شماری از حزبهای جهادی با صدور بیانیهای خواستار پیشگیری از برگزاری مراسم بزرگداشت سالروز ترور داکتر نجیبالله رییسجمهور سابق افغانستان در تالار لویهجرگهی کابل شده بودند. این درخواست به عنوان پیشگیری از «هتک حرمت جهاد مقدس» صادر شد.
هواداران داکتر نجیب، بیستوچهارمین سالروز ترور او را بزرگداشت میکردند؛ طوری که بسیاری از رهبران سابق گروههای جهادی در افغانستان، هر ساله از طرف هواداران شان به همین شیوه بزرگداشت میشوند.
مخالفت با برگزاری این برنامه در زمانهای اتفاق میافتد که حتا افرادی از سالگرد مرگ ملاعمر، رهبر سابق گروه طالبان و اسامه بن لادن، رهبر سابق القاعده نیز بزرگداشت میکنند. با این که این مخالفت از سوی رهبران جهادی و حزبهای فعال آنان صورت گرفته است؛ برگزارکنندگان بزرگداشت از سالروز ترور داکتر نجبیبالله، گفته اند که پولیس کابل در ازهمپاشی آنان و ممانعت از اجرای برنامه دخیل بوده است.
این مورد به عنوان نقض حقوق شهروندان کشور و آزادی بیان است؛ چیزی که در آستانهی گفتوگوهای صلح با طالبان، نقش اشتباهی را به نظام سیاسی موجود، برچسب خواهد زد. آن هم زمانی که افراد مخالف آن، حزبهای جهادیای استند که شماری از میان شان، سابقهی مخالفت مسلحانه با نظام کنونی را نیز داشته اند.
یکی از این حزبها، حزب اسلامی به رهبری حکمتیار است؛ حزبی که در سالهای اخیر وارد روند صلح شده و در نهایت به توافق آتشبس با حکومت افغانستان رسید.
حکمتیار از جمله افرادی است که سالها در جمهوری اسلامی ایران زندگی کرده است و حزب او، بیش از هر حزب فعالی در کشور، دنبال افراطیتها و حکومتهای مطلقهی اسلامی بوده است.
اصطلاح «جهاد مقدس» که در بیانهی حزبهای جهادی آمده است، قرینهای دارد که خواهنخواه، خواننده را به سمت خود میکشاند و نظامی را برجسته میکند که اکنون در همسایگی افغانستان، بسیاری از گردهمآییها و اعتراضها را سرکوب کرده و عاملان آن را به خون میکشاند.
جهاد مقدس، اصطلاحی است که میتواند به راحتی مایهی ایجاد حکومتی مثل جمهوری اسلامی در ایران باشد؛ حکومتی که با استفادهی افراطی از اصطلاح «دفاع مقدس»، گروههای مذهبی سختگیر و تشکیلات غیر رسمی «بسیجی ها» را در جنگ هشت سالهی این کشور در برابر عراق قرار داد.
شکی نیست که دورنمای حزبهای جهادی شامل در بیانیهی یاد شده که خواهان پیشگیری برگزاری مراسم بزرگداشت از سالروز ترور داکتر نجیب شده بودند، چیزی شبیه به حکومت ایران از آیندهی افغانستان باشد. داکتر نجیبالله به عنوان یکی از زمامداران حکومتهای موجود در تاریخ افغانستان که در دورهی پرتنشی، ریاستجمهوری کشور را به عهده داشته است، بیشک مرتکب جنایتهایی شده است که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد.
از جمله افرادی که عضویت حزب شعلهی جاوید را داشتند، در دورهای سر به نیست شده اند که او مامور ارشد «خاد» در حکومت وقت بود. بسیاری از مجاهدان نیز در حکومت او کشته و زندانی شدند؛ اما با این همه، نمیتوان از اهمیت آزادی بیان، حق تجمع سیاسی و رضایتی که بخش زیادی از شهروندان از دورهی او داشتند، گذشت.
گذشته از این، داکتر نجیبالله رییسجمهور افغانستان بود. او توسط اعمال آی اس آی- سازمان استخباراتی پاکستان- در قلب پایتخت، در بدترین حالت کشته شد. پاکستان با کشتن رییسجمهور افغانستان و سپس با به دار کشیدن او، بدترین نوع تحقیر را در حق کشوری به نام افغانستان عملی کرد. وقتی به شماری از هواخواهان او اجازهی بزرگداشت از سالروز کشتهشدن او را نمیدهیم، ناخواسته از پاکستان تشکری کرده ایم.
حزبهای جهادی در افغانستان، نباید با ایدیولوژی خشن و سرکوبگری، با رقیبان و مخالفان شان رفتار کنند، به ویژه زمانی که این رقابت را با ابزارسازی نیروهای ملی امنیتی، انجام میدهند.
تحرکهای تندروانه و نزدیک به گروههای افراطی در آستانهی گفتوگوهای صلح با طالبان، چندان بیربط به هم نیستند و میتوان بسیاری از ابرازنظرهای مشابه را نوعی همفکری با طالبان و یا هم تشکیلاتی نزدیک به آن، پنداشت.