پس از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری افغانستان و با وجودی که هنوز به صورت قطعی برنده و بازندهی آن مشخص نیست، گفتوگوهای صلح و برگزاری آتشبس بین امریکاییها و طالبان دوباره بر سر زبانها افتاده است. در روزهای اخیر، برخی خبرگزاریهای جهان به صورت قطعی نوشتند که سران گروه طالبان پس از مشوره، برای برقراری آتشبس به توافق رسیده اند.
امریکاییها پس از توقف مذاکرات صلح، برای ادامهی گفتوگو با طالبان خواهان دوری از جنگ و خشونت شده اند و دولت افغانستان نیز در حالی از تشکیل هیأت صلح برای مذاکرههای بینالافغانی سخن زده که طالبان بارها گفته اند، حاضر نیستند با دولت مذاکره کنند و آتشبس با حکومت نیز زمانی اجرایی است که گفتوگو با افغانها آغاز شود.
حالا که حرف از آتشبس بین طالبان و امریکاییها است، مدت آتشبس و چگونگی آن مورد سؤال و توجه باید باشد. سؤال اساسی این است که نتیجهی آتشبس احتمالی بین طالبان و امریکاییها چه سودی برای حکومت و مردم افغانستان دارد؟ آیا آتشبس یکهفتهای میتواند ضامن برقراری آرامش و هموار شدن گفتوگوهای صلح بینالافغانی و یا امضا شدن توافقنامهی صلح امریکا و طالبان شود یا خیر؟ در مدت یک هفته و یا هشت روز، چه میتوان انجام داد که در تمام این همه سال، حکومت افغانستان و کشورهای حامی نتوانسته اند به آن برسند. طالبان هنوز به صورت قطعی از توافق بر سر آتشبس حتا یکهفتهای با امریکاییها نیز سخن واضحی نگفته اند. بسیاری به این باور اند که برقراری آتشبس طالبان با امریکاییها شاید به دلیل عدم کنترل کامل این گروه بر افراد زیر امرش باشد و یا از نظر ایدیولوژیکی به ارادهی جنگجویان این گروه خدشه وارد شود. مسألهی دیگر زمان بسیار کوتاه و ضمانت اجرایی این آتشبس است. مردم افغانستان با نگرانی، مذاکرههای صلح و خبرهای آتشبس را دنبال میکنند. حرف آن است که اگر قرار است آتشبس برقرار شود، باید طولانیمدت یا حداقل ششماهه باشد تا در این مدت، گفتوگوها و مذاکره در کمال آرامش و به دور از خشونت و تهدید، به سرمنزل مقصود برسد. اگر چنین نبوده و آتشبس ضمانت اجرایی قوی و محکم نداشته باشد، بیم آن میرود که طالبان از این فرصت استفاده کرده و با همسویی با کسانی که به ستون پنجم در درون نظام مشهور شده اند، تمام اهداف نظامی مهم حکومت و شهرها را شناسایی کرده و از فرصت پیش آمده به عنوان ابزاری برای ضربه زدن و حملههای بیشتر استفاده کنند. اگر آتشبس طولانی و دوامدار نباشد، برای مردم و حتا جنگجویان طالب نیز ملموس نخواهد بود تا بدانند که زندگی در آتشبس و بدون جنگ، چه مزایا و خوبیهایی دارد.
در مدت زمان کوتاه یکهفتهای، صداقت طالبان نیز برای رعایت آتشبس سنجش نشده و مشخص نمیشود که این گروه تا چه اندازه برای رسیدن به صلح مشتاق است. آتشبس کوتاهمدت، غیر از آن که موجب روشن شدن اهداف استراتژیک برای طالبان شود، فایدهی دیگری نخواهد داشت و اگر قرار است که ۳۵۸ روز دیگر یکسال را مردم افغانستان درگیر جنگ باشند، بهتر است که چنین آتشبس کوتاهمدتی را نیز تجربه نکنند؛ چون مشکلی از گره کور جنگ این سرزمین حل نخواهد کرد. مسألهی مهم دیگر زمان برقراری آتشبس است که چه زمانی اجرایی خواهد شد. اگر قرار است که یک هفته آتشبس، در زمستان باشد، چیزی را تغییر نخواهد داد؛ چون به دلیل سرما و شرایط جوی افغانستان، پیش از این نیز در زمستان به صورت طبیعی جنگ متوقف یا کم شده است. اگر طالبان واقعا صادقانه خواهان آتشبس و آمدن صلح اند، باید این آتشبس، طولانیمدت و در فصل جنگ مثل بهار و تابستان باشد تا فرصتی برای مردم، نهادهای مدنی، جوانان و حتا طالبان برای گفتوگو و شناخت از یکدیگر فراهم شود. اگر آتشبس طولانیمدت باشد، این فرصت خواهد بود تا مشکل عدم شناخت و ناهنجاریهای زیادی که ممکن است، بخش بزرگی از آن ناشی از عدم شناخت باشد، رفع شود.