نویسنده: راچ کمار
منبع: گاردین
برگردان: ابوبکر صدیق
ساعت ۷ صبح بود که موتر دگروال صبا سحر، یکی از افسران پولیس مورد رگبار مردان مسلح قرار گرفت.
دختر ۴ ساله بانو سحر در چوکی پشت سر موتر نشسته بود، زمانی که گلولهها به شیشه موتر اصابت کرد و خرده شیشهها به داخل فرو ریخت؛ بانو سحر تلاش میکرد تا دخترش را زیر چوکی موتر پنهان کند. او متوجه میشود که هنوز سه نفر مسلح با (AK -47) در چند قدمی موتر به آنان شلیک میکند.
راننده و محافظ بانو سحر در سیت پیشروی موتر به شدت زخمی شده و بیهوش افتاده بودند. بانو سحر میگوید: زمانی که متوجه لباسهایم شدم پر از خون بود، «فکر کردم که گلوله به شکمم اصابت کرده.» برای بانو سحر حفظ جان دخترش نسبت به هر چیزی اولویت داشت. «آنان در چند قدمی موترمان قرار داشتند و در حالی که به ما شلیک میکردند، نزدیک میآمدند و احتمال داشت من و کودکم را بکشند.» سحر، یکآن به اسلحهی محافظش چنگ میاندازد و بهطرف مردان مسلح به شلیک آغاز میکند.
ایمل ذکی، همسر سحر که هنوز مشغول آماده کردن فرزند بزرگشان برا رفتن مکتب بود، همین که صدای شلیک گلوله به گوشش میرسد، به همسرش زنگ میزند تا از خانم و دخترش خبر بگیرد. ذکی میگوید: «زمانی که موبایلش را جواب داد، صدای شلیک شنیده میشد و هنوز زیر رگبار قرار داشتند.»
صدای شلیک بهخوبی شنیده میشد، خانمش فریاد میزد که زخمی شده و از پشت تلفن از شوهرش خواهان کمک شد. وقتی شوهرش به محل حادثه میرسد، مردان مسلح فرار کرده بودند و همسرش را میبیند با یک دستش دخترشان را گرفته و در دست دیگرش اسلحه دارد. خون زیادی جاری بود، او گفت: «هیچگاهی در زندگی به این اندازه خون را ندیده بودم.»
محافظ و رانندهی دگروال سحر را که در این رگبار توسط افراد مسلح غیرمسئول زخمی شده بودند با موتر شخصی به بیمارستان انتقال دادند. ذکی میگوید: تا زمانی که همسرم از سلامتی دخترمان مطمین نشده بود بسیار پریشان بود.
سحر میداند، او انسان خوشبختی است که از چنین حملهای جان به سلامت برده است. در ماه سپتمبر، چند هفته پس از حمله به بانو سحر، سفارت امریکا اعلام کرد بیشتر زنان فعال در جامعه، بهویژه کسانی که در حکومت و ارتش کار میکنند زیر تهدید و هدف گروههای تروریستی بیرونی قرار دارند. در سال روان، نزدیک به ده زن مورد هدف حملههای تروریستی قرار گرفتهاند که از این میان ۶ تن جانشان را از دست دادهاند.
در یک جامعهی مردسالار، اکنون زنان بیشتری در صف نیروهای پولیس و نهادهای عدلی و قضایی حضور دارند. در ماه جولای، فاطمه فیضی افسر ۲۳ ساله پولیس که در بخش مبارزه با مواد مخدر کار میکرد، توسط مردان مسلح ربوده شد و یک هفته بعد جسد بیجانش در کنار جاده پیدا شد.
نزدیک به یک هفته پیش از حمله بالای بانو سحر، یک افسر پولیس زن در ولایت کندز در حالی که از منزلش بیرون میشد، در پیش چشم همسایههایش با شلیک مردان مسلح کشته شد.
سحر که از بستر بیمارستان صحبت میکرد، گفت: وقتی مورد هدف قرار گرفته حیرتزده نشده؛ زیرا او یک بازیگر موفق و یک افسر پولیس شناختهشده در جامعهی افغانستان است که بخش ویژهای از نیروهای مبارزه با تروریزم را رهبری میکند.
او گفت: من یک زن شناختهشده در جامعه هستم، برای حقوق زنان کار کردهام و زنان را تشویق میکردم تا به نیروهای امنیتی بپیوندند. من ترسی ندارم. افغانستان تغییر کرده است و این حملات نمیتوانند ما را خاموش کنند.
پس از شکست طالبان حدود دو دهه پیش، دولت افغانستان در سطح ملی و بینالمللی تلاش کرد تا نقش زنان را در نیروهای پولیس ملی افزایش دهد.
در حال حاضر نزدیک به ۴ هزار و ۸۰ زن در صف نیروهای امنیتی – دفاعی حضور دارند. برخی از آنان در ادارهها (پشت صحنه) کار میکنند، اما کسانی که در بیرون از اداره کار میکنند، باید با تبعیض جنسیتی بیشتری مبارزه کنند.
سحر باور دارد که حملات اخیر بالای زنان فعال جامعه درست زمانی صورت گرفته است که روند مذاکرات صلح در قطر میان دولت افغانستان – طالبان جریان دارد، این رویکرد طالبان برای خاموش ساختن صدای رسای زنان است.
در اوایل ماه دسمبر، دولت افغانستان و طالبان، روی چارچوب پیشبرد گفتوگوهای صلح توافق کردند تا روند مذاکرات را برای پایان دادن به جنگ ۲۰ سالهی این کشور مهیا کنند؛ اما هنوز در داخل افغانستان جویهای خون جاری است و کشتار ادامه دارد، هدف قرار دادن خبرنگاران، فعالان حقوق زن و حقوق بشر از اتفاقاتی است که همهروزه، همگی شاهد آناند.
به اساس آمار کمیسیون حقوق بشر در شش ماه از سال ۲۰۲۰ حدود ۵۳۳ تن غیرنظامی کشته و ۴۱۲ تن زخمی شدهاند.
در کنار آن، زنانی که در چارچوب نیروهای امنیتی – دفاعی وظیفه اجرا میکنند، تحت تهدید جدی امنیتی قرار دارند.
سحر میگوید که گروههای تروریستی تلاش دارند تا زنان را از رفتن به وظیفه بازدارند، هر شهروند افغانستان حق دارد که در صف نیروهای امنیتی – دفاعی حضور داشته باشد و وظیفه اجرا کند.
در کشور مردسالاری که حضور مردان در تمام لایههای جامعه آن ملموس است، حضور زنان در ردهی نیروهای پولیس و نهادهای عدلی و قضایی و سایر نهادهای دولتی یک دستآورد است و باید از آن پاسداری شود.
او تأکید کرد؛ چالشهای زیادی در کشور وجود دارد، با آنهم ترک کردن کشور را هیچگاهی در ذهن نداشته، من در کنار مردم خود برای بهتر شدن وضعیت تلاش میکنم، اگر من اینجا باشم میتوانم با مردم خود برای بهبود صلح کار کنم و همچنان در صف نیروهای امنیتی مبارزه کنم، من هیچگاه از حمله تروریستان ترس ندارم و تنها دعا میکنم که صلح در کشورم تأمین شود.
من از جنگ با آنان (گروههای تروریستی) نمیترسم!