منابع معدنی افغانستان یک فرصت از دست‌رفته و یک تهدید است

مهدی غلامی
منابع معدنی افغانستان یک فرصت از دست‌رفته و یک تهدید است

نویسنده: احمد شاه کتوازی- دیپلمات
مترجم: مهدی غلامی

افغانستان کشوری است که چهار دهه جنگ و فقر ناگزیر، آن را از هم دریده؛ اما گفته می‌شود که باارزش‌ترین گنجینه‌ی مواد معدنی در دنیا را دارد. ارزش این منابع ۱-۳ تریلیون دالر تخمین زده می‌شود. افغانستان دارای ذخایر وسیعی از طلا، پلاتین، نقره، مس، آهن، کرومیت، لتیوم، یورانیوم و آلمونیوم است. زمرد، یاقوت، یاقوت کبود، فیروزه و سنگ لاجورد باکیفیت افغانستان از دیرزمانی به این سو بازار جواهرات را محو خودش کرده است. سازمان زمین‌شناسی امریکا با بهره‌گیری از تحقیق گسترده‌ی علمی در مورد منابع معدنی، به این نتیجه رسید که افغانستان دارای ۶۰ میلیون متریک تُن مس، ۲٫۲ میلیارد تُن سنگ آهن، ۱٫۴ میلیون تُن عنصرهای خاکی کم‌یاب مانند لانتان، سریم، نئودیمیم و انواع گوناگونی از آلمونیوم، طلا، نقره، جَست، سیماب و لیتیوم است.
بر پایه‌ی اطلاعات مقام‌های پنتاگون، تحلیل‌ ابتدایی آن‌ها از منطقه‌ای در ولایت غزنی، نشان می‌دهد که منابع لیتیوم در آن محل به اندازه‌ی تمام منابع لیتیوم بولیویا است؛ بولیویایی که گفته می‌شود بزرگ‌ترین ذخایر لیتیوم جهان را دارد. سازمان زمین‌شناسی امریکا تخمین می‌زند که ذخایر روستای خان‌نشینِ ولایت هلمند، بین ۱٫۱ – ۱٫۴ میلیون متریک تُن عنصر‌های خاکی کم‌یاب دارد. برخی از گزارش‌ها تخمین می‌زند که منابع عنصر‌های خاکی کم‌یاب افغانستان از بزرگ‌ترین منابع در کره‌ی زمین به حساب می‌آید.
عنصرهای خاکی کم‌یاب بخش بسیار مهم فن‌آوری مدرن شده است. از این عناصر در موبایل‌ها، تلویزیون‌ها، موترهای دونیرو، کمپیوترها، لیزرها و باتری‌ها استفاده می‌شود. یافته‌های کنگره‌ی امریکا، عنصرهای خاکی کم‌یاب را در امنیت ملی این کشور بسیار حیاتی دانست. بر پایه‌ی گزارشی از سیگار، واشنگتن راهبرد واحدی برای توسعه‌ی صنعت استخراجی افغانستان نداشته بود.
رییس‌جمهور دونالد ترامپ با درک اهمیت و توانایی بسیار مهم عنصرهای خاکی کم‌یاب و هم‌چنان وابستگی رو به افزایش پنتاگون به عنصر‌های خاکی کم‌یاب چینی، در جولای ۲۰۱۹ بخش ۳۰۳ قانون تولیدات دفاعی سال ۱۹۵۰ را اصلاح کرد و مجوز تولیدات داخلی برای فرایند جداسازی و تولید عنصرهای خاکی کم‌یاب را صادر کرد؛ عنصرهایی که از ضروریات امنیت ملی [امریکا] است. افزون بر این، دولت ترامپ برنامه‌ی اداره‌ی منابع انرژی را آغاز کرد؛ برنامه‌ای که هدف آن استخراج مواد معدنی‌ای است که تقاضا برای آن زیاد است. تا کنون، این برنامه شامل کشورهایی مانند کانادا، استرالیا، بوتسوانا، پِرو، آرجانتین، برازیل، جمهوری دموکراتیک کنگو، نامیبیا، فیلیپین و زامبیا می‌شود. افغانستان هم می‌تواند بخشی از این برنامه باشد و سود اقتصادی از آن ببرد و همکاری درازمدت و راهبردی‌اش با ایالات متحده را تضمین کند.
عنصرهای خاکی کم‌یاب در تولید سیستم‌ جهت‌یابی تانک‌ها، سیستم هدایت موشک، اجزای دفاعی موشک، ماهواره‌ها و سیستم ارتباطات نظامی نقش بسیار مهمی دارد. افغانستان می‌تواند بخشی از راه‌ حل درازمدت در دشواری‌های تولید عنصرهای خاکی کم‌یاب باشد. اگر منابع طبیعیِ غنی افغانستان به طور مؤثری استخراج شود، این منابع می‌تواند بهترین بدیل برای کمک‌های خارجی باشد و وابستگی کشور به حمایت خارجی را‌ کاهش دهد. مدیریت بهتر منابع طبیعی می‌تواند منجر به رشد پایدار اقتصادی شود و زمینه را برای یک صلح پایدار فراهم کند.
افغانستان کشوری وابسته به کمک‌های خارجی بوده است. تنها یک چیز است که می‌تواند اقتصاد بی‌ثبات افغانستان را ثابت کند و آن استخراج مناسب ثروتِ معدنی است. به هر حال، با در نظرداشت دشواری‌های بی‌شماری مانند همسایگان متخاصم، چنددستگی‌های قومی، ناامنی، کم‌بود نهادهای مناسب و مهم‌تر از همه، نبود اقدامات پیش‌گیرانه‌ی ضروری؛ غنیمتی به نام منابع معدنی می‌تواند تبدیل به یک نفرین شود و در نتیجه جنگ نظامی کشور به جنگِ منابع تغییر شکل دهد. اگر سیاست‌های درست همراه با یک روی‌کرد فراگیر، واقع‌بینانه و درازمدت در پیش گرفته نشود، احتمال قابل توجهی وجود دارد که همان چرخه‌ی جنگ داخلی که در جاهای دیگری تجربه شده، در افغانستان نیز پدیدار شود.
اگر منابع طبیعی غنی افغانستان به طور مؤثری استخراج شود، می‌تواند بهترین بدیل برای کمک‌های خارجی باشد و وابستگی کشور را به دولت‌های کمک‌کننده و پشتیبانی خارجی کاهش دهد. اگر این منابع به طور درست مدیریت شود، می‌تواند فرصتی برای افغانستان فراهم کند تا داستان موفقیت اقتصادی‌اش را خودش بنویسد. سیاست‌های درست و دستورالعمل‌های قوی در کنار جهت مشخص سیاسی، زمینه را برای جذب سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی فراهم خواهد کرد. مدیریت بهتر منابع معدنی می‌تواند به رشد پایدار اقتصادی و زمینه‌سازی برای یک صلح دوام‌دار بینجامد.
با این حال، کان‌گَری (معدن‌کاری) صنعت آسیب‌پذیری است که می‌تواند هزینه‌های جنگ را تأمین کند. اغلب این منابع باعث افزایش جنگ‌های خشونت‌آمیز و کنترل آن بر کشور می‌شود. مناطقی که مجرم‌ها و شبکه‌های شورشیان در آن فعال استند، آسیب‌پذیری بیشتر در برابر جنگ دارد. برخی از جنگ‌ها به دلیل فعالیت‌های کان‌گری اتفاق می‌افتد. گروه‌ها برای مقابله با هم در رقابت اند. در برخی از نمونه‌ها، جوامع ضعیف‌تر برای محافظت از خود، از طالبان دعوت می‌کنند. با آمدن داعش به افغانستان، بخش معدن کشور اکنون با تهدید مجددی روبه‌رو است.
استخراج غیرقانونی در سراسر افغانستان شایع است و بیش از ۲٫۰۰۰ مناطقی از این دست، برای جنگ‌سالاران و شورشیان پول می‌آورد. در یکی از گزارش‌های سیگار آمده که پس از سقوط طالبان در سال ۲۰۰۱، استخراج غیرقانونی معدن‌ها، سالانه تا ۳۰۰ میلیون دالر برای دولت هزینه داشته است. بدون یک پاسخ منطقی و فوری، منابع وسیع معدنی افغانستان نه تنها یک فرصت از دست‌رفته خواهد بود، بلکه می‌تواند تهدیدی برای امنیت ملی و کشور باشد.
به طور مثال، سود بخش بزرگی از ثروت طبیعی افغانستان به جیب جنگ‌سالاران، شبه‌نظامیان مسلح و شورشیان طالب می‌رود. بر پایه‌ی گزارش تازه‌ای از Global Witness «درآمدی که تنها از بخش کوچکی از بدخشان به جیب افراد قدرت‌مند (جنگ‌سالاران، مافیا) و طالبان می‌رود، با درآمد اعلام‌شده‌ی دولت از تمام منابع طبیعی افغانستان برابری می‌کند.» گفته می‌شود که منابع معدنی، دومین منبع بزرگ درآمد گروه طالبان است.
خوش‌بختانه، اشرف‌غنی، رییس‌جمهور فعلی کشور که اقتصاددان پیشین بانک جهانی است، به خوبی از ارزش منابع معدنی و تهدید آن علیه کشور آگاه است. او با جان تازه‌ای که به شفافیت داد، از خطرهای منابع معدنی حرف زده است. مدت زیادی از ریاست‌‌جمهوری غنی نگذشته بود که گفت اقتصاد افغانستان را به وسیله‌ی مواد معدنی دگرگون می‌کند؛ اما تا کنون کارهای کمی در این بخش صورت گرفته و در گستره‌ی بزرگ‌تر، وضعیت کان‌گری تغییری نکرده است.
دولت افغانستان از شورش فعال طالبان و تهدید رو به افزایش داعش گرفته تا فساد، با چالش‌های بزرگی روبه‌رو است. در هر صورت، دولت به این زودی‌ها نمی‌تواند کنترل هزاران معدنی که به گونه‌ی غیرقانونی در کشور استخراج می‌شود را، بگیرد.
به هر حال، دولت باید اولویت بیشتری به بازپس‌گیری کنترل بخش استخراج معدن بدهد. آوردن فوری اصلاحات ضروری به قوانین معدن و ساخت زیرساخت‌های ابتدایی، می‌تواند سکوی پیش‌رفتی برای استخراج معدن‌ها در آینده باشد.
شاید این یک فرصت طلایی برای دولت آینده‌ی افغانستان باشد تا راهبرد اقتصادی‌اش را بر مبنای منابع طبیعی ساخته و هماهنگ کند. با وجود متحدی بزرگی به مانند ایالات متحده که نیاز شدیدی به عنصرهای خاکی کم‌یاب دارد، این فرصت بزرگی برای افغانستان است که با استفاده از ثروت‌ بزرگ معدنی‌اش، همکاری امنیتی را تبدیل به یک همکاری بزرگ راهبردی و اقتصادی کند. افزون بر این، در رسیدن به توافق با طالبان، حفاظت و استخراج این سکتور بسیار مهم، باید از بحث‌های جدی دور بعدی امنیت ملی، راهبرد و اقتصاد افغانستان باشد.