آزمون دشوار توافق‌نامه‌ی امنیتی کابل- واشنگتن

سید مهدی حسینی
آزمون دشوار  توافق‌نامه‌ی امنیتی کابل- واشنگتن

تنش میان ایالات متحده‌ی امریکا و دولت ایران و احتمال یک جنگ نظامی تمام‌عیار میان دو کشور، دولت افغانستان را در آزمون سختی قرار داده است؛ زیرا دولت افغانستان با دولت امریکا دو سند (پیمان استراتژیک-توافق‌نامه‌‌ی امنیتی) را امضا کرده که مهم‌ترین آن، توافق‌نامه‌ی امنیتی کابل-واشنگتن است. پس از کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده‌ی نیروی قدس سپاه پاسداران ایران در بغداد، نگرانی‌های جدی‌ای را در سیاست‌های داخلی افغانستان به وجود آورده است که این نگرانی‌ها پس از شش سال، پرونده‌ی توافق‌نامه‌ی امنیتی کابل-واشگتن را باز می‌کند.
به دنبال کشته شدن فرمانده‌ی نیروی قدس سپاه پاسداران ایران، محمداشرف غنی، رییس‌جمهوری افغانستان، با مایک پمپئو، وزیر خارجه‌ی امریکا، در یک تماس تلفونی از بروز تنش‌های جدی میان ایران و امریکا ابراز نگرانی کرده است. رییس‌جمهور از ایران به عنوان همسایه‌ی بزرگ یاد کرده و گفته است که ایران و افغانستان مشترکات زبانی، دینی، تاریخی و فرهنگی گسترده دارند و در عین حال، آقای غنی، امریکا را شریک استراتژیک و بنیادین افغانستان عنوان و ابراز امیدواری کرده که دو کشور از افزایش تنش‌ها جلوگیری کرده و اختلاف‌های خلق‌شده را از مجرای گفت‌وگو، حل کنند.
رییس‌جمهور افغانستان، با اشاره به توافق‌نامه‌ی امنیتی میان کابل-واشنگتن، به همسایه‌های این کشور اطمینان داد که بر اساس توافق‌نامه‌ی امنیتی، از خاک افغانستان در هیچ حالتی علیه هیچ کشور خارجی اسفتاده نمی‌شود.

توافق‌نامه‌ی امنیتی کابل-واشنگتن
پیمان استراتژیک میان ایالات متحده‌ی امریکا و دولت افغانستان، در ماه «می» سال ۲۰۱۲ میلادی توسط حامدکرزی و باراک اوباما روئسای پیشین افغانستان و امریکا امضا شد و به دنبال آن، توافق‌نامه‌ی امنیتی در ماه سپتامبر سال ۲۰۱۴ میلادی در حضورداشت محمداشرف غنی و عبدالله عبدالله میان محمدحنیف اتمر مشاور پیشین امنیت ملی و جیمزکانینگ‌هام سفیر پیشین امریکا در کابل به امضا رسید.
در مقدمه‌ی این توافق‌نامه‌ی امنیتی تأکید شده است که با تأیید مفاد موافقت‌نامه، هم‌کاری‌های استراتژیک مبنی بر این‌ که میان طرفین بر مبنای احترام متقابل و منافع مشترک، استوار می‌باشد. در مقدمه، هم‌چنان به منظور تقویت هرچه بیشتر زمینه‌های همکاری دفاعی و امنیتی میان طرفین بر مبنای اصول احترام کامل به استقلال، حاکمیت و تمامیت ارضی ‌شان و عدم مداخله در امور داخلی یک‌دیگر و برای گسترش امنیت و ثبات در منطقه و مبارزه با تروریسم تعهد کرده ‌اند. در بخش دیگری از مقدمه‌ی توافق‌نامه‌ی امنیتی کابل-واشنگتن، تذکر یافته است: «با توافق بر اهمیت همکاری مبتنی بر احترام متقابل، عدم مداخله و برابری میان افغانستان و همسایه‌های آن و نیز با درخواست از همه‌ی کشورها تا به حاکمیت و تمامیت ارضی افغانستان احترام گذاشته و از مداخله در امور داخلی و روندهای دموکراتیک این کشور خودداری نمایند.»
قبل از تشکیل حکومت وحدت ملی، چگونگی امضای توافق‌نامه‌ی امنیتی یکی از بزرگ‌ترین بحث‌های جدی در خصوص آینده‌ی افغانستان بود که آقای کرزی نتوانست به تنهایی خود تصمیم بگیرد. کرزی، در زمان حکومت خود، چگونگی امضای توافق‌نامه‌ی امنیتی را به لویه جرگه‌ی مشورتی واگذار کرد. با وجودی ‌که اعضای جرگه به امضای این توافق‌نامه رأی موافق دادند؛ اما بازهم او از امضای آن خودداری کرد؛ تا این‌ که به حکومت بعدی (وحدت ملی) واگذار شد. حکومت وحدت ملی (عبدالله-غنی) در نخستین هفته‌ی کاری خود، بزرگ‌ترین تصمیم امنیتی را برای حفظ و ثبات افغانستان گرفت و بی‌درنگ، این توافق‌نامه را با امریکا امضا کرد.
محمداشرف غنی، در جریان مراسم امضای توافق‌نامه‌ی امنیتی، گفته بود، امروز، روزی است که افغانستان حاکمیت ملی خود را به صورت اساسی به دست می‌آورد. رییس‌جمهور تأکید کرده بود که با امضای توافق‌نامه‌ی امنیتی، افغانستان شاهد مساوات دولت این کشور با دولت‌های همکار خود در جهان است و به صورت یک دولت مستقل بر اساس برداشت منافع ملی خود، قراردادی را برای ثبات، خیر و رفاه مردم خود امضا می‌کند.
توافق‌نامه‌ی امنیتی کابل-واشنگتن، اکنون در آزمون دشواری قرار گرفته است. امریکا متحد اصلی و استراتژیک افغانستان شمرده می‌شود؛ به عبارت دیگر، امریکا بنیان‌گذار دولت نوین افغانستان شمرده می‌شود که بقای دولت موجود در نتیجه‌ی‌ حمایت‌های مالی، سیاسی و امنیتی این کشور تا کنون حفظ شده است و از جانب دیگر، دولت ایران رابطه‌ی نزدیک اقتصادی با دولت افغانستان دارد و در عین حال، ایران از نفوذ مذهبی زیادی در میان جامعه‌ی افغانستان برخوردار است. کشتن قاسم سلیمانی توسط امریکا، توافق‌نامه‌ی امنیتی را در آزمون دشواری (استفاده از خاک افغانستان علیه کشورهای دیگر) قرار می‌دهد و هم روند مذاکرات صلح را صدمه می‌زند.
شماری از اعضای پیشین مجلس نمایندگان، بر این باورند که امضای توافق‌نامه‌ی امنیتی به مثابه‌ی سرُمی می‌ماند که به دولت بیمار افغانستان تزریق شده است. حفیظ منصور، عضو پیشین مجلس نمایندگان که او نه رأی موافق به امضای توافق‌نامه امنیتی داده و نه هم رأی مخالف؛ اما پس از شش سال، اکنون می‌گوید که در او در زمان حکومت وحدت ملی ناگزیر به امضای این توافق‌نامه شد؛ «ولی انتظار داشتیم که این توافق‌نامه بتواند به خودکفایی نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان کمک کرده و از یک نیروی هوایی برخوردار شویم؛ ولی هیچ کدام از این موارد، تحقق نیافت.»
حفیظ منصور می‌گوید: «وقتی وکیل بودم، به کشورهای مختلف پیام دادم که اگر خواسته باشند که امریکا از افغانستان خارج شود، باید یک روزی خارج شود، راهش این نیست که شما متوسل به جنگ شوید و نیروهای جنگی را تقویت کنید، بلکه راهش این است که اردو و دولت افغانستان تقویت شود که از امریکایی‌ها تشکر کنیم؛ یعنی یک خروج صلح‌آمیز.»
این عضو پیشین مجلس نمایندگان معتقد است، هر قدری ‌که نیروهای مخالف مسلح حمایت شوند، جنگ به همان اندازه بیشتر می‌شود و نیازمندی‌های دولت و مردم افغانستان به لحاظ امنیتی و اقتصادی به امریکا بیشتر می‌شود که در آن صورت، دولت ناگزیر به جانب امریکایی‌ها التماس کند که افغانستان را ترک نکنند که در حال حاضر در همین‌گونه وضعیت قرار گرفته است.
ایالات متحده‌ی امریکا در یک شرایط حساس، فرمانده‌ی نیروی قدس سپاه پاسداران ایران را در عراق مورد هدف قرار داد؛ شرایطی ‌که مذاکرات این دولت (امریکا) با طالبان بیش از هر زمانی به یک توافق امیدوارکننده نزدیک شده است. طالبان از حمایت گسترده‌ی سیاسی و مالی ایران برخوردار اند و افزایش تنش‌های تهران-واشنگتن، روند مذاکرات صلح افغانستان را به شدت آسیب خواهد زد. از جانب دیگر، هرچند گروه طالبان در حال حاضر مصروف رأی‌زنی به خواست‌های واشنگتن استند؛ اما گزارش‌هایی به نقل از دیپلمات‌های امریکایی در کابل وجود دارد که قرار است در آینده‌ی نزدیک، زلمی خلیل‌زاد، فرستاده‌ی ویژه‌ی امریکا برای صلح افغانستان، برای شنیدن پاسخ طالبان به دوحه پایتخت قطر برود.
وقتی سخن از حامیان طالبان به میان می‌آید، همه بر این متمرکز می‌شوند که گویا پاکستان تنها حامی طالبان است و اگر پاکستانی‌ها قانع شوند، مشکل جنگ با طالبان حل می‌‌شود؛ در حالی ‌که مردم افغانستان شاهد بوده اند که طالبان ساخت کشورهای مختلفی از جمله ایران استند. در حالتی ‌که تنش ایران و امریکا با گذشت هر روز بالا می‌گیرد، نباید انتظار داشت که ایرانی‌ها طالبان را به مذاکرات صلح تشویق کنند تا جنگ افغانستان خاتمه داده شود و به همین خاطر، نخستین اثر منفی تنش تهران-واشنگتن بالای روند مذاکرات صلح افغانستان خواهد بود.