حکومت باید با نمایش قاطعانه‌ی قدرتش به میز مذاکره با طالبان ظاهر شود

عبدالله سلاحی
حکومت باید با نمایش قاطعانه‌ی قدرتش به میز مذاکره با طالبان ظاهر شود

طالبان با نشر اعلامیه‌ای گفته‌اند که با تصرف ولسوالی قوش‌تپه، ۷۸ نفر از نیروهای امنیتی را اسیر گرفته و شماری از تانک‌ها و تجهیزات نظامی این ولسوالی نیز به دست آنان افتاده است.

این خبر از سوی منابع محلی نیز تأیید شده و باعث نگرانی‌های بسیاری شده است. این در حالی است که بارها شاهد چنین حملاتی از سوی نیروهای هراس‌افگن بر مواضع امنیتی در ولسوالی‌های کشور بوده‌ایم. چنین حملاتی بیش‌تر به دلیل عدم همکاری منظم از سوی دیگر ارگان‌های امنیتی رخ داده و سبب از دست دادن گروهیِ نیروهای امنیتی شده است.

طالبان در چنین حملاتی فرصت و توان‌مندی بیش‌تری برای حمله به ولسوالی‌های همجوار، پیدا می‌کنند و آن‌گونه که دیده شده است؛ یکی از تاکتیک‌های جنگی این گروه، طرح حملاتی است که در نتیجه‌ی آن تجهیزات بزرگ نظامی را به دست بیاورند. طوری که در حمله به ولسوالی قوش‌تپه نیز چنین پیش‌آمدی رخ داده است.

منابع می‌گویند که با قرار گرفتن تجهیزات بزرگ نظامی به دست طالبان، این گروه در حال آمادگی برای راه‌اندازی حملات‌شان بر ولسوالی درزآب استند.
آنان می‌گویند که در صورت سرکوب نشدن این گروه، ولسوالی بلچراغ ولایت فاریاب را نیز زیر تهدیدهای جدی قرار دارد.

نیروهای امنیتی افغانستان، باید در مقابل چنین حملاتی، بیش‌ترین توان‌شان را برای بازپس‌گیری مصرف کنند تا در چنین زمان حساسی که این گروه، در میز گفت‌وگوها پیش‌رفت‌های زیادی به دست آورده‌، لااقل انگیزه‌ی مبارزه را در میدان جنگ از دست بدهد.

از گزارش‌هایی که این روزها، از گفت‌وگوهای صلح میان آمریکا و طالبان به گوش می‌رسد، گرفته تا نشست‌های این گروه به بهانه‌ی صلح با کشورهای مختلف، فضای رسانه‌ای به گونه‌ای است که دست‌آوردهای این گروه را بیش‌تر انعکاس می‌دهد. این مورد تنها به رسانه‌ها بر نمی‌گردد و نکته‌ای که در آن بیش‌تر از همه برجسته است موقعیتی است که به بهانه‌ی صلح به دست طالبان افتاده است.

طالبان در حال شکل‌دهی هویت تازه‌تری نسبت به هویت تروریستی‌شان استند. این هویت را به دلیل جدی گرفته شدن گفت‌وگوهای صلح که نیاز اساسی مردم افغانستان است به دست آورده‌اند؛ ولی تا به حال به این دلیل که طرف گفت‌وگوهای آنان، در بیش‌تر نشست‌های بین‌الافغانی، سیاسیون مخالف دولت بوده‌اند، فرصت تقویت هویت جدیدشان را بیش‌تر شده است.

طبق تویتی که زلمی خلیل‌زاد در مورد نشست هفتم و هشتم جولای در قطر داشت، قرار است اولین نشست بین‌الافغانی صورت بگیرد. این نکته را به این دلیل یادآور می‌شوم که به زودی موقف دولت نیز در مباحث مربوط به صلح افغانستان، مطرح می‌شود و می‌تواند با قاطعانه بودن موضعش، وارد میدانی شود که در این اواخر تنها طالبان، قهرمان آن بودند.

زلمی خلیل‌زاد، در تویتش نکته‌ی خوبی را اشاره کرده است که گفته یافتن راه‌حل‌های سیاسی و برطرف‌ کردن تفاوت‌ دیدگاه‌ها، بدون دست بردن به زور، از جمله مواردی است که در چهل سال خونین افغانستان، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده است؛ اما باید تذکر داد که این راه حل، با گروه تروریستی طالبان که دوشنبه هفته‌ی جاری در کابل جوی خون به راه انداختند، ممکن نیست صرفا از راه گفت‌وگو به دست بیاید. همان‌گونه که جایگاه دولت افغانستان در گفت‌وگوهای صلح قطر، روشن می‌شود، این زمینه که در میدان گفت‌وگو نیز، تقابل دولت با طالبان به وجود بیاید، ممکن خواهد شد. برای تضعیف روحیه طالبان در گفت‌وگوها، باید روی این تأکید شود که آنان در صورت ادامه‌ی مبارزه، با خشم نیروهای امنیتی افغان مواجه می‌شوند و این رویکرد نیز باید اجرایی شود.

طالبان تا کنون، با حملات انتحاری و بعضا حملاتی غافل‌گیرانه بالای نیروهای امنیتی کشور، خودشان را به‌عنوان طرف جدی جنگ افغانستان مطرح کرده‌اند؛ در حالی که داعش، القاعده و دیگر گروه‌های تروریستی نیز شامل جنگ افغانستان می‌شوند. شاید نکته‌ی برجسته‌ی طالبان، افغانی بودن آنان باشد که این هم به طور کامل نمی‌تواند مورد تأیید باشد؛ زیرا جنگ‌جویان زیادی میان این گروه حضور دارند که هویت غیر افغانی دارند.

با این که نظر به ارزش‌هایی که این تحلیل در پی آن است، نشست بین‌الافغانی، اسم درستی بر روی مذاکراتی که تا هفته‌ی بعدی، برگزار خواهد شد نیست؛ ولی با وجود این اشکال، باید سعی شود این گروه که حالا به طرف جدی جنگ افغانستان  و در عین حال طرف افغانی این جنگ مطرح شده است، از لحاظ روحی تضعیف شود.

باید به طالبان با حملات سنگین بر مواضعی که در آن پناه برده‌اند، نشان داد که در صورت تمایل بیش‌تر به جنگ، نیروهای افغان می‌توانند آنان را در جنگ شکست بدهند و هرگز رفتار متعادلی را به‌عنوان صلح، پیشه نکنند.

طالبان، با عمل‌کرد غیر انسانی‌ای که دارند، سعی می‌کنند در حین گفت‌وگوهای صلح مبارزات میدانی‌شان را نیز شدت بدهند و این نمایان‌گر این است که تا حالا، اکثر گفت‌وگوهای صورت گرفته، برای این گروه صرفا فرصت تبلیغی بوده است. این که تا به حال، به جز قبول کردن نشست با حکومت افغانستان که آن هم هنوز روشن نیست که بر اساس چه موضعی از سوی طالبان برگزار خواهد شد، نرمش قابل ملاحظه‌ای از سوی این گروه دیده نشده است، به این معنی است که طالبان، حتا در گفت‌وگوها دنبال جنگ استند؛ جنگی که نه به تفاهم، بلکه باید به پیروزی منجر شود.

اینک با اسارت نیروهای امنیتی کشور، آن هم در آستانه‌ی نشستی میان اعضای حکومت و طالبان، این گروه فرصت دیگر برای نمایش قدرت یافته است؛ نمایشی که می‌تواند برگ برنده‌ی آنان در گفت‌وگوهای پیش رو باشد. در گفت‌وگوهایی که دو طرف یک جنگ مقابل هم می‌نشینند، اولین چیزی که بر اساس آن از هم‌دیگر توقع می‌کنند، قدرتی است که قبلا در میدان به هم نشان داده‌اند. با توجه به این نظر که مطرح کردیم، حکومت افغانستان باید در نشست مورد نظر، با نمایش قاطعانه‌ی قدرتش وارد شود؛ زیرا این سیاستی است که می‌تواند در مقابل طالبان هم در میدان جنگ و هم در میدان گفت‌وگو جواب‌دهنده باشد.