کنفرانس‌های منطقه‌ای و هزینه‌های جنگ و صلح

نعمت رحیمی
کنفرانس‌های منطقه‌ای و هزینه‌های جنگ و صلح

در عرض چند روز، قرار است حکومت افغانستان چند کنفرانس منطقه‌ای و بین‌المللی را با حضور کشورها و سازمان‌های بین‌المللی، به صورت آن‌لاین برگزار کند. کنفرانس‌های کم هزینه و شاید مؤثر که آن را مختصر بررسی می‌کنیم. در کنفرانس منطقه‌ای نخست که برای صلح است، عصر امروز از ساعت ۴:۰۰ تا ۶:۰۰ برای دوساعت، ۲۰ کشور و سازمان بین‌المللی، روی کاهش خشونت‌ها، زندانیان دو طرف، گفت‌وگوهای میان افغانی و نتیجه‌ی کارهای انجام شده برای صلح تا امروز، بحث می‌کنند. فردا نیز مقام‌های افغان با چین و پاکستان با عنوان «گفت‌وگوی استراتیژیک» با یک‌دیگر در سطح وزاری خارجه صحبت می‌کنند و در موازات آن، کنفرانس بین‌المللی برای صلح، با حضور ۱۸ کشور و سازمان بین‌المللی برگزار خواهد شد.

مسؤولان وزارت خارجه گفته اند که در کنفرانس امروز، کشورهای تاجکستان، ازبکستان، ترکمنستان، پاکستان، ایران، امریکا، آذربایجان، چین، روسیه، هندوستان، عربستان، مصر، قزاقستان، قطر، امارات، ترکیه، سازمان هم‌کاری کشورهای اسلامی و سازمان ملل حضور دارند.

سه روز بعد –پنج شنبه-، کنفرانس دیگری برگزار خواهد که روی توافق‌های کنفرانس منطقه‌ای بحث خواهد کرد و در آن «ناتو، اتحادیه‌ی اروپا، سازمان ملل، سویدن، جاپان، کوریای جنوبی، هالند، ناروی، امریکا، انگلستان، فرانسه، جرمنی، استرالیا، دنمارک، فنلند، اندونیزی و ایتالیا» شرکت خواهند کرد.

این اتفاق‌ها در حالی می‌افتد که آزادی زندانیان طالبان، روی جنگ و خون‌ریزی در کشور تاثیر گذاشته و فشار نظامی طالبان بر نیروهای حکومتی، بیش از هر زمان دیگر افزایش یافته، این گروه فعالیت‌هایش را در شاهراه‌ها و در سراسر کشور گسترش داده و رکورد خونین‌ترین و مرگ‌بارترین هفته‌ را برای نیروهای امنیتی افغان شکسته اند! حکومت در حالی درصدد تقویت و تحکیم اجماع بین‌المللی و منطقه‌ای برای صلح است که هیچ عقل سلیمی نمی‌تواند نسبت به تعهد و نیت منطقه‌ای و کشورهای که نزدیک به نیم قرن در افغانستان مشغول جنگ‌های نیابتی بوده و جنگ افغانستان به سود شان است، باور کند!

نمی‌توان باور کرد که با وجود تلاش‌های سوری برای صلح در خسته‌ترین سرزمین دنیا، نیت هم‌سایه‌های ما خیر باشد. نیتی که از این کشور تا کشور دیگر متفاوت است و هر کسی دنبال خواست و هدف خود از درون آتش افغانستان است. هماهنگی و هم‌سو شدن این خواست‌ها که هیچ کدام به سود منفعت ملی نیستند، کار بسیار سخت و مشکلی است. باورش سخت است که آن‌ها خواستار صلح و آرامش در افغانستان باشند، مگر آن که جنگ در این جغرافیا، برای‌ آن‌ها هزینه‌بر و سنگین باشد یا سود صلح بیشتر از جنگ باشد.

افغانستان جدا از میدان مناسب با نیروهای جان برکفش برای جنگ‌های نیابتی دیگران، مناسب‌ترین جغرافیا برای مصرف کالای بی‌کیفیت و کپک زده‌ی این کشورها نیز است. کالاهایی که در هیچ نقطه‌ی کره‌ی زمین -به جز افغانستان- خریدار ندارد. کشورهای که با مشخصات بازار، اقتصاد و وضعیت افغانستان، تنور اقتصادی خود را به خصوص در شهرهای نزدیک مرز، با این بازار خونین گرم نگه داشته اند تا از اعتراض‌های داخلی به دلیل فقر اقتصادی بکاهند!

کشورهای هم که مراودات تجاری با افغانستان ندارند، در صدور ایدئولوژی و شکل‌دهی گروه‌های تندرو رادیکال، با دیگران رقابت و اهداف جنگی خود را دنبال می‌کنند. دو رقیبی که به دنبال جنگ مذهبی و قومی در افغانستان هستند، وقتی می‌بیند رقیبش از نظر تسلط فرهنگی، دست بالاتری دارد، به دنبال یک راه حل دراز مدت و بنیادین می‌رود! آن‌ها سعی می‌کنند، دانشگاه بین‌المللی در ننگرهار و شفاخانه‌ی ۳۰ میلیون دالری کابل را بیشتر در معرض دید و رسانه‌ها قرار دهند و بیشتر از آن بگویند؛ اما در موازات آن قرار است که ۱۰۰ مدرسه‌ی دینی نیز بسازند تا موازنه‌ی جنگ را برای همیشه به سود خود تغییر دهند!

شک و تردید نسبت به اهداف و نیت کشورهای دخیل در مصیبت افغانستان آنقدر زیاد است که خود مقام‌های صلح افغانستان نیز سخن از نقش صادقانه‌ی کشورهای منطقه و بین‌الملل می‌زنند!

از طرف دیگر، وقتی رقابت در بین رقیبان منطقه‌ای جنگ بسیار وحشتناکی که چند سال در کشورهای عربی به خصوص در سوریه و عراق زیر عنوان «دولت اسلامی عراق و شام» جریان داشت، به سود یکی تمام شد؛ آن‌ها تلاش می‌کنند از زمین مناسب و فضای عالی افغانستان برای یک جنگ و زورآزمایی خونین دیگر استفاده کنند.

حکومت بارها و بارها گفته است، داعش در افغانستان وجود خارجی ندارد و یا اگر دارد قدرت‌مند و قوی نیست؛ در حالی که اکثر انفجارها و کشتار دسته‌جمعی به آنان نسبت داده شده و این روزها صدای پاهای شان آرام آرام در افغانستان –به خصوص در شمال- به گوش می‌رسد و هر روز که می‌گذرد، افراد با تجربه و آموزش دیده از جنگ‌های عراق و سوریه با کمک پاکستانی‌ها، به افغانستان آمده و در شمال مستقر می‌شوند تا این منطقه را به پای‌تخت داعش بدل کنند.

هنوز نمی‌توان باور کرد که حکومت بر سر اقتدار امریکا برای پیروزی در انتخابات، بخواهد تمام نیروهایش را از افغانستان خارج کرده و همه را مجبور به پذیرش صلح کند. به احتمال زیاد تجارت جنگی تازه با کمک استراتیژیست‌های درون کشوری، با محوریت هدف انتقال جنگ از جنوب به شمال افغانستان، به شکل دیگری ادامه خواهد یافت.

رقابت دو قطب سابق کره‌ی زمین در افغانستان و کینه‌ی که از جنگ‌های آن زمان باقی مانده است، این دو رقیب را دوباره به جان یک‌دیگر انداخته تا پروژه‌ی داعش، اجتناب ‌ناپذیر باشد. بحران در آسیای میانه، آسیای مرکزی و فشار بر رقیب سابق ناشی از همین مساله است.

هر روز روزنامه‌های امریکایی گزارش می‌دهند که روسیه برای کشتن سربازان امریکایی در افغانستان جایزه تعیین کرده و یکی از دلایل عدم موفقیت امریکا در این نقطه‌ی کره‌ی زمین است.

بسیاری از افراد آگاه، اختلاف‌های عدیده و عجیب این روزهای سران ولایت‌های شمالی افغانستان را که بیش از هر زمان دیگری عود کرده است، ناشی از انتقال پروژه‌ی داعش به شمال و بدل شدن آن‌جا به مرکز درگیری‌های آینده می‌دانند.

باور بر این است که گفت‌وگوها با طالبان و آوردن آن‌ها زیر چتر یک حکومت و موفقیت پروژه‌ی صلح نیز در راستای آوردن داعش و جنگ تازه با امکانات گسترده و خطرناک است. جنگی که در داخل افغانستان –به خصوص در شمال- دیگر مخالفان بسیار بزرگ و عمده در برابرش نخواهد بود؛ چون مخالفان یا پیشاپیش سرکوب و ضعیف و یا با امتیازهای دهن‌پرکن، ساکت شده اند که توان مخالفت و مقاومت ندارند. پس از کنفرانس‌های منطقه‌ای، پس از گفت‌وگوهای میان افغانی یا حتا توافق صلح، تمام کشورهای منطقه و جهان در افغانستان به بازی خود ادامه خواهند داد، قطعا جنگ و ترور به فرجام نخواهد رسید و مردم مظلوم افغانستان هم چنان قربانی خواهند شد! کشورهای منطقه می‌خواهند اگر در گذشته مجبور بودند برای جنگ، از سربازان برگشته از مدارس دینی کشورهای دیگر در جنگ افغانستان استفاده کنند، تا چند سال بعد در همین کشور سربازان آماده به خدمت داشته باشند!

به احتمال زیاد تلاش‌های صلح و توافق‌ امریکا با طالبان که خوراک انتخاباتی دارد، نمی‌تواند تنور جنگ را به صورت کامل در افغانستان خاموش کند؛ چون مخالفان آن، همین حالا در حال تعویض بیرق‌های سفید با پرچم‌های سیاه اند.

در داخل افغانستان نیز طالبان می‌گویند اگر حکومت کارشکنی نمی‌کرد، قصه‌ی صلح و توافقش تا حالا یک‌طرفه شده بود؛ حکومت اما طالبان را متهم به مشکل‌تراشی و افزایش حملات تروریستی می‌کند. امریکا که فهمیده است، نمی‌تواند تا زمان کمپاین‌های انتخابات ریاست‌جمهوری، قصه‌ی طالبان و کابل را یک‌طرفه کند، راه خودش را می‌رود. همان گونه که ماه‌ها است از دماغ یک سربازش در افغانستان خون نیامده است، در همین نزدیکی‌ها نیروهایش را به ۴هزار تن خواهد رساند.

طالبان می‌خواهند با ادعای پیروزی در جنگ، مثل فاتحان و غازیان وارد کابل شوند و اما حکومت‌داران کابل چشم به صندوق‌های رأی در امریکا دارند تا شاید حکومت فعلی این کشور با رای مردم کنار زده و سیاست‌های آن کشور در قبال افغانستان به گذشته باز گردد!