منبع: سایت ریانووستی/ برگردان: مینا نادری، دوکتورای روابط بینالملل
تاریخ نشر: ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۰
ایالات متحدهی امریکا، در درازای سالهای درگیری در این کشورها[کشورهای اشغالشده]، به اهداف خود نرسیده و تنها سبب هرج و مرج در این کشورها شده است. به رقم صدها هزار قربانی، شهرهای ویران و نفرت بیشتر مردم این کشورها از نیروهای نظامی، پنتاگون تصمیم گرفته است تا شمار زیادی از نیروهای نظامی خود را از افغانستان و عراق بیرون کند. حالا در مورد اینکه چرا امریکا تصمیم دارد، این کشورها را به حال خود رها و فرار کند، در مطلب زیر میخوانیم.
پلان تحققنیافتهی امریکا
تصمیم کاهش و بیرونکردن نیروهای نظامی امریکا از افغانستان، در بهار سال روان در واشنگتن گرفته شد. در حال حاضر، ۸ هزارو۵۰۰ سرباز و افسر امریکایی در افغانستان، استند و قرار است این شمار، تا میانهی ماه اکتبر، به ۴٫۵ هزار نظامی کاهش یابد. این تصمیم، پس از توافق صلح میان امریکا و طالبان گرفته شد. به اساس توافقنامهی صلح امریکا و طالبان، امریکا، باید در ۱۴ ماه آینده، نیروهای نظامی خود را از پنج پایگاه نظامی افغانستان بیرون کند و در برابر، طالبان نیز تعهد کردند، افغانستان دیگر مکانی برای فعالیت تروریستهای بینالمللی نخواهد بود.
جنگ افغانستان، درازترین نبرد در تاریخ امریکا است که نیروهای نظامی امریکا، پس از حادثهی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ برخاک این کشور، به منظور مبارزه با تروریزم بینالمللی و طالبان که رهبر القاعده را در خاک این کشور، پناه داده بودند، حمله و موضع آنها را مورد آماج گسترده قرار داده و از میان بردند.
ایالات متحدهی امریکا، به مرور زمان، نیروهای نظامی اش را در این کشور افزایش و شمار شان را، به ۱۱۰ هزار رساند و در درازای ۱۹ سال درگیری در افغانستان، ۲۳ هزار نظامی کشته و نزدیک ۲۰ هزار زخمی، داد.
حملههای اشباه امریکا، سبب کشتهشدن صدها فرد ملکی افغانستانی شد و آخردست، پنتاگون در سال ۲۰۱۹، به کشتهشدن صدها فرد غیر نظامی در این کشور، اعتراف کرد. با این حال، به گفتهی تحلیلگران، این رقم از آن چیزیکه در واقعیت است، بسیار به دور است و شمار قربانیان این درگیریها، به مراتب زیادتر و زیادتر است. بارها اتفاق افتاده است که طیارههای بدون سرنشین امریکا، مناطق مسکونی را مورد حملههای هوایی قرار دهند. مثلا: در سال ۲۰۰۹، نیروهای نظامی امریکا، دو منطقهی مسکونی را در ولایت فراه، بمباران کردند که در نتیجهی آن، ۱۵۰ نفر کشته شدند. به گفتهی «سرگیی سوداکودف»، عضو اکادمی نظامی روسیه، با این همه، نیروهای نظامی امریکا در مبارزه با تروریزم موفقیت آنچنانی نداشته اند. علاوه بر این، مربیان نظامی امریکا، نتوانستند ارتش افغانستان را برای مبارزه با تروریزم درست آموزش دهند.
با وجود مصرف میلیاردها دالر، سلاح و تجهیزات به این کشور خریداری شد و دهها پایگاه آموزشی ایجاد شد؛ اما افغانها هرگز جنگ را یاد نگرفتند و تلفات شان، همچنان گسترده شدند و در درازای پنج سال گذشته، بیش از دهها هزار سرباز و افسر نظامی افغانستان کشته شدند.
«سرکزدن در کارهای دیگران» ضربالمثل
سوداکوف، در گفتوگویی با آژانس خبری ریانوورستی، گفت: «دونالد ترامپ، نتایج عملیات نیروهای نظامی را در مبارزههای انتخاباتی سال ۲۰۱۶، اعلام کرد و آن زمان گفت: “تقربیا پنجونیم تریلیون دالر امریکایی در این جنگ، بیهوده مصرف شد، بدون اینکه در این جنگ پیروز شویم”. »
به باور این تحلیلگر نظامی، نکتهی اصلی، کمیت پرسونل نظامی مستقر در این کشور نیست، بلکه نتیجهی عملیات مهم است. بله، اینکه امریکاییها نتوانستند منطقه را باثبات کنند و با بسیاری از گروههای تروریستی، کنار بیایند، درست است. در طول مدت ریاستجمهوری ترامپ، یک حملهی تروریستی رخ نداده است؛ اما قیمت این امنیت را، نیروهای نظامی و ارتش بزرگ اش پرداخته است.
به گفتهی او، امریکایها هرگز افغانستان را به طور کامل ترک نخواهند کرد؛ در عوض، شرکتهای خصوصی نظامی در این کشور باقی خواهند ماند.
سوداکوف میافزاید: «آنها به حل مشکلات، عملا ادامه خواهند داد؛ چرا که ترک کشور، به معنای گشودن مرزها برای تروریستها و از دست دادن منابع اطلاعاتی است و از میان بردن تمام آنچه آنها در طول این سالها در افغانستان ساختهاند، است.» به گفتهی این تحلیلگر نظامی، برای امریکا گسترش نفوذ تروریزم در خاک کشورهای پساشوروی و اروپا، مهم نیست؛ بلکه برای آنها، تنها دفاع از خاک خود شان مهم است و به این هدف، شرکتهای نظامی خصوصی برای دفاع از این مرز در افغانستان، باقی خواهند ماند.
یانگی! برو خانه
امریکا و ایتلاف آن، به بهانهی وجود سلاح کشتار جمعی(سلاح هستهای)، در سال ۲۰۰۳ در عراق، به این کشور حمله کردند و پس از آن، واشنگتن، صدام حسین، رییسجمهور این کشور را به حمایت از تروریزم و القاعده، متهم کرد. ایتلاف غربی، ارتش عراق را ظرف یک ماه از میان برد؛ اما هیچ اثری از سلاح کشتار جمعی، پیدا نکرد و دستور بازداشت صدام حسین را صادر کرد. وی نزدیک به شش ماه پنهان بود و آخردست، گرفتار، محاکمه و اعدام شد. به گفتهی او، طوریکه به نظر میرسد، با اعدام صدام حسین، آنها به اهداف شان رسید؛ اما آن، تازه شروع کار در این کشور بود؛ جنگهای وحشیانهی داخلی و مذهبی، دامنگیر این کشور شد و اختلافهای مذهبی میان شیعه و سنی آغاز و در نتیجه، دهها هزار غیرنظامی کشته و زخمی شدند.
امریکاییها، آنچه در این کشور رخ میداد را، از پشت نردههای بلند پایگاههای نظامی شان تماشا و سعی میکردند با استفاده از این فرصت، از استراتیژی «موج بزرگ»، اوضاع را حلوفصل کنند.
بیش از بیست هزار نظامی، به بهانهی برقراری نظم و ثبات در عراق، مستقر شدند. با این وجود، کشتارهای «فرقهای» همچنان جریان داشت. علاوه بر این، شورشیان محلی در واکنش به تقویت حضور نیروهای نظامی امریکا، فعالیتهای شان را افزایش و پایگاههای شان را مورد حمله قرار میداند و نیروهای نظامی، مواضع شان را مورد حملههای هوایی قرار داده و در نتیجه، هزاران فرد ملکلی کشته و زخمی میشدند.
درحال حاضر، نزدیک به پنج هزار نیروی نظامی امریکا،در عراق حضور دارند. دونالد ترامپ، وعده داده است که شمار این نیروها را، تا سه هزار کاهش دهد.
اندری چوپریگین، کارشناس ارشد تحقیقات تمدن کشورهای شرقی، میگوید: «سربازان و افسران امریکایی مستقر درعراق، پس از کشتهشدن قاسم سلیمانی، فرماندهی نیروهای قدس سپاه پاسداران ایران در بغداد، شرایط مناسبی نداشته و کاروان نظامی آنها، همیشه مورد حملههای انتحاری و پایگاههای شان مورد حملههای راکتی قرار میگیرد که سبب میشود نیروهای نظامی امریکا، کمتر بخواهند در چنین شرایطی در همچون مناطقی، حضور داشته باشند.» با این حال، امریکاییها نتوانستند به اهدافی که در سال ۲۰۰۳ تعیین کرده بودند، به آن دست یابند. به طور خاص، آنها موفق نشدند؛ ایدههای دموکراسی و لیبرالیسمی را که در حال حاضر در خود امریکا میلنگد، در آنجا نیز، پیاده و گسترش دهند. در واقع، عراق به نقطهی داغ دیگری، تبدیل شده است. براساس برآوردهای مختلف، طی سالهای اشغال امریکا، دوصد تا سهصد هزار نفر در این کشور، جان شان را از دست دادهاند. چوپریگین میگوید: «عراقیها، در حال حاضر، فقط میخواهند زنده بمانند و در طول ۱۷ سال، وضعیت بد اقتصادی، فقط چیزی دارند و یا ندارند و علاقهی چندانی به این موضوع نیز، ندارند. آنها میخواهند و میگویند: «یانگی! برو خانه» و این قابل درک است. سوسو زدن مدوام بچهها با سلاح، آزاردهنده است».
با این حال، بیشتر کارشناسان، بر این باوراند که با وجود کاهش حضور نظامی امریکا، بعید میدانند که واشنگتن از خاورمیانه بیرون شود و آنها، تنها تاکتیک شان را به یک روش صلحآمیز، تغییر میدهند و بس.
به گفتهی چوپریگین، خیلیها به این باوراند که ترامپ، به طور جدی در امور داخلی کشور سوم، مداخلهی نظامی میکند.