طالبان قشر رادیکال جامعه‌ی افغانی

صبح کابل
طالبان قشر رادیکال جامعه‌ی افغانی

نویسنده: مژده رحمانی

سال‌ها پیش، طالبان به رهبری اسامه بن‌لادن و گروه القاعده، در افغانستان عرض اندام کردند. این‌که از کجا آمدند و چه کسانی، این دهشت‌افگنان را حمایت می‌کنند/کردند، یک بحث جدا است که در این‌جا، مجال آن نیست.

طی چهار دهه جنگ و نابسامانی در افغانستان، طالبان نقش بسزایی در ناامنی این کشور داشته‌اند. در مدت کوتاهی که طالبان در افغانستان حکومت داشتند، یکی از سیاه‌ترین دوره‌های تاریخی به حساب می‌آید. در آن زمان، کشور با شدیدترین فقر اقتصادی و بی‌عدالتی‌های فراوان، روبه رو بود.

چمن حضوری که می‌بایست جای شور و هیجان، شادی و امید باشد، متأسفانه به اعدام‌گاه طالبان تبدیل شده بود. حالا انگار این زمین از خوردن خون انسان‌های بی‌گناه سیراب شده که هیچ گیاهی در آن نمی‌روید.

خانواده‌هایی بودند که داغ‌دار محکمه‌های صحرایی طالبان می‌شدند.

این گروه افراطی، تا حال به فعالیت‌های وحشیانه‌ی خود در افغانستان، ادامه داده است و طی این مدت، سبب شده‌اند افغانستان از کشورهای هم‌جوار خود عقب ماند؛ حالا دولت افغانستان، با کوشش‌هایی زیاد توانسته این گروه را با نازو نعمت، به میز گفت‌وگو بکشاند.

در این مذاکره، فوزیه کوفی، یکی از زن‌های سیاست‌مدار موفق کشور، حضور دارد و زنان دیگر این کشور که با جان و دل برای آبادی کشور، مبارزه می‌کنند. وب‌سایت طالبان، مطلبی را نشر کرده است به این عنوان: «چرا در تیأت مذاکره کننده‌ی طالبان، زنی حضور ندارد؟» و نویسنده‌ی طالبان در جواب، نوشته است: «گفت‌وگوهای میان‌افغانان، مجلس فیصله‌های اساسی برای آینده‌ی افغانستان است، نه نمایشگاه رنگارنگ جنسیتی و نژادی جامعه‌ی افغانی که در آن از هر قشر، فردی وجود داشته باشد».

خواستم در جواب‌شان به عنوان یک شهروند این کشور، حرفی داشته باشم؛ این مردهایی که حالا آمده‌اند تا درباره‌ی آینده‌ی کشور حرف بزنند، از یک زن زاده شده‌اند و نیز، دست پرورده‌ی یک زن است.

جنسیت رنگارنگ؟ دو جنس وجود دارد و مردها بیایند و آینده بسازند و زن‌ها اگر اشتراک کنند، بحث جنسیتی می‌شود؟ البته ببخشید! این‌ها مرد نیستند- نام مرد را بد نسازید – «این‌ها فقط نر استند»؛ کسانی که در حرف‌های‌شان تبعیض جنسیتی به وضوح معلوم است. این‌ها به زن‌ها هیچ ارزشی قایل نیستند؛ اگر زن برای‌شان ارزشی داشت، هیچ زنی را بیوه نمی‌کردند، هیچ زنی را از اولادش جدا نمی‌کردند، به حیای هیچ دختر جوانی، تجاوز نمی‌کردند.

ما در باره‌ی صلح یک کشور که زنان هم عضو این کشور هستند، حرف می‌زنیم. چطور قبول کنیم زن‌ها را در کنج خانه بنشانیم و سرنوشت‌شان را به دست مردها بسپاریم، اگر خوش‌شان بیاید در باره‌ی حقوق آن‌ها حرف بزنند، اگر نیامدند هیچ حرفی نزنند.

این‌ها، ماه‌ها آب به تن‌شان نمی‌زنند و بی‌وضو، روز و شب‌شان را می‌گذرانند. همه کارهای‌شان قتل و کشتار مردم بی‌گناه است. مردن‌شان غیر انسانی است. حرف‌شان برای من ارزشی ندارد، تا وقتی که به زنان احترام نگذارند.

این‌ها، انگل‌های جامعه‌ی خون‌آشام قرن هستند. خلاصه بگویم، طالب‌ها زن‌ها را فقط به عنوان یک شی به خاطر ارضای جنسی و یک ماشین چوچه‌کشی می‌بینند. حیف زنانی که در کنار این‌ها، به خاطر مذاکره حاضر شوند.

طالبان به زنان ارزش قایل نیستند. آن‌ها، زنان را محبوس شده در کنج خانه می‌خواهند. یک مشت مردم پلید که در بیابان‌ها مثل سگ کشته می‌شوند و بعضی‌‌شان مردم بی‌گناه را سر می‌برند. از این‌ها هیچ خوبی توقع نمی‌رود. اصلاً مذاکره با این حیوان‌ها، توهین به خودمان است. یک عده مردهایی که از دین‌شان علیه خودشان استفاده می‌کنند. مطمئن هستم که یک آیت قرآن را تفسیر کرده نمی‌توانند.

ریش‌درازهای مزدور. کاش می‌فهمیدند مرد بودن، تنها به ریش دراز و چشم‌های سرمه‌ای و لنگی سیاه وسفید نیست. خاین‌های وطن فروش؛ این‌ها همان‌هایی هستند که هزار زن را بیوه کردند و هزار مادر را داغ‌دار اولادهای جوان‌شان.

موافق بودن با حرف‌های این مزدور‌ها کفر است. در کجای دین اسلام گفته شده، خود و هم‌نوع خود را پارچه پارچه کنید تا به بهشت بروید؟ زنان جز آینده‌ی روشن افغانستان‌اند. نمی‌خواهم احساساتی برخورد کنم؛ اما جواب فریادهای جان‌سوز مادران افغان را، به دنبال جنازه‌های اولادها و شوهرهای‌شان کی خواهد داد؟

اصلا می‌توانند جواب یک قطره خون ریخته‌ شده‌ی یک هم‌وطن ما را با برگزاری مذاکرات بدهند؟

بدون شک این مذاکرات به هیچ نتیجه‌ی مطلبوبی نخواهد رسید؛ زیرا آن‌ها، نه دین، نه حکومت و نه خود ما را قبول دارند، چگونه با طالبان کنار بیاییم؟