شنبه ۱۰ حوت سال روان، امریکا پس از نوزدهسال جنگ با طالبان، به گونهی ضمنی به شکست خود در برابر این گروه اعتراف کرد. امریکا برای کنارآمدن با طالبان و بیرونکردن ارتش خود از افغانستان، با این گروه وارد معامله شده و توافقنامهای را به امضا رساند که به اساس آن، به گروه طالبان، مشروعیت سیاسی داده است.
در متن توافقنامهی صلح طالبان با امریکا، از طالبان به نام امارتاسلامی یاد شده است؛ اما امریکا برای این که در ظاهر آبروداری کند و چیزی از حیثیت بینالمللیاش کم نشود، در ادامهی امارتاسلامی، متنی را اضافه میکند که گویا امریکا، امارتاسلامی را به عنوان دولت به رسمیت نمیشناسد و آن را گروه طالبان میداند؛ اما محتوای متن توافقنامه با طالبان، به این گروه هویت دولت مستقل را داده و حتا در امور افغانستان آنها را قدرتمندتر و باصلاحیتتر از دولت مرکزی افغانستان، تشخیص میدهد.
در بخش دوم توافقنامهی ۱۰ حوت صلح امریکا با طالبان، آمده است: «امارتاسلامی افغانستان_ توسط امریکا به عنوان دولت شناخته نمیشود و به عنوان طالبان شناخته میشود_ به هیچ یک از اعضایش، سایر افراد و گروهها از جمله القاعده، اجازه نخواهد داد که از خاک افغانستان، برای تهدید امنیتملی امریکا و متحدانش بهره بگیرد».
در بخش دیگر توافقنامه، از امارتاسلامی، خواسته شده است که از فعالیت، گروهها و افراد در راستای تهدید، علیه امنیت امریکا و متحدانش پیشگیری کند.
متنی که در بالا آمده، بیانگر به رسمیت شناختن گروه طالبان به عنوان دولت امارتاسلامی است. امریکا اگر امارتاسلامی را به رسمیت نمیشناخت، نیاز نبود تا با آوردن نام آن در متن توافقنامه، موافقت نشان دهد.
امریکا میگوید که امارتاسلامی را به رسمیت نمیشناسد؛ اما با این گروه، وارد امضای توافقنامهای میشود که به اساس آن، همه نیروهای بیرونی (ارتش امریکا و ناتو) از افغانستان بیرون خواهند شد؛ این به این معنا است که امریکا، افغانستان را قلمرو حاکمیت طالبان دانسته و به این گروه به عنوان یک دولت نگاه میکند، نه گروه تروریستی.
از سویی هم، امریکا در این توافقنامه از طالبان تعهد میگیرد که نگذارند از خاک افغانستان، بر ضد منافع امریکا و متحدانش استفاده شود و از سویی دیگر، طالبان را مکلف به مبارزه با القاعده و گروههایی میکند که بر ضد منافع امریکا و متحدانش در افغانستان میجنگند.
خواستهایی که امریکا، پس از امضای توافقنامه با طالبان، از این گروه مطرح کرده است، خواستهاییاست که از یک دولت مستقل میتوان آن را داشت، نه از گروه تروریستیای که به گونهی پراکنده، در گوشههای افغانستان فعالیت دارند.
مسألهی مهم دیگری که در رابطه به توافقنامهی صلح امریکا با طالبان، باید بازشناسی شود؛ ارزشگذاری جایگاه حکومت به گروه طالبان از سوی امریکا و سقوط جایگاه دولت مرکزی افغانستان، از جایگاه یک دولت مستقل، تا نهاد بدون صلاحیت تصمیمگیری است.
در توافق نامهی صلح امریکا با طالبان آمده است که امریکا، با شروع گفتوگوهای میانافغانی در مورد تحریمهای کنونیاش بر اعضای گروه طالبان و برای برداشتن این تحریمها، تا ۶ سنبله۱۳۹۹(۲۷ اگست۲۰۲۰)، بازنگری اداری خود را شروع خواهد کرد.
همینگونه، امریکا به طالبان، تعهد میسپارد که بر ضد تمامیتارضی و استقلال سیاسی افغانستان، کنشی نداشته و در امور درونی افغانستان دستاندازی نکند.
امریکا، با تعهدهایی که در متن توافقنامه، به طالبان سپرده است، به این گروه، هویت دولت مستقل را داده و با تلاشهایی که برای حذف افراد این گروه، از فهرست تحریمهای بینالمللی از خود نشان داده است، در تلاش تثبیت این جایگاه بوده است.
در متن توافقنامه، امریکا به طالبان تعهد سپرده است که پس از امضای توافقنامه، برای آزادکردن ۵۰۰۰ زندانی طالب، از زندانهای افغانستان، اقدام کرده و پیش از شروع گفتوگوهای میانافغانی در ۱۰ مارچ، آنها را آزاد کند؛ این به این معنا است که امریکا در امور مربوط به حکومت و مردم افغانستان تصمیمگیری میکند، نه حکومت افغانستان.
روز گذشته، محمداشرف غنی، رییسجمهور افغانستان، در واکنش به پیششرط آزادکردن ۵۰۰۰ طالب، برای شروع گفتوگوهای میانافغانی گفت: مردم و حکومت افغانستان است که تصمیم میگیرند، زندانیهای طالبان آزاد شوند یا خیر، نه امریکا.
واکنش رییسجمهور افغانستان، در رابطه به آزادسازی ۵۰۰۰ طالب زیر نام پیششرط، برای شروع گفتوگوهای میانافغانی، میتواند تا اندازهای اعادهی حیثیت حقوقی و سیاسی برای حکومت افغانستان، در برابر کاهش هویت مستقلبودن آن، در متن توافقنامهی صلح امریکا با طالبان باشد.
این که دولت مرکزی افغانستان، به خواستهای یکجانبهی امریکا، تن نمیدهد، میتواند برای آیندهی گفتوگوهای صلح و رویکرد حکومت با طالبان امیدوار کننده باشد.
از سویی هم، این که رییسجمهور میگوید، این از صلاحیت مردم افغانستان است که تصمیم بگیرد، زندانیان طالبان را آزاد کند یا نه، خود احتیاط حکومت در رابطه به خوشبینی در برابر طالبان را نشان میدهد؛ به اندازهای که امریکا در برابر طالبان، خوشبین است، به آن اندازه، حکومت و مردم افغانستان نیست.
مردم افغانستان، سالهای حاکمیت طالبان را، زیر نام امارتاسلامی تجربه کرده اند. از مزایا و بازدارندگیهای امارتاسلامی به خوبی آگاه اند؛ روی این دلیل، مردم افغانستان از شروع روند گفتوگوهای صلح، از ۲۰۰۶ تا حالا پیوسته نگران این بودهاند که خواستهای شان در گفتوگوهای صلح نادیده گرفته شده و دستآوردهای سالهای اخیر، ارزشهای حقوقبشری و آزادیهای سیاسی_مدنی شهروندان، با پیوستن طالبان به صلح، محدود شود.
واکنش روز گذشتهی آقای غنی، در برابر خواست رهایی زندانیان طالب، تا اندازهی زیادی، در کنشی همسو با خواستهای مردم جای میگیرد، این میتواند برای مردم، در رابطه به جایگاه دولت افغانستان در گفتوگوهای میانافغانی در برابر طالبان امیدوار کننده باشد.