در حالی که هر روز بر تعداد یتیمان، کودکان بیسرپرست، کودکان خیابانی و کودکان کار در افغانستان اضافه میشود، وزارت عدلیه اعلام کرده است که ۷۹۶ کودک به دلایل بزهکاریهای گوناگون در مراکز اصلاح و تربیت کودکان در سراسر کشور نگهداری میشوند. بزهکاری کودکان نتیجهی مستقیم جنگ، ناامنی، عدم تربیهی مناسب و جامعهی آشوبزده است که طرح و برنامهای برای تربیت نسل فردا و ساختن آینده ندارد و تمام هموغم آن صرف جنگ و انسانکُشی شده است.
سازمان عفو بینالملل گفته است که جنگ افغانستان در سال ۲۰۱۹ میلادی، مرگبارترین جنگ در تمام دنیا برای کودکان بوده و ۲۴۰۰ کودک در این کشور کشته و زخمی شده اند. مسألهی کشته شدن غیرنظامیان مثل زنان و کودکان در افغانستان با توجه به پیچیدگی و نامنظم بودن جنگها، همیشه جزو مصیبتهای بزرگ بوده که موجب ناهنجاری زیاد در جامعه شده و تبعات مخرب و بد داشته است. کودکانی که به دلیل جنگ از مکتب و تحصیل باز میمانند و یا والدین خود را از دست میدهند، وارد دنیایی میشوند که عاقبتش همیشه در افغانستان تاریک و تلخ بوده است؛ این کودکان بیپناه، وارد جامعهای میشوند که با تأسف دید انسانی نسبت به آنان نداشته و آنها کاملا در یک دنیای ناشناخته و خطرناک رها میشوند که ضمن از دست دادن کودکی و آیندهی شان، بدل به افراد بزهکار و خطرناک میشوند که سرنوشت مختوم شان فقط مرگ و نیستی است. آنان یا کشته میشوند و یا اگر جان به سلامت بردند، با انبوه سرخوردگی و ظلمی که تجربه کرده اند، به افراد عقدهای و سنگدل بدل میشوند که ممکن است، دست به هرکاری در آینده بزنند. با توجه به الگوهای نامناسب و فرهنگ مسلط جنگ در افغانستان، کودکان نیز قربانی شده و به ابزارهای ساده، راحت و ارزان جنگ بدل میشوند که گروههای تروریستی و طرفهای درگیر در جنگ افغانستان از آن به راحتی و بدون احساس مسؤولیت استفاده میکنند.
سازمان عفو بینالملل، مدعی است که تمام طرفهای درگیر در جنگ افغانستان نسبت به زندگی غیرنظامیان و به خصوص کودکان بیاعتنا استند؛ امری که در این کشور معمول بوده و رو به افزایش است. در فضای جنگ و صلح نیز تنها افرادی که برای هیچ کسی مهم نیستند، کودکان اند؛ درست در زمانی که همه چیز درهم پیچیده و سرنوشت انتخابات، آینده و صلح مشخص نیست، کودکان بیپناهترین افراد این سرزمین اند که گاهی پروندهی تجاوز بر آنها همگانی میشود و گاهی بدون هیچ گناهی، در میان آتش جنگ کشته و خاکستر میشوند.
هر کشوری برای آیندهی بهتر وابسته به تربیت نیروی انسانی و ساختن آینده بر اساس توانایی نسل امروز است که در افغانستان هیچ طرح و برنامهای برای آن نبوده است. امروز خیابانهای کابل امن نیست و در مراکز تربیت و اصلاح، کودکانی به سر میبرند که بین سنین ۱۲ تا ۱۸ سال استند. مشکل آن است، بیشتر کسانی که در هفتههای اخیر توسط نیروهای امنیتی به دلیل دزدی، کیفقاپی، چاقوکشی و ناامنسازی خیابانها نیز دستگیر شده اند، افراد زیر سن ۱۸ استند که این میتواند یک سؤال جدی از برنامهریزان افغانستان و خطر بزرگ برای امروز و آینده باشد. دلیل این که هر روز نسبت به گذشته سن بزهکاری و خلافورزی در کشور پایین میآید، ریشه در بسیار چیزها دارد؛ نمیتوان تنها جنگ را عامل تمام بدبختیها دانست، نظام غیرکاربردی معارف، پروندههای معلم و مکتبهای خیالی، بیکاری، فقر روزافزون، عدم برنامهریزی مناسب، مدیریت نادرست جامعه و از هم پاشیده شدن کانونهای تربیت را میتوان از دلایل دیگر بر شمرد.
وزارت عدلیه گفته است ۱۴۶ کودک که در مراکز اصلاح و تربیت کودکان به سر میبرند، کسانی استند که در ارتباط با پروندههای جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی دستگیر شده اند. این نشان میدهد که کودکان به عنوان ابزار جنگ، از سوی طرفهای درگیر در افغانستان استفاده شده و حتا از آنها در عملیاتهای جنگی و انفجارها نیز سود میبرند.