بسیج مردمی؛ تنها راه‌کار مقابله با طالبان

نصیر ندیم
بسیج مردمی؛ تنها راه‌کار مقابله با طالبان

جو بایدن، رییس‌جمهور ایالات متحده‌ی امریکا، در ۲۵ حمل سال روان، اعلام کرد که نیروهای ایالات متحده‌ی امریکا، در ۱۱ سپتمبر ۲۰۲۱ افغانستان را ترک خواهند کرد؛ ناتو نیز به پیروی از این هم‌پیمان خود، نیروهای نظامی خود را تا تاریخی که امریکا معین کرده است، از کشور بیرون خواهد کشید.
مسئله‌ی ترک نیروهای نظامی ناتو و توافق‌نامه‌ی دوحه میان امریکا و طالبان، باعث شد که طالبان در کشور با روحیه‌تر نسبت به گذشته علیه مردم افغانستان به خشونت بپردازند و در دل مردم دهشت بیندازند؛ تا از پیروزی در میدان نبرد امتیاز بیش‌تری در میز گفت‌وگوهای دوحه حاصل کنند.
ایدیولوژیست‌ها، راه‌ حل را در اجرایی‌شدن تفکر و آرمان‌های خویش در هر کجای دنیا که باشند، می‌بییند؛ البته روش اجرا برای ایدولوژیست‌ها اهمیت ندارد، تنها اجرایی‌شدن آرمان از اهمیت ویژه‌ برخودار است. ایدیولوژیست‌ها، آرمان خود را وابسته به ایدویولوژی می‌پندارند و بر همین بنیاد، حقیقت محض، آنی است که باور دارند و تمام ارزش‎‌ها را قربانی رسیدن به پندار خود می‌کنند. البته زمانی که آرمان رادیکالیزه می‌شود، خطر، بیش‌تر کسانی را تهدید می‌کند که بر محور آرمان مشابه ایستاده اند؛ اما با رادیکالیزم مشکل دارند. تنش میان مردم افغانستان و طالبان که در مدرسه‌های پاکستان تعلیم دیده اند در همین نکته است. بر همین اساس است که قتل عام مردم برای طالبان هیچ مفهومی ندارد.
طالبان نیز به عنوان یک گروه ایدیولوژیست و رادیکال، در محور همین قاعده فعل و انفعالات خویش را بنیان گذاشته اند. اگر طالبان معتقد به آیین اسلام استند، پس چرا پیروان آیین مشابه را به تیغ می‌سپارند و خانه‌های‌شان را به آتش می‌کشند؟ طبیعی است که طالبان به عنوان یک گروه رادیکال، بر آن است که میانه‌روها و مذهب‌های دیگر اسلام را غیرخودی بدانند و ریختن خون آن‌ها در تفکر رادیکالیزه‌شده‌ی شان حلال باشد. بنا بر همین ملحوظ، برای طالبان هیچ ارزشی مهم نیست. طالبان از خلای ترک نیروهای خارجی سوی استفاده کرده ، دشمن جان هموطنان خویش شده اند و بی‌محابا، پشت‌سرهم ولسوالی‌ها را سقوط می‌هند و خانه‌های مردم را آتش می‌زنند و مردم را قربانی عطش تفکر رادیکالیزه‌ی خود می‌کنند.
چندی پیش، ضمیر کابلوف، نماینده‌ی خاص پوتین در امور افغانستان، در دوحه بیان داشت که طالبان از راه خشونت خودشان را به اثبات رسانده اند؛ مسئله‌ای که بسیار جدی و قابل درنگ در مورد طالبان به نظر می‌رسد. طالبان اگر از جنگیدن در میدان، به عنوان یک گروه سیاسی مطرح شده و امریکا را واداشت که با آن‌ها توافق‌نامه‌ی سیاسی به امضا برساند -اگر چه استراتیژی امریکا نسبت به افغانستان تغییر کرده است و منافع خود را در آتش جنگ افغانستان می‌بیند-، اما به هیچ وجه نمی‌شود جنگیدن طالبان را دست کم گرفت و عامل سیاسی‌شدن این گروه در نظر نداشت.
اکنون که مسئله‌ی افغانستان بسیار حساس شده، از گفت‌وگوهای صلح نتیجه‌ی مثمر ثمر به دست نیامد و نشست استانبول که قرار بود با نظارت سازمان ملل‌متحد برگزار شود، از سوی طالبان لغو شده و مسئله‌ی آتش‌بس نیز منتفی است. با درنظرداشت این مسائل، گروه طالبان استمرارش را در میدان نبرد می‌بیند و با خروج نیروهای خارجی، بیش‌تر بر میدان‌های جنگ تمرکز کرده اند. از همین رو، اکنون ولسوالی‌های افغانستان پی‌هم سقوط می‌کنند.
از لحاظ استراتژی، طالبان بر این تصور اند که اگر شمال افغانستان را ناامن کنند و سقوط بدهند، افغانستان را به چنگ خود آورده اند. طالبان با مشورت پاکستان و کمک حامد کرزی، رییس‌جمهور قبلی کشور، در شمال افغانستان لانه کرده اند و تلاش دارند با سقوط شمال، افغانستان را با سقوط مواجه کنند؛ چرا که بار قبل با کشتن نجیب، رییس‌جمهور قبلی افغانستان، خود را پیروز در میدان نبرد کشور دانسته بودند؛ ولی جبهه‌ی شمال تا آخرین ولایت علیه طالبان رزمیدند و نگذاشتند که طالبان پیروز میدان نبرد افغانستان باشند؛ البته جبهه‌ی شمال، یک بسیج مردمی علیه طالبانی‌شدن افغانستان بود که اکنون نیز بسیج مردمی، می‌تواند این گروه رادیکال و دست‌آموز پاکستان را در میدان جنگ ناکام کند.
پس از حمله‌های پی‌هم طالبان بر ولسوالی‌های غوربند در پروان، شاهد آن بودیم که ۵۰۰ تن از شهروندان کشور در این ولایت، علیه طالبان بسیج شدند و نگذاشتند که ولسوالی‌های این ولایت به دست طالبان بیفتد. در فاریاب نیز، بسیج مردمی تا اکنون باعث شده است که این ولایت سقوط نکند، در بادغیس نیروهای مقاومت علیه طالبان می‌جنگند، در جوزجان پس از سقوط چهار ولسوالی دیروز مردم کنار نیروهای ارتش بسیج شدند و در تخار و کندز، نیروهای مردمی اند که نگذاشته اند، طالبان این ولایات را به چنگ بیاورند.
ایستادگی و بسیج مردم در کنار نیروهای امنیتی، اکنون پاسخ مثبتی در برابر طالبانی‌شدن کشور است. اگر مردم افغانستان در کنار نیروهای امنیتی هم‌چنان به بسیج‌شدن ادامه دهند، افغانستان باحضور یا بی‌حضور نیروهای خارجی، بر گروه افراطی طالبان پیروز خواهد شد؛ مشروط بر این که از تجربه‌ی نظامی‌هایی مستفید شوند که بار قبل در برابر طالبان جانانه رزمیده بودند و موفقیت حاصل کرده بودند.
در این شرایط حساس که طالبان همواره در شمال افغانستان حملات خود را انجام می‌دهند، سقوط شمال، سقوط افغانستان خواهد بود؛ اما با حضور مردم در کنار نیروهای امنیتی، این اتفاق هرگز نخواهد افتاد و طالبان، از سوی مردم به نابودی سوق داده خواهند شد.