مهمانخانهی کاهگلیِ خلیفه عصمت، آنروزها برای مصور هیجانانگیزترین قسمت شهر بود. خانهای کوچک که با فرشی سرخرنگ پوشانیده شده بود و پردههای بلند و سفیدش، نه فقط پوشانندهی کلکینهای شیشهای، که مجوزی بود برای آزاد شدن یک ممنوعه!
مصور که قسمت قابل توجهی از دورهی نوجوانیاش را، زیر سایهی حکومت طالبان در ولایت بغلان گذرانده است، شبهای سپری شده در مهمانخانهی خلیفه عصمت را، یکی از هیجانانگیزترین بخشهای زندگیاش در دورهی طالبان میداند. نه فقط در آنزمان، حتا امروزه نیز، تماشای فیلم و گوشدادن به موسیقی در مجاورت طالبان برای عدهی زیادی هیجانانگیز و پراسترس است.
مصور میگوید که در ابتدا، به صورت پنهانی و همراه با ترس و استرس فراوان، برای تماشای تلویزیون در خانهی خلیفه عصمت جمع میشدند. او میگوید که شاهد شکستاندن «تَیپها»، کَسِتها، رادیوها و تلویزیونهای زیادی بوده است. از آدمهایی میگوید که بهخاطر داشتن تلویزیون در خانهی شان، مورد لتوکوب و توهین واقع شدند. افرادی که بعد از دستگیرشدن، نوارهای کستها را از سر و گردن آنان آویزان میکردند و بعد، برای عبرت باقی افراد، آنها را در کوچهها و خیابانهای شهر میگرداندند.
خلیفه عصمت از طریق یکی از دوستانش به دو تن از افراد صاحب نفوذ طالبان در بغلان معرفی شده بود. او آدم معتمدی بود و آنها میتوانستند با خیال آسوده تا بعد از نیمههای شب در خانهی او فیلم نگاه کنند و به موسیقیهای دلخواهشان گوش دهند.
ترسهای کودکانهی مصور و دوستش نیز، بعد از گذشت یکی دو شب تماشای فیلم با آنها در یک خانه، کم کم از بین رفته بود. او میگوید که آنها از نگاه ظاهری، مرتبتر از سایر طالبان بودند و هرچند نامشان را فراموش کرده؛ اما چهرههایشان را هنوز به خوبی بهخاطر میآورد.
فیلمها و آهنگهای هندی، بخش مورد علاقهی مصور و دوستش را در بر میگرفت ولی بهخاطر تماشای فیلمها و آهنگهای مورد علاقهی آن دو فرد وابسته به گروه طالبان، مصور نیز مجبور به تماشای فیلمهای پاکستانی و گوش دادن به آهنگهای پشتوی نغمه و منگل میشدند.
مصور، «د چنارو لاندی منگیه» از نغمه و منگل را یکی از آهنگهای مورد علاقهی آنان معرفی میکند و میگوید شبهای زیادی را در کنار آنها، به تماشای فیلمهای پیشاوری از نیمه گذرانده است. او در توضیح فیلمهای پیشاوری میگوید؛ دختران پاکستانیای استند که در اجتماع بزرگی از مردان، اجرای بعضی خوانندگان را تقلید میکنند و میرقصند. علاوه بر آن، مصور میگوید که علاقهی آنان به فیلم پاکستانی «بدعمل» به اندازهای بود که گاهی اوقات، در یک شب دو بار و به تکرار، ویدیوی این فیلم را در دستگاه جابهجا و تماشا میکردند.
طالبانی که برای تماشای تلویزیون به خانهی خلیفه عصمت میآمدند، بعد از نیمهشب، آنجا را ترک میکنند. مصور میگوید یکی از صبحهایی که به قصد خرید خانه را ترک میکرد، متوجه یکی از آن دو نفر شد که به همراه نیروهای تحت امرش، به خانهی همسایهیشان هجوم برده بود تلویزیون و دستگاه پخش ویدیوی آنان را میشکست. او میگوید طالبان آنروز مردی را بهخاطر تماشای تلویزیون مجازات میکردند که خودشان، شبها را، در مجاورت خانهی همان مرد، با تماشای ویدیو و شنیدن موسیقیهای متفاوت صبح میکردند.