ویرانه‌های بگرام؛ هدیه‌ی بدرود امریکا به افغانستانی‌ها

مرتضا نیکزاد
ویرانه‌های بگرام؛ هدیه‌ی بدرود امریکا به افغانستانی‌ها

منبع: لس‌آنجلس‌تایمز

نویسنده: کتی گنون

برگردان: مرتضا نیکزاد

بگرام: برای نزدیک به ۲۰ سال، فرودگاه بگرام –که نیمه‌شهری‌ست درهم و برهم پشت حصارها و دیوارهای امنیتی- هسته‌ی قدرت نیروهای ایالات متحده بوده. در آغاز، بگرام نماد انگیزه‌ی ایالات متحده برای انتقام‌گرفتن از حملات هراس‌افگنانه‌ی ۱۱ سپتمبر بود، بعد نمادی شد از دست‌وپازدن امریکا برای پیداکردن راهش در جنگ با طالبان.

در مدت تنها چند روز قرار است نیروهای ایالات متحده، بگرام را ترک کنند. اهمیتی ندارد افغانستانی باشد یا امریکایی، احتمالا همه بر این باورند که نیروهای ایالات متحده در حال ترک‌کردن میراثی پیچیده استند.

اندرو واتکینز، تحلیل‌گر ارشد برای گروه بین‌المللی بحران، می‌گوید: «بگرام که ابهتش به سادگی بر سازه‌های دیگر در داخل افغانستان و عراق می‌چربد، به چنان سازه‌ی نظامی عظیمی بدل شده که می‌تواند نمادساز و الگوساز عبارت “تغییر در هدف مأموریت نظامی” شود.»

 فرماندهی مرکزی ایالات متحده، می‌گوید که بیش‌تر از نیمی از بگرام جمع شده و بقیه‌اش رو به پایان است. مقامات امریکایی می‌گویند که خروج کامل نیروهای امریکایی به احتمال زیاد تا یک‌شنبه به پایان برسد. پس از آن، نیروهای افغانستانی، می‌توانند بگرام را به عنوان بخشی از جنگ ادامه‌دارش در برابر طالبان، و در برابر آن چه به باور بسیاری فوران جدیدی از هرج‌و‌مرج خواهد بود، اداره کند.

این وداع، پر است از نماد؛ دست‌کم، این دومین بار است که یک اشغال‌گر افغانستان، بگرام را گرفته و اکنون از آن بیرون می‌شود.

شوروی این فرودگاه را در دهه‌ی ۱۹۵۰ ساخت. [شوروی]زمانی که در ۱۹۷۹ برای حمایت از دولت کمونیستی، افغانستان را اشغال کرد، بگرام را به پایگاه اصلی برای دفاع از اشغال در کشور ایجاد کرد. برای ده سال، لشکر شوروی با مجاهدین تحت حمایت ایالات متحده -که رییس‌جمهور ریگان آن‌ها را مبارزان آزادی نامیده بود-، جنگیدند؛ مجاهدینی که در خط اول نیروها در جنگ سرد دیده می‌شدند.

اتحاد جمهوری‌های شوروی در ۱۹۸۹ برای عقب‌نشینی، پای میز گفت‌وگو نشست. سه سال بعد، دولت طرف‌دار مسکو فروپاشید و مجاهدین، قدرت را در دست گرفتند؛ نتیجه اما؛ تنها این شد که با سلاح‌های‌شان به روی هم‌دیگر نشانه بگیرند و هزاران غیرنظامی را به قتل برسانند. همین آشفتگی بود که به طالبان اجازه‌ی چیره‌شدن بر کابل را در ۱۹۹۶ داد.

زمانی که ایالات متحده و ناتو در ۲۰۰۱ بگرام را در دست گرفتند، آن را خرابه یافتند؛ مجموعه‌ای از ساختمان‌های در حال فروپاشی و ویران‌شده از موشک‌ها و گلوله‌ها؛ بیش‌تر حصارهای محیط نابود شده بود. این منطقه بعد از نبردها میان طالبان و جنگ‌سالاران که به سوی مناطق شمال فرار کردند، به حال خودش رها شده بود.

ائتلافِ تحت رهبری ایالات متحده پس از بیرون‌راندن طالبان از کابل، با متحدان جنگ‌سالار خود، کار بازسازی بگرام را ابتدا با ساخت‌وساز مؤقت که بعدا دایمی شد، آغاز کردند. این ساخت‌وساز، رشد غول‌آسایی داشت و در نهایت حدود ۳۰ مایل‌مربع را بلعید.

بیل روجیو، عضو ارشد بنیاد دفاع از دموکراسی‌، گفت: «بسته‌شدن بگرام پیروزی بزرگ نمادین و استراتژیک برای طالبان است.»

روجیو گفت: «اگر طالبان قابلیت کنترل‌کردن پایگاه را به دست آورند، از آن به عنوان تغذیه‌ی پروپاگاندا بر ایالات متحده، استفاده خواهند کرد.» در همین حال، این می‌تواند سود بادآورده‌ای برای آن‌ها باشد.

پایگاه بزرگ دو راه گریز دارد؛ جدیدترین آن به درازای ۲۰۰۶ با هزینه‌ی ۹۶ میلیون دالر ساخته شد؛ ۱۱۰ روکش دارد که اساسا مکانی برای فرود هواپیماها است که توسط دیوارهای امنیتی محافظت می‌شود.

امنیت جهانی: یک اندیش‌کده‌ی امنیتی، می‌گوید بگرام سه هنگر دارد، یک برج کنترل و تعداد زیادی ساختمان‌های پشتیبانی‌کننده‌ی دیگر. این پایگاه یک بیمارستان ۵۰بستری با کارگاه تروما، سه سالن عملیات و یک کلینیک دندان مدرن دارد. هم‌چنین مراکز تناسب اندام و رستورانت‌های فست‌فود –غذاهای زودپز- هم وجود دارد. بخش دیگر، یک «زندان بدنام و خوف‌ناک در نزد افغان‌ها» را در خود جا داده است.

جاناتان شرودن، از سازمان تحلیل و تحقیق سی‌ان‌ای مستقر در ایالات متحده، تخمین می‌زند که به راحتی بیش از ۱۰۰،۰۰۰ نفر طی دو دهه‌ی اخیر زمان قابل توجهی را در بگرام گذرانده‌ است. بگرام بنیادی را برای تجارب در زمان جنگ برای اعضای ارتش و پیمان‌کارانی که در افغانستان خدمت کرده ‌اند، ساخته است.

او گفت: «خروج آخرین سربازان امریکایی با توجه به زمان حضورشان در آن کشور، احتمالا به تعدادی به عنوان فصل آخر [یک ماجرا] شناخته خواهد شد.»

برای افغانستانی‌های ساکن در ولسوالی بگرام، منطقه‌ای که بیش از ۱۰۰ قریه با پشتوانه‌ی مالی از باغ‌ها و مزارع زراعتی دارد، این پایگاه یک استخدام‌کننده‌ی عمده به شمار می‌رود. درویش رؤوفی، ولسوال این منطقه، می‌گوید: «عقب‌نشینی ایالات متحده، تقریبا بر همه خانوارها تأثیر می‌گذارد.»

امریکایی‌ها مقداری سلاح و ممهات دیگری را به ارتش افغانستان تحویل داده ‌اند و هرچیزی را که با خود نبرند، تخریب می‌کنند یا به فروشندگان «آهن‌پاره‌»ی اطراف بگرام، می‌فروشند. مقامات امریکایی، می‌گویند؛ باید اطمینان حاصل کنند که هیچ ‌چیز قابل استفاده‌ای به دست طالبان نیفتد.

هفته‌ی گذشته، فرماندهی مرکزی امریکا، اعلام کرد که ۱۴۷۹۰ قطعه از تجهیزات را خردوریز کرد و ۷۶۳ فروند هواپیمای پر از ممهات را، از افغانستان بیرون کرد. باشندگان روستای بگرام، می‌گویند که از داخل پایگاه، صدای انفجار می‌شنوند که به احتمال زیاد از امریکایی‌هاست که در حال تخریب‌کردن ساختمان‌ها و تجهیزات استند.

رؤوفی گفت که بسیاری از اهالی روستا از او در مورد این که ایالات متحده فقط مواد تخریب‌شده‌ی خود را پشت سر می‌گذارد، شکایت کرده ‌اند.

مایکل کوگلمن، معاون مدیر برنامه‌ی آسیا در مرکز ویلسون مستقر در ایالات متحده، گفت: «متأسفانه چیز نمادینی در مورد چگونگی خروج ایالات متحده از بگرام وجود دارد. تصمیم برای برداشتن و ازبین‌بردن بسیاری از آن چه باقی مانده است، نشان از شتاب ایالات متحده برای خروج سریع دارد. این مهرانگیزترین هدیه‌ی فراق برای افغانستانی‌ها نیست، مخصوصا آن‌هایی که پایگاه را تصرف خواهند کرد.»

جنرال بازنشسته‌ی افغانستانی، سیف‌الله صافی که در کنار نیروهای امریکایی در بگرام کار کرده، گفت که شوروی‌ها هنگام عقب‌نشینی، همه تجهیزان خود را رها کردند. او افزود: «آن‌ها چیز زیادی را با خود نبردند، فقط وسایل نقلیه‌ی مورد نیاز برای انتقال سربازان خود به روسیه را، برداشتند.»

زندان این پایگاه در سال ۲۰۱۳ به افغانستانی‌ها تحویل داده شده. آن‌ها به کار خود در آن جا ادامه خواهند داد. در سال‌های آغازین جنگ، بگرام در کنار گوانتانامو، برای بسیاری از افغانستانی‌ها مترادف با ترس بود. پدرومادرها برای تهدید‌کردن کودکان گریان خود، از نام این زندان استفاده می‌کردند.

در سال‌های نخستین اشغال، افغانستانی‌ها بیش‌تر وقت‌ها برای ماه‌ها ناپدید می‌شدند، بدون این که خبری از محل زندگی آن‌ها داده شود تا این که کمیته‌ی بین‌المللی صلیب سرخ، محل آن‌ها را در بگرام شناسایی کرد. برخی دوباره به خانه برگشتند؛ با قصه‌هایی از شکنجه‌ی خود.

ذبیح‌الله که اسم خانوادگی خود را نگفت، می‌گوید: «زمانی که کسی حتا واژه‌ی بگرام را به لب می‌آورد، فریاد از شدت درد را از زندان می‌شنوم.» او شش سال را در بگرام به اتهام عضویت در جناح گلبدین حکمت‌یار گذراند. عضویت در حزب حکمت‌یار در زمان دست‌گیری ذبیح‌الله، جرم بود. ذبیح‌الله در ۲۰۲۰ از زندان رها شد، چهار سال بعد از این که اشرف غنی با حکمت‌یار توافق صلح را امضا کرد.

روجیو، می‌گوید وضعیت زندان نگرانی عمده‌ای است و خاطرنشان می‌کند که بسیاری از زندانیان در آن جا، رهبران شناخته‌شده‌ی طالبان یا اعضای گروه‌های شبه‌نظامی از جمله القاعده و دولت اسلامی استند. اعتقاد بر این است که حدود ۷۰۰۰ زندانی هنوز در بگرام به سر می‌برد.

به گفته‌ی روجیو، «اگر پایگاه سقوط کند و زندانیان فرار کنند، این بازداشت‌شدگان، می‌توانند صفوف گروه‌های هراس‌افگنانه را تقویت کنند.»