بازی دوگانه‌ی پاکستان با امریکا و افغانستان

صبح کابل
بازی دوگانه‌ی پاکستان با امریکا و افغانستان

نویسنده: خالده محمدی

افغانستان بیش از هر کشور دیگر، در معرض رقابت سنگین قدرت‌های بزرگ از جمله؛ ایالات متحده قرار گرفته است. بخش قابل توجه این است که افغانستان همواره در گذشته، میان رقابت دو ابرقدرت روس وانگلیس قرار داشت. پس از پایان جنگ جهانی دوم؛ افغانستان وارد فاز جدید شد؛ حادثه‌ی ۱۱ سپتامبر، سرآغاز تحول عمیق در مناسبات افغانستان شد. پاکستان و افغانستان  نقش محوری را در سیاست ایالات متحده و ناتو ایفا کردند. از این که افغانستان و پاکستان میزبان گروه القاعده عنوان شده بودند؛ در حاثه‌ی ۱۱سپتامبر در ردیف نخست قرار گرفتند و از اهمیت والایی در سیاست خارجی ایالات متحده و ناتو برخوردار شدند. حضور اسامه بن لادن، رهبر گروه القاعده و طالبان، ایالات متحده و ناتو را بیش‌تر متوجه این دو کشور کرد و در نهایت نیروهای ناتو و امریکا را به افغانستان کشاند که باز آغا عملیات در افغانستان زیرنام «عملیات بلندمدت» که هدف این عملیات از بین بردن گروه القاعده و طالبان بود؛ ایالات متحده توانست در کم‌ترین زمان ممکن بخش عمده‌ی کشورها را در این جنگ باخود به همراه کند. نابودی گروه القاعده و طالبان به عنوان محور مشترک بین متحدان ایالات متحده در افغانستان بود.

ظهور مجدد طالبان در پاکستان، چالش‌های جدیدی را در برابر افغانستان به همراه داشت. پاکستان با استفاده از این فرصت، توانست ایالات متحده را متقاعد کند که شریک خوبی در امر مبارزه با تروریسم است و از این جهت کمک‌های مالی ایالات متحده را دریافت کند که بخش زیاد این پول را در جنگ ضد امریکا واز پادرآوردن نیروهایی امریکایی و حکومت افغانستان به مصرف برساند.

سیاست خارجی پاکستان در قبال افغانستان تثبیت شده است؛ پاکستان متعقد بر این بود که موجودیت نیروهایی امریکایی و ناتو، زمینه‌ی نفوذ و مداخله‌ی این کشور را در افغانستان محدود کرده است. تلاش پاکستان همواره بر این بود که ایالات متحده و غرب را متقاعد کند تا مدریت سیاسی و نظامی افغانستان را به پاکستان بسپارد و رهبری تحولات منطقه‌ای را نیز به این کشور واگذار کند. تأکید پاکستان روی این نکات فراتر از عرف دیپلماتیک و خارج از نزاکت سیاسی خوانده شده بود.

پس از انتخابات دور دوم ریاست‌جمهوری و با روی کار آمدن حکومت حامد کرزی، ریس‌جمهور پیشن افغانستان، این خواست پاکستان خوابی بیش باقی نماند؛

سفر حامدکرزی به پاکستان و برگزاری چندین دور نشست‌ها و میانجی‌گری امریکا، انگلیس و ترکیه، دیدارهای متعدد با حضور سیاست‌مداران دو کشور -پاکستان و افغانستان- هیچ گونه پیامد نیکی به همراه نداشت که دو کشور را وارد روابط دیپلماتیک کند. از طرف دیگر در سفر یوسف گیلانی، نخست‌وزیر پاکستان به افغانستان، انتظار می‌رفت تا به تحوالات جدید سیاست پاکستان در قبال افغانستان بینجامد؛ اما با حضور یوسف گیلانی، اعلام شد که پاکستان برخی مسائل مطرح را کرده که خارج از عرف دیپلماتیک بوده و سبب ناخرسندی دولت افغانستان شده. این خواست پاکستان محدود ساختن روابط با هند و حضور طالبان در دولت اسلامی و خروج نیروهای ناتو از افغانستان بوده است. پس از سفر یوسف گیلانی، اختلاف‌ها میان دو کشور شدید‌تر شده که آغاز حملات راکتی پاکستان به خاک افغانستان و ترور استاد برهان‌الدین ربانی، رییس شورای عالی صلح را در ماه جوزای ۱۳۹۰به همراه داشت.

ریس‌جمهور کرزی، همواره از ایالات متحده و پاکستان به عنوان راه حل برای مشکل افغانستان در تأمین صلح و امنیت در افغانستان یاد کرد.

ریاست‌جمهوری ریس‌جمهور غنی؛ با اوج تنش‌ها میان دو کشور پاکستان و افغانستان آغاز شد. غنی با سیاست خارجی خود در قبال پاکستان باروی‌کرد جدیدی آغاز کرد. خواست رییس‌جمهور غنی، ایجاد روابط نیک و بازکردن صحفه‌ی جدید در روابط دیپلماتیک جهت از بین بردن بی‌اعتمادی و تناقض میان دو کشور بود که وی هم همانند کرزی، نتوانست به این تناقض پایان دهد. در این میان رؤسای جمهور افغانستان و پاکستان با صدر اعظم بریتانیا دیدار و گفت‌وگو کردند. پاکستان برای برگزاری نشست صلح میان افغانستان و گروه طالبان؛ اعلام آماده گی کرد که این اعلام امادگی، جز یک بازی سیاسی پاکستان جهت جلب اعتماد کشورهای غربی چیز بیش نبود.

نشست چهارجانبه‌ی افغانستان، چین، پاکستان و امریکا به منظور توسعه‌ی پروسه‌ی صلح، در اسلام‌آباد پاکستان دایر شد که این نشست، بی‌نتیجه به پایان رسید. از این رو افغانستان به پاکستان دچار شک و تردید شد.گسترش جنگ طالبان و حملات گروه القاعده، کاسه‌ی صبر افغانستان را لبریز کرد و رییس‌جمهور غنی و مقامات افغانستان از جنگ اعلان‌نشده پاکستان به افغانستان سخن گفتند. پس از این شک و تردیدها، افغانستان قدم‌های وسیع‌تری در روابط خود با هند برداشت که باعث خشم پاکستان شد و حملات خود را در افغانستان شدت بخشید. هر چند مقامات امریکایی پاکستان را به تجدید نظر در سیاست خارجی خود در قبال افغانستان تأکید کردند؛ اما به نظر می‌رسید این موضع‌گیرهای سیاسی در حد یک توصیه باقی ماند.

یکی دیگر از اهداف پاکستان، مقابله با نفوذ سیاسی و اقتصادی هند در افغانستان بوده است.  هند از جمله کشورهایی است که بعد از پیروزی دولت مجاهدین، نقش مثبت و حمایه‌ای در دولت افغانستان را داشته است .باسقوط دوره‌ی طالبان و حضور جامعه‌ی جهانی در افغانستان، هند یکی از کشورهای مؤثر کمک‌کننده به افغانستان نقش‌آفرینی کرده است. کمک‌های اقتصادی هند، سهم مؤثر و چشم‌گیر این کشور در پروسه‌ی بازسازی افغانستان و با گسترش مناسبات سیاسی دو کشور و بازگشایی نمایندگی‌های سیاسی هند در افغانستان، عمل‌کردهای مثبت و سازنده‌ی این کشور، نسبت به تحولات سیاسی افغانستان را به همراه داشت. این حضور مؤثر هند برای رقیبش پاکستان غیر قابل تحمل بود؛ از این رو، پاکستان همیش تلاش کرد به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در برابر این نفوذ سنگ‌اندازی کرده و مانع آن شود. در حالی که هند از جمله محور‌های مهم در سیاست خارجی افغانستان در عصر جدید محسوب می‌شود، کشور هند یک قدرت بزرگ اقتصادی است که سالانه دو هزار بورسیه‌ی تحصیلی رایگان را برای افغانستان مهیا کرده است. روابط هند و افغانستان به هدف استفاده از رشد، توانایی‌ها و فرصت‌های هند به نفع افغانستان شکل گرفته است. از این رو، پاکستان تلاش می‌کند تا گسترش این روابط را محدود کند. باور پاکستان این است که هندوستان پایگاه در افغانستان ایجاد کند، می‌تواند اوضاع مناطق سرحدی غرب پاکستان را تخریب کند. به همین دلیل پاکستان از دیر زمان تا اکنون سیاست محصورسازی هند را در افغانستان دنبال کرده است که در نهایت، برای صلح و امنیت افغانستان پیامدهای خوبی نخواهد داشت.حضور طالبان در نظام سیاسی افغانستان که یکی از خواست‌های مهم پاکستان عنوان شده است، بدون تردید به انجام خواهد رسید.