از روز گذشته اسنادی در شبکههای اجتماعی در بین کاربران دست به دست میشود که هفت کارمند رسمی حکومت که در وزارتخانههای جداگانه، ایفای وظیفه میکنند، به دلیل شکایت رسمی آقای امرالله صالح به دادستانی کل کشور معرفی شده اند.
امرالله صالح از چهرههای معروف در بین سیاستمداران افغانستان است. وی در انتخابات ریاستجمهوری ۹۸، در تیم دولتساز، معاون اول محمداشرف غنی بود. آقای صالح به دلیل ابراز نظر زیر یادداشتهای فیسبوکش، از این هفت کارمند حکومت به دادستانی کل، شکایت کرده است.
«مبارز نوروزی»، کارمند وزارت اقتصاد در زیر یکی از یادداشتهای صفحهی فیسبوک آقای صالح نوشته است که «شرم و حیا به انسان خوب است» و تنها به خاطر نوشتن تنها همین یک جمله، آقای صالح به گونهی شدیدی واکنش نشان داده است. حتا گفته میشود که این هفت کارمند حکومت، از وظیفه شان منفک شده اند. از این شکایت چنین بر میآید که اقدام آقای صالح، مصداق بارز محدودیت آزادی بیان است. چنین اقدامهای کینهجویانه و عجولانه نشان میدهد که آقای صالح، ترس عجیبی از آن دارد که مورد نقد و انتقاد واقع شود.
جملهی «شرم و حیا به انسان خوب است»، بیشتر از آن که ظرفیت انتقادی داشته باشد، در ادبیات فارسی ظرفیت و بار معنایی هشدار و اجتناب از تکرار یک تجربهی ناموفق را دارد. به باور من، آقای صالح نباید خیلی زود اقدام به شکایت از این افراد میکرد. او باید تلاش میکرد که اگر به باور خودش، از این جملات بوی توهین و نفرت میآید، وضعیت را در کنترل خود میآورد؛ چون با این اقدام که به سرعت نور، در شبکههای اجتماعی در حال دست به دست شدن است، دراین روزهای حساس بیشتر مورد سرزنش و سؤال قرار خواهد گرفت.
در واکنش به این اقدام امرالله صالح، بسیاری از فعالین جامعهی مدنی و آگاهان امور، واکنش او را ناکارآمد خوانده و به این باوراند که اگر قرار باشد چنین بازداشتها یا رسیدگیهای جزایی، از سوی شهروندان کابل به عنوان یک جرم پذیرفته شود، میتواند آزادی بیان را که یکی از دستآوردهای مهم دو دههی گذشته افغانستان است، با خطر یا چالش جدی روبهرو کند.
سرکوب یا مجازات شهروندان، آن هم به دلیل این که یک سیاستمدار، ظرفیت نقد یا پذیرش اشتباه یا انتقاد را ندارد؛ جامعه را به سمت خفقان، رعب و وحشت خواهد برد و مطمئنا اگر حکومت حاکم با در نظر گرفتن رابطهای که با سیاستمدار دارد، در قبال چنین اقدامهایی سکوت کند، گواه این است که حکومت نیز تمایل دارد با دیکتاتوری بر ملت حکمرانی کند.
آقای صالح این موضوع را به خوبی میداند که هم اکنون تمام رهبران و سیاستمداران مطرح کشورهای جهان همه صفحههای شخصی در انترنت دارند و روزانه دهها پست فیسبوکی و توئیتری از باورهای سیاسی و فکری شان را بروزرسانی میکنند تا مخاطبین یا دنبال کنندگان شان با او بیشتر آشنا شوند. این نیز طبیعی است که هر سیاستمدار موافقین و مخالفین خود را در سیاست داشته باشد و گزافه نیست اگر بگوییم آنان، از این حق برخوردارند که بدون کدام ممانعت و محدودیتی در زیر یادداشتهای سیاستمداران در صفحههای اجتماعی، نظر، دیدگاه، نقد یا اندرز شان را بنویسند.
جملهی «شرم و حیا به انسان خوب است» را که مبارز نوروزی کارمند وزارت اقتصاد نوشته است، با کدام مشخصات میتوان توهین و یا تحقیر شمرد که آقای صالح آن را توهین به خود دانسته است. کاربر دیگری در صفحهی فیسبوکش، در واکنش به اقدام آقای صالح نوشته است که «شهروندان بسیاری هستند که زیر توییتهای ترامپ، نارندرا مودی، اشرف غنی و… انواع نقد، نظر و دشنام مینویسند؛ اما هیچ کدام این سیاستمداران، حزب و سازمانی نساختهاند که کارش عکسگیری از نظر، انتقاد شهروندان و درج شکایت علیهِ آنان باشد.»
به هر حال، آقای صالح از سیاستمدارانی است که تا چندی پیش و در زمان کارزارهای انتخاباتی، همواره خود را حامی اصلی حمایت از آزادی بیان در افغانستان بر میشمرد و حال جای تعجب است، با وجودی که از او به عنوان یک سیاستمدار باهوش یاد میکنند، چنین در برابر یک جمله، تاب نیاورده و خودش را در معرض انتقادهای بیشتر قرار داده است.