چنانچه دیده شد، حکومت افغانستان با تمام تقلاهای خود در راستای به حاشیه کشاندن طالبان، ناکام مانده و در طی چند روز، همهچیز برعکس شده است. زمانیکه حکومت افغانستان، خواست با ایران و دایره حکومتهای طرفدار روسیه نزدیک شود، ایالاتمتحدهی امریکا، دست دوستی مجدد بهسوی حکومت دراز کرد. این کار امریکا باعث شد تا حکومت افغانستان در تصمیم خود و تعهدش به کشور همسایه-ایران- متزلزل شده و نتواند اعتماد لازم را بهوجود بیاورد.
درست پس از نزدیکی دوباره حکومت افغانستان با امریکا بود که طالبان به دعوت رسمی جمهوری اسلامی ایران وارد تهران شدند. این دعوت، در ضمن اینکه نمایش قدرت منطقهای ایران برای ترساندن امریکاییها بود، بههمان اندازه، اخطاریهای به افغانستان نیز بود.
اخطاریه بر این مبنا که مبادا بهسوی امریکا بازگردید و رابطه با ما را خدشهدار بسازید!
اکنون حکومت افغانستان، برعکس نقشهی خود با بهبود رابطهی امریکا، غافلگیر شده و نمیتواند بهطور قطعی از رفتار نیکی که به آن ارزانی شده، بیتوجه باشد. با اینهمه اما؛ روشن نیست که امریکاییها تا چهاندازه بر سر پابندیهایشان برای بررسی تخلفات طالبان از توافقنامهی دوحه ایستاده خواهند ماند.
اگر با بررسی توافقنامه و لایههای پنهانی آن، بازهم توافق دیگری بین امریکا و طالبان صورت بگیرد و این گروه نیز بر آن تمکین کند، روشن نیست که حکومت افغانستان چه خواهد کرد. سفر طالبان به روسیه و پیش از آن ایران، نشان داد که آنان میخواهند امریکا را بهسمت پیشنهاد دیگر و توافق پنهانیای دیگر بکشاند که رابطه را دوباره بازسازی کند.
هیچ شکی نیست که سفر گروه طالبان به کشورهای منطقه یک استراتژی سیاسی است که ممکن با مشورهی پاکستانیها صورت گرفته باشد. پیشازاین مقامهای پاکستانی از موردبررسی قرار گرفتن توافقنامه امریکا- طالبان، نگران شده بودند و خواستار این بودند که با چنین کاری، دستآوردهای صلح افغانستان را بهخطر نیاندازند.
اکنون که اداره بایدن با حکومت محمد اشرف غنی، همصدا شده است؛ طالبان در روسیه گفتهاند که تنها مانع سر راه صلح، همین حکومت است. عباس استانکزی، معاون هیئت گفتوگوکنندهی طالبان که اخیراً همراه با هیئتی به مسکو رفته است، در یک نشست خبری، گفت؛ حکومت فعلی به رهبری محمد اشرفغنی، مانع اصلی برای برقراری صلح در افغانستان است.
اظهارات طالبان در این مورد، انتقاد مستقیم بر روابط تازهی امریکا با حکومت افغانستان است. چیزی که بهاحتمال زیاد باعث نرمی امریکاییها و رفتارهای اخیر آن کشور با طالبان خواهد شد.
جابهجایی حکومت افغانستان و طالبان در رابطههایشان با کشورهای منطقه، نشان داد که در هر صورت، طالبان میتواند نقشههای ریاست جمهوری را در برابر خود، خنثی کند. دلیل این قابلیت طالبان، سیاست کلیای است که کشورهای منطقه در مورد طالبان دارند؛ آنان، همانطور که بارها این گروه را در افغانستان حمایت کردهاند، هنوز هم خواهان ادامه دادن به آن هستند.
در چنین شرایطی اگر حکومت افغانستان از سفر طالبان به ایران و روسیه انتقاد میکرد، راه برگشت خود را به آنان از دست میداد؛ مشخص است که مقامهای افغانستان نیز میدانند رأی کلی به نفع طالبان است و تقلای آن فقط بهخاطر کسب اعتمادی است که در نزد این کشورها باید جایش را با طالبان عوض کند. با اینحال، حکومت افغانستان، در بازی سختی که امریکاییها ساخته، گیر افتاده است. در صورتیکه طالبان بتواند از فشارهایی که بر امریکا وارد کرده، سودی بهدست بیاورد، همهچیز مثل دوران ریاست جمهوری ترامپ خواهد شد و اگر چنین اتفاقی بیافتد، ریاست جمهوری افغانستان، حتماً تلاش میکند تا دوباره با کشورهای منطقه همداستان شود و حمایت آنان را بهدست بیاورد.
مسئله این است که در صورت چنین بازگشتی، آیا کشورهای منطقه با اطمینان قبل حاضر به همکاری با حکومت خواهند شد؟
طوری که در صدای آقای محمدامین احمدی، عضو هیئت دولت در دوحه، مشخص شد، رأی کلی در این است که حکومت فعلی از کار بیافتد. نفع بسیاری از کشورهای دیگر نیز در همین تصمیم نهفته است زیرا طالبان آنطور که نشان داد، رابطهای چندگانه با همهی کشورها دارد. در حالیکه حکومت افغانستان در هر صورت، چه با طرفداری از امریکا و چه ضدیت با آن، بسیاری از رابطههای منطقهای و جهانی را با کشورهای قدرتمند از دست میدهد؛ پس خطر فروپاشی بسیار است!