چرا طالبان جنگ را به آتش بس ترجیح می‌دهند؟

بشیر یاوری
چرا طالبان جنگ را به آتش بس ترجیح می‌دهند؟

بیشتر از هشت ماه می‌شود، بحث صلح، در داخل و خارج افغانستان جدی‌تر و بیشتر از هر زمانی دیگر چاق و بزرگ شده است. با آن‌که از پایان جنگ و خون‌ریزی سخن گفته می‌شود؛ اما چیزی که نادیده گرفته می‌شود، پایان جنگ و کشتار مردم افغانستان است. قدرت‌های بزرگ مانندِ امریکا، روسیه و طرف‌های درگیر در داخل افغانستان، با آن‌ که از پایان جنگ شعار می‌دهند؛ اما تاکنون کار عملی، برای به‌وجودآمدن آتش‌بس و قطع جنگ که امیدواری به صلح را بیشتر کند، برداشته نشده و حتا آتش بس‌کوتاه مدت، برای مردم افغانستان، به یک رویا تبدیل شده است.

محمد اشرف غنی سال گذشته در بیستم ماه جوزا، به مناسب عید فطر اعلام آتش‌بس کرد. طالبان، آتش‌بس را تنها برای سه روز عید، پذیرفتند. این رویداد خوشایند، اولین بار بود که اتفاق افتاد و دو طرف جنگ، حسن نیت نشان دادند.  هرچند توافق آتش‌بس کوتاه و زود گذر بود؛ اما مردم افغانستان در قلمرو دولت و طالبان، از آن استقبال کردند.

  اینکه لویه جرگه مشورتی صلح چگونه به‎جودآمد و دولت از این جرگه، چه می‌خواست به آن نمی پردازیم اما شرکت کنندگان این جرگه که از مناطق مختلف کشور  بودند. آتش‌بس می‌خواستند و این موضوع از مهمترین خواست‌های این جرگه بود.

تمامی گروه‌های اجتماعی افغانستان بارها از  طالبان و دولت افغانستان خواسته اند که باید حد اقل در مناسب‌هایی مانندِ ماه رمضان و روزهای عید از جنگ  دست بردارند. مردم افغانستان جدایی از اینکه به کدام گروه قومی و سیاسی تعلق دارند، خواست مهم شان، پایان جنگ و گام‌های عملی برای رسیدن به این آرمان است.

همچنان، در جریان هشت ماه مذاکرات صلح که در قطر و مسکو صورت گرفت. از طرف مقابل طالبان در خواست آتش بس صورت گرفت. سازمان ملل و سایر نهادهای مهم بین المللی ضرورت آتش بس را در روند گفت وگوهای صلح، مطرح می‌کنند. با وجود این همه تاکید، نه تنها آتش بس صورت نگرفت؛ بلکه هرباری که بحث آن بالا گرفته، موازی به آن جنگ و حملات انتحاری و انفجاری در افغانستان شدت گرفته و هزاران غیر نظامی و افراد بی‌دفاع را قربانی کرده است.

یک دیدگاه که مردم افغانستان و نهادهای حامی صلح مطرح می‌کنند این است؛ حالا سخن از صلح است، باید دوطرف و بخصوص طالبان، نیت و اراده شان را برای تحقق صلح نشان دهند. اگر طالبان جنگ راه حل نمی‌دانند، می‌خواهند مسأله‎ی شان  را از راه گفت‌وگو حل کنند، باب گفت وگو باز شده حد اقل برای حسن نیت به صلح، باید آتش بس کنند.

طالبان، حضور امریکا را بزرگترین بهانه برای تداوم جنگ در افغانستان مطرح می‌کنند. بیشتر از هشت ماه است مذاکرات، میان امریکایی‌ها و طالبان جریان دارد. اگر  برای طالبان، منطق جنگ برتری ندارد، دیگر هیچ بهانه‎ی نیست که حد اقل به آتش بس تن بدهند.

سوالی که باید پاسخ داده شود، این است، چرا سال گذشته، طالبان به آتش‌بس، توافق کرد؛ اما امسال چرا توافق نکردند؟ یک دلیل این است که استراتژی طالبان و حامیان این گروه تغییر نکرده، در هجده سال گذشته با جنگ پیش آمده اند. از این راه دستاوردهای نظامی و سیاسی به دست‌آورده اند. حالا بیشتر از پنجاه درصد خاک افغانستان به طور مستقیم و یا غیرمستقیم از کنترول دولت افغانستان خارج است.

 دولت افغانستان امسال بیشتر از گذشته با سردرگمی و بحران داخلی مواجه است. مخالفان حکومت غنی، بدون اینکه خطر طالبان را جدی بگیرند، دارند نقشی را بازی می‌کنند که آب‌ریختن در آسیاب طالبان است. رقابت انتخاباتی عامل دیگری است که سبب اختلافات داخلی شده است.  کسانیکه رهبری جنگ را در افغانستان، به دست دارند و یا به نحوی در آن نقش دارند، جنگ برای آنها منافع مادی و سیاسی دارد. قدرت‌های بزرگ در منطقه و جهان از جنگی که در افغانستان جریان دارد، استفاده می‌کنند، هر کدام اهداف خود را دنبال می‌کنند.

 مهمترین عامل، ماهیت جنگ افغانستان است. در پشت این جنگ همسایگان، قدرت های منطقه‌ای و جهانی نقش دارند. دولت‌ها و قدرت‌های منطقه‌ای که از طالبان حمایت می‌کنند، حالا امتیازگیری آنها در باره افغانستان، بر روی میز معامله تقسیم می‌شود، بیشتر از گذشته از طالبان و منطق جنگی این گروه، استفاده می‌کنند. برای طالبان و دیگر گروه های تروریستی گزینه‎ی نظامی مهمترین وسیله است که از آن استفاده می‌کنند. رهبران و حامیان این گروه در این خیال اند که این تنها راه موفقیت آنها در مذاکرات و در نهایت حاکم شدن در افغانستان است.

امریکا و روسیه در هشت ماه گذشته طوری بازی کردند که نتیجه‎ی آن امتیاز دادن به طالبان بود. امریکا برای تعهد گرفتن از طالبان و مذاکرات یکجانبه با طالبان و نادیده گرفتن امتیازخواهی و قدرت نمایی جنگی این گروه، به رهبران این گروه، این ذهنیت را داد که هرچه قدرت نمایی نظامی کنند و دولت افغانستان را تحت فشار قرار بدهند، می‌توانند از امریکایی‌ها امتیاز بگیرد.

 روسیه عریان تر از امریکا این نقش را بازی کرد. نزدیکی طالبان با روسیه و تاکید هیأت طالبان و رهبران جهادی که در نشست هفته گذشته در مسکو که از قدرتمندی روسیه سخن گفتند، نقش روسیه را برای قدرت نمایی طالبان نشان می‌دهد. به این دلیل، در جریان گفت وگوهای صلح، حرف آتش مفت شد و تقلا برای هیچ است. به این دلیل، روندی که به نام صلح در جریان است. به نیت پایان جنگ دنبال نمی‌شود. سناریوی امتیازی گیری در میز معامله است. در این میان، اشتباهات دولت، سیاسیون افغانستان و قدرت‌های بزرگ مانند امریکا و روسیه، طالبان را در موقعیتی قرار داده که بخواهند با جنگ و حملات انتحاری امتیاز گیری کنند. نادیده گرفتن ماهیت طالبان بزرگترین اشتباه بود که تاحالا جدی گرفته نشده است. به این دلیل طالبان  با انتحار و انفجار می‌خواهند قدرت نمایی‌کنند، به صلح و آتش بس تن نمی‌دهند. شدت حملات انتحاری و فشارهای نظامی طالبان این روزها، نتیجه این اشتباه بزرگ است. اگر ماهیت طالبان نادیده گرفته نمی شد، حالا نتیجه تلاش‌های صلح، امتیازگیری به طالبان نبود. ممکن بود این گروه مانند سال گذشته، حداقل به یک آتش بس کوتاه مدت، موافقت می‌کرد.