هویت زنانه؛ درج نام در اسناد دولتی!

صبح کابل
هویت زنانه؛ درج نام در اسناد دولتی!

نویسنده: کریستال بیات

دیروز سومین سالگرد کمپاینی #نامم_کجاست؟ بود. غالبا شهروندان به این کمپاین ساده می‌نگرند، حمایت و مخالفت از آن نیز از همین نگاه ساده آب می‌خورد، نگاه بر کمپاینِ نامم کجاست این است که زنان می‌خواهند در شناسنامه‌ها در کنارِ نام پدر، نام مادر نیز درج شود و در سایر اسناد دولتی این کار صورت گیرد. کارهای در این زمینه صورت گرفته است. ظاهرا دور پیش مجلس نمایندگان قانون ثبت و احوال نفوس را تعدیل کرده‌اند، این‌که به کجا می‌رسد و چه خواهد شد، بحثی جدا است که گذشت زمان به آن پاسخ خواهد داد. این کار باید انجام شود و شهروندان حق دارند، شماری خواستار این کار اند که در کنار نامِ پدر نامِ مادرشان ذکر شود از آنجایی که هنوز مردان از گرفتن نامِ زن، خواهر و مادرشان ننگ دارند، این گزینه می‌شود تا زمانی‌که جا می‌افتد، اختیاری بماند‌.

برای جدایی از این که به‌ عنوان یک شهروند و دختر از این پروسه حمایت می‌کنم، بحثی کلان‌تر مطرح است و آن بحث هویتی است و این که زنان به صورت گسترده‌تر امسال کنشگر شده‌اند. می‌دانیم که کنشگری زنان امکان تغییر جایگاه زنان را در حوزه‌های گوناگون فراهم می‌کند. هر قدر این دست از فعالیت‌ها افزایش یابد، حتا اگر با مخالفت‌های همراه باشد در رسیدن به هویت اجتماعی و خودآگاهی جمعی کمک می‌کند. ما ضرورت داریم به تغییر گفتمان مسلط زن از چارچوب خانه، نقش‌های محوری در بحث‌های کلان هویتی زنان در جامعه به قول «هرجایی آشپزخانه است، سیاست هم است»، در فرهنگ حاکم جامعه‌ی زن با خانه تداعی می‌شود، این کمپاین‌ها، مختصات زنانگی را از فهم عامه بیرون می‌کند، قوام می‌بخشد و زنانگی را باز تعریف می‌کند. آنچه‌که در هویت خواهی زنانه مهم‌تر است، این است که دادخواهی‌ها آنان را از رویکرد تنها عاطفی بیرون می‌کند. به طور مثال اگر خدای نخواسته پدر فوت کرد و مادر زنده بود، مادر کاری را می‌تواند انجام دهد که پدر در مکاتب و اسناد دولتی انجام می‌دهد. این کار به خودی خود کمک می‌کند به نقش زنان در تمام بخش‌ها، فرزند در نبود پدر می‌تواند مادر هم سطح پدر کاری را کند که پدر می‌تواند هویت‌سازی که مشارکت زنان در عرصه‌ی اجتماعی محدود و منحصر به نقش‌های ابزاری بوده‌اند. این کار راه‌های فراوانی هویتی را باز می‌کند؛ از آن جایی که عرصه‌ی عمومی در جامعه‌ی ما به روی زنان گشوده نیست و در تعریف قواعد حاکم بر آن نقش چندانی ندارد، بنابراین حضور در فضاهای عمومی برای زنان به طرز جدایی‌ناپذیری بیشتر فراهم می‌شود. هم سطح قرار مادر در کنار پدر، اگر تنها شناسنامه «تذکره» را مدنظر گیریم، نگاه فرودستی را کاهش می‌دهد. می‌فهمیم که با وجود تفاوت در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، تجارتی و اجتماعی زنان، زندگی زنان حاوی مؤلفه‌ها و تجارب مشترکی است. کنشگری زنان و مطرح کردن خواست از لحاظ فکری توان‌مندسازی است. از لحاظ فکری این کار بااهمیت است؛ چون توان‌مندسازی زنان و بسط دارایی‌ها و توانایی‌های زنان برای مشارکت، گفت‌وگو، چانه زنی و فراهم آوردن امکان مسؤولیت‌پذیر ساختن، پاسخ‌گو نمودن و به هویت گیر دادن و خواستار درج نام مادر در کنار نام پدر بر زندگی زنان تاثیر می‌گذارد و ضرورتی انکارناپذیر دارد. مجرای این تغییر، کنشگری زنان است. عرف، فرهنگ سیاسی سنتی، جامعه‌ی بسته و محدود فرهنگ عامه، اجتماعات رسمی و غیر رسمی زنان را در مقام یک رده اجتماعی نگه داشته‌اند اقدامات از دست آنان را از رده اجتماعی بیرون می‌کشد.

به نظر این قلم، اگر هویت جایگاه خودش را پیدا نکند، کار فکر کردن کند می‌شود. در یک سال اخیر، زمینه‌ی دادخواهی‌ها و حرکت‌های مدنی به صورت کل تنزل کرده‌ است و نیازهای ابتدایی فکری افراد و به ویژه زنان با مشکل روبه‌رو شده است. همین امر باعث شده تا حرکت جامعه به طور کلی و حرکت زنان به طور خاص به سمت مسائل فکری و اندیشه‌ای روز به روز کمرنگ‌تر شود. کمپاین #نامم_کجاست؟ و حرکت‌های منسجمی از این دست که بیشتر جنبه‌ی هویتی داشته باشند، به فکر کردن کمک می‌کند. مثلا اگر این حرکت نمی‌بود، ممکن من نمی‌نوشتم. زمانی که بحث هویتی زنان مطرح می‌شود مسائل فکری در میانِ آنان به حاشیه رانده شده بارورتر می‌شود. در باره‌ی هویت زنانه همه فکر می‌کنند، کنشگری‌های به میان می‌آید، اگر یک جامعه از مسائل فکری فاصله پیدا کند، آن جامعه به تدریج به مسایل دم‌دستی و سطحی بسنده می‌کند. بنابراین، یک جامعه‌ی پویا و و هدف‌مند را از توجه به مسایل فکری و اندیشه‌ گریزی نیست؛ اما نکته‌ی اصلی اینجا است که چه می‌شود که به یک‌باره، مسایل اندیشه‌ای، آن هم در میان زنان یک جامعه، رخت برمی‌بندد؟ این که آنان کار نکنند. می‌دانیم که به رسمیت شناختن حقوق اجتماعی افراد به ویژه زنان به مورد توجه قرار گرفتن سطوح عالی اندیشه‌ای کمک می‌کند.

زنان افغانستان از نداشتن هویت رسمی در اسناد دولتی رنج می‌برند، حکومت باید در این مورد تجدید نظر جدی داشته باشد و از نگاه حداقلی فراتر برود. مادران حق دارند نام شان در کنار پدران درج نام شناسنامه و سایر اسناد دولتی شود.