین و روسیه، چهار کشور منطقه است که از طالبان حمایت می‌کنند. چین و روسیه به دلیل رقابت اقتصادی و ایران به دلیل اختلافی که با امریکا دارد و با حضور امریکا در افغانستان مخالف است. طالبان برای روسیه، ایران و چین و سیله‌ای است که از این گروه، بر ضد امریکا استفاده می‌کنند. در ظاهر، این کشورها ارتباط با طالبان را انکار؛ اما در عمل از طالبان حمایت می‌کنند.

این که رهبران این کشورها از سفر رهبران طالبان استقبال می‌کنند و جایگاه دولت افغانستان را نادیده می‌گیرند، دلیل این رفتار غیر دیپلماتیک آن‌ها، این است که طالبان خواست‌های آن‌‌ها را دنبال می‌کنند.

پاکستان به ‌خاطر خط دیورند و نفوذ اقتصادی و سیاسی خود در افغانستان، نمی‌خواهد که در این کشور یک دولت قدرت‌مند وجود داشته باشد. هر باری که پاکستان احساس کرده دولت افغانستان قدرت‌مند می‌شود، از طریق‌ گروه‌های وابسته به خود و حمایت از افراط‌گرایی مذهبی، چالش ناامنی را در افغانستان تقویت کرده است.

 سفر رسمی هیأت طالبان به پاکستان، روسیه، چین و ایران به این معنا است که این کشورها دیگر باکی ندارند تا حمایت سیاسی شان را از طالبان پنهان کنند.

 امریکا با افغانستان پیمان امنیتی امضا کرده است. بزرگ‌ترین بهانه‌ی جنگ طالبان در افغانستان، حضور امریکا تلقی می‌شود و با این شعار می‌جنگند؛ اما برای امریکا مهم نیست که ارتباطِ طالبان با چین، روسیه، پاکستان و حتا با ایران چه پیامدی برای دولت افغانستان دارد. دلیل بی‌اعتنایی امریکا از جایگاه دولت افغانستان، این است که می‌خواهد پروژه‌ی صلح با طالبان را با شریک کردن آن‌ها در نظام سیاسی حل کند.  تا زمانی که سفر طالبان به روسیه و چین با این پروژه در تضاد نباشد، نه تنها امریکا با آن مخالفت نمی‌کند که حتا زمینه‌ی تسهیل آن را نیز فراهم خواهد کرد.

امریکا از طالبان به دلیل ارتباط این گروه با القاعده احساس خطر می‌کند؛ اما برایش مهم نیست که فرایند صلح با این گروه زمینه‌ی قدرت‌نمایی سیاسی طالبان را فراهم می‌کند. رهبران امریکایی بارها گفته اند که برای آن‌ها تنها مهم این است که طالبان دیگر برای امنیت ایالات متحده، خطری نباشند.

 امریکا در جریان یک‌سال مذاکره با طالبان، این سیاست را بیشتر از هر زمان دیگری به اثبات رسانده است و باکی هم ندارد که نتیجه‌ی یک ‌سال مذاکره با طالبان، این گروه را از نظر سیاسی تقویت کرده و زمینه‌ای شکل گرفته که رهبران طالبان می‌توانند آزادانه به کشورها سفر کرده و اعتبار دولت افغانستان را خدشه‌دار می‌کنند.

روسیه، چین و امریکا به عنوان سه قدرت امپریالیستی و ایران و پاکستان به عنوان همسایه‌های افغانستان در جنگ افغانستان نقش دارند. امریکا با پاکستان، روسیه و چین هم‌نظر است که طالبان را شریک قدرت کنند و این‌گونه تضاد منافع آن‌ها در افغانستان حل شود.

با توجه به این واقعیت، دولت افغانستان تنها با اعتراض نمی‌تواند رویکرد امریکا، پاکستان، روسیه و چین را تغییر بدهد؛ باید مراقب آسیب‌های سناریوی صلح با طالبان باشد. تنها راه برای تضعیف طالبان از نظر سیاسی و نظامی این است که دولت، قدرت خود را حفظ کند و هماهنگی بیشتری برای مقابله با آن‌‌ها ایجاد کند. برنامه‌ها و سیاست‌هایی را دنبال کند که مطابق به منافع مردم باشد و جلو امتیازگیری طالبان را بگیرد.