چشم‌انداز همگرایي منطقه‌ای و گفت‌وگوهای صلح

صبح کابل
چشم‌انداز همگرایي منطقه‌ای و گفت‌وگوهای صلح

نویسنده: علی‌سجاد مولایی – پژوهشگر

از روز شنبه، ۲۲ سنبله‌ی سال جاری، گفت‌وگوهای میان‌افغانی در شهر دوحه (پایتخت قطر) میان هیأت گفت‌وگوکننده‌ی افغانستان و طالبان کلید خورد. آن‌چه در روز اول این گفت‌وگوها هویدا بود، تأکید کشورهای منطقه بر افغانستان با ثبات و دموکراتیک بود.
چرا افعانستان با ثبات و دموکراتیک؟
با وضعیت ژئوپلیتیکی‌ای که افغانستان دارد، این کشور می‌تواند نقش مهمی در همگرایی منطقه‌ای بازی کند. در مراسم افتتاحیه‌ی گفت‌وگوهای میان‌افغانی، مقامات بلندپایه‌ی کشورهای منطقه و فرامنطقه و دبیرکل سازمان ملل بر افغانستان با ثبات و دموکراتیک و حفظ ارزش‌های بیست سال اخیر تأکید کردند.
ارنست هاس، نظریه‌پرداز منطقه‌گرایی، بر این باور است که همگرایی منطقه‌ای، در یک منطقه‌ی بدون ثبات شکل نمی‌گیرد. ثبات در افغانستان به معنای ثبات در منطقه نیز می‌باشد. در عصری که وابستگی شدید امنیتی_اقتصادی میان کشورهای جهان شکل گرفته است؛ ناامنی در یک ناحیه به طبع به معنای ناامنی در ساحات دیگر نیز می‌باشد. به عبارت دیگر، روند ناامنی می‌تواند خیلی سریع به مناطق دیگر تسریع کند و امنیت یک منطقه را مختل کند. تجربه‌ی بهار کشورهای عربی، نمونه‌ی خوبی از تسریع فرایند انتقال ناامنی از یک کشور به کشور دیگر بود. همین موضوع می‌تواند در قبال محیط پیرامون افغانستان نیز صادق باشد. قدرت‌گیری یک جریان تندرو در یک کشور می‌تواند الگویی برای کشورهای دیگر نیز شود. نظریه‌پردازان سیاست بین‌الملل، این فرایند را سقوط دومینوار می‌گویند؛ یعنی با سقوط قطعه‌ای از دومینو، قطعات دیگر نیز سقوط می‌کنند. سقوط حکومت در افغانستان و روی کار آمدن جریان بنیادگرا یک پیام روشن برای پیکارجویان دیگر نیز دارد که آن‌ها نیز می‌توانند با اتخاذ چنین رویکردی، به قدرت برسند. کشورهای منطقه و جهان می‌دانند که اگر افغانستان دوباره به لانه‌ی برای تروریستان مبدل شود، امنیت ملی آن‌ها نیز به مخاطره خواهد افتاد.
روندهای همگرایی منطقه‌ای در محیط پیرامونی افغانستان در حال شکل‌گیری و توسعه است و افغانستان در مرکز بعضی از این روندها قرار دارد. موقعیت ژئوپلیتیکی افغانستان همانند یک شمشیر دو لبه بوده و اکثر اوقات لبه‌ای که به ضرر منافع ملی افغانستان است، برنده‌تر بوده است. افغانستان با این‌که محاط به خشکه است و به آب‌های آزاد راه ندارد؛ ولی موقعیت جفرافیایی منحصر به فردی دارد که اگر از این پوتانسیل استفاده شود، می‌تواند بر لبه‌ی دیگر سنگینی کند. افغانستان در حال حاضر نقش کلیدی را در پروژه‌هایی که آسیای مرکزی را به جنوب آسیا وصل می‌کند، دارد. به نحوی می‌توان گفت افغانستان قطعه‌ی اصلی پازل همگرایی منطقه‌ای در آسیا است. افغانستان در حال حاضر میزبان چندین پروژه‌ی بزرگ منطقه‌ای است که کشورهای آسیای مرکزی را با پاکستان و هند وصل می‌کند. فعال شدن بندر چابهار نیز هند را از مسیر ایران-افغانستان به بازارهای آسیای مرکزی وصل می‌کند.
می‌توان دلیل اصلی‌ای را که کشورهای منطقه از افغانستان با ثبات حمایت می‌کند، در دو عامل امنیتی و اقتصادی خلاصه کرد. سقوط حکومت فعلی افغانستان به معنای آغاز ناامنی در منطقه و پایان روندهای همگرایی منطقه‌ای می‌باشد.
اجماع منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای لازمه برای استقرار صلح
در مورد رسیدن به این اجماع منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، نقش وزارت خارجه‌ی افغانستان خیلی حیاتی و مهم است و باید دستگاه سیاست خارجی بتواند کشورهای منطقه و جهان را وادار کند که در کنار دولت افغانستان و جبهه‌ی جمهوریت افغانستان قرار بگیرند. حضور حنیف اتمر در این دور گفت‌وگوها، بیان‌گر همین موضوع است. بنابراین، دولت افغانستان باید تمام تلاش خود را انجام بدهند تا اجماع منطقه‌ای و فرامنطقه‎‌ای در حمایت از جمهوریت شکل بگیرد تا بتواند جبهه‌ی امارت‌خواهی طالبان را تضعیف کند و آن‌ها را مجبور به دادن امتیاز در میز مذاکرات کند. این روزها، شاید حیاتی‌ترین روزهای دستگاه سیاست خارجی افغانستان در دهه‌های پسین باشد و امید می‌رود که این دستگاه، این بار بتواند در راستای شکل‌دهی اجماع منطقه‌ای موفق باشد.
کشورهای منطقه نیز به این مهم پی برده‌اند که نظام با ثبات و دموکراتیک در افغانستان ضامن امنیت و رشد اقتصادی در منطقه است.