اعتراضها و جنجالهای انتخابات افغانستان، نوبتی و هر روزه است. بلواسالاری و اعتراضی که ریشه در باورها، تاریخ و نگاه زمامداران، سیاستپیشهها و مناسبات سیاسی این کشور دارد که معطوف به مسؤولیت و پاسخدهی نه، که متمرکز به انحصار قدرت است؛ انحصاری که موجب از بین رفتن عدالت و حاشیهنشینی تام جریانهای خارج از دایرهی قدرت میشود. مردم نیز، در جغرافیای جنگ و بیعدالتی، به این باور رسیده اند که انسان باید گرگ انسان باشد و چنین است که بیشتر دَور چهرههای معترض و بلواسالار حلقه میزنند؛ یعنی هر که اعتراضش بیش، بردش بیشتر.
برای همین، اعتراضها و جنجالهای خستهکنندهترین انتخابات دنیا را پایانی نیست. دیروز نوبت شورای عالی نامزدان و تیم ثبات و همگرایی بود، امروز نوبت نبیل رسید تا بگوید، «اعتراض میکنم، پس هستم.» البته این به معنای خاموشی دیگران نیست؛ چون همه به این نتیجه رسیده اند که بدون ایجاد جنجال، سر شان بیکلاه خواهد ماند.
برای عقب نماندن از این قافله، معاون اول تیم دولتساز هم صدایش را بلند کرد و گفت، که کمیسیون مستقل انتخابات، متعلق به دستهی انتخاباتی ما نیست و در تعیین هر فرد، تمام دستههای انتخاباتی نقش مساوی داشته اند. همه همدیگر را به ایجاد اخلال و اغتشاش متهم میکنند و خود نیز دقیقا همان کاری میکنند که بر آن معترض اند.
یکی میگوید، تلاشها برای سفیدسازی آرای باطل جریان دارد و دیگری کمیسیون را شبیه «عروسک خیمهشببازی» دانسته و در کنترل دستهی دیگر قلمداد میکند.
حتا کسانی که نامزد نیستند و بیرون گود نشسته اند نیز، برای آن که روی نام شان گَردِ فراموشی ننشیند، دخالت خارجیها را در پروسهی انتخابات نگرانکننده میدانند؛ کسانی که خود نیز، با حمایت همین کسانی که حالا منتقد شان استند، به قدرت و مکنت رسیده اند.
امروز شرایط طوری است که دیگر مهم نیست، چه کسی رییسجمهور خواهد شد؛ مهم آن است که این غائله به فرجام و یا کاملا به بنبست برسد. مردم نگران وضعیت بحران منطقه و کشور اند و برخی سیاستمداران به دنبال ناکامی مطلق انتخابات.
کمیسیون وقتی از زمانبندی و مدیریت انتخابات به دلیل شرایطی که بر آن مسلط نبود، عاجز ماند، اعلام کرد که شفافیت، فدای سرعت نخواهد شد. همه امیدوار بودند که این بار انتخاباتی مدرنیزهشدهی افغانستان، بتواند چگونگی آرای کم شرکتکنندگان را در زمان مقرر اعلام کند؛ اما مشخص شد که مشکل در جای دیگری است؛ نه تغییر سیستم و روش برگزاری انتخابات.
تکنولوژی یک ابزار در کنترل انسانها است؛ انسانهایی که با تسلط بر آن، شرایط را کنترل کنند، نه آن که خود تکنولوژی به ابزاری برای بحران و جنجال بیشتر بدل شود؛ اما انتخابات و مدیریت آن، نشان داد که تا برگزاری انتخابات خوب در این سرزمین، هنوز بسیار زود است که شفاف و بیحاشیه باشد. میگویند، سندهایی وجود دارد که بیش از ۳۰۰ هزار رأی تقلبی است؛ اما کمیسیون نظر دیگری دارد. جالبتر آن است که هر روز حرف از مدیریت و خطر بیباور شدن مردم به دموکراسی و انتخابات عنوان میشود؛ در حالی که مردم نظر خود را در روزهای برگزاری انتخابات اعلام کردند.
کمیسیون میگوید که بازشماری آرا در بیشتر ولایتها تمام شده است؛ اما نامزدان میگویند که ما قبول نداریم و مانع این روند میشویم. به نظر میرسد که کاسهی صبر کمیسیون نیز از جنجال انتخابات لبریز شده است. در حالی که نه تاریخ جدید اعلام کرده و نه مشخص است که کارها به کجا رسیده است. کمیسیون میخواهد به هر شکلی شده، غائلهی انتخابات را تمام کند. در چنین وضعیتی، حتا اگر کمیسیون فردی را برنده اعلام کند، مشروعیت نظام و چالشهایی که نظام با آن در سالهای گذشته درگیر بود، چطور خواهد شد؟ در حالی که میگویند، انتخابات به ناهنجاریهای گذشتهاش برنمیگردد؛ اما شرایط به گونهای است که شاید این انتخابات، بدتر از هر زمان دیگری باشد. درست در روزهایی که کشور نیاز به ثبات و آرامش دارد، هر روز جنجال تازهای به وجود میآید.