جریان حضور زنان در کنار همسران شان در بازار سیاست، یکی از مسائلی است که در چند سال اخیر در افغانستان پیشرفت چشمگیری داشته است. بانوی نخست، عنوان غیر رسمیای است که برای همسر رییسجمهور دولت به کار میرود. این واژه، زمانی برای یک خانم استفاده میشود که رییس دولت یک مرد باشد؛ اما آن چه مسألهی بانوی نخست را برجسته میکند، غیر رسمی بودن این عنوان در دایرهی یک حکومت است. واژهی بانوی نخست، برای نخستین بار، توسط «زکری تیلور» دوازدهمین رییسجمهور ایالات متحدهی آمریکا در سال ۱۸۴۹ میلادی به کار رفت و به کشورهای دیگر نیز نفوذ کرد. آقای تیلور، در مراسم خاکسپاری همسرش «دالی مدیسن»، برای توصیف او این واژه را به کار برد.
اما امروز واژهی بانوی نخست، تنها برای توصیف کردن همسر رییس دولت به کار نمیرود؛ این واژه یک سری مسؤولیتها را نیز به دنبال دارد؛ اما نه مسؤولیتهای رسمی و جبریای که از طرف حکومت تعیین میشود.
ثریا طرزی -معروف به ملکه ثریا- همسر امانالله خان، پادشاه افغانستان، اولین ملکهی افغانستان از سال ۱۹۱۲ تا ۱۹۲۹ بود. کارکردهای ملکه ثریا به عنوان بانوی نخست کشور، برای مساعد کردن زمینهی رشد و فعالیتهای زنان در کشور، بینظیر بود. او، به عنوان یک زن پیشرو و تابوشکن در جامعهی سنتی افغانستان، در کنار همسرش امانالله خان حضور فعال سیاسی و اجتماعی داشته است. از فعالیتهای چشمگیر او، میتوان از تأسیس اولین مکتب برای زنان و ایجاد نشریهی مخصوص زنان نام برد.
ملکه ثریا، به عنوان بانوی نخست کشور، نه تنها برای حضور زنان در میدانهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تلاش کرده، بلکه برای آنها الگوی آزادی فکری نیز به حساب میآید.
پس از حملهی طالبان به افغانستان و عبور این کشور از روزهای تاریک جنگ که وضعیت زنان به صورت فاجعهباری در زمینههای مختلف به حاشیه رانده شده بود، خانم زینت کرزی، همسر رییسجمهور وقت، اولین بانوی نخست افغانستانِ پساطالبانی بود که میتوانست از آدرس زنان، فعالیتهای سیاسی و اجتماعی داشته باشد. دورهی حکومت آقای کرزی، همزمان است با به وجود آمدن نظام دموکراسی در این کشور. انتظاری که زنانِ افغانستان از بانوی نخست کشور بعد از سپری کردن سالها محرومیت داشتند، این بود که خانم کرزی بتواند با حضورش درکنار آقای کرزی، یک بار دیگر آزادیهای که زیر سایهی حکومت طالبان به فراموشی سپرده شده بود را، احیای مجدد کند. خانم زینت قریشی کرزی، متولد سال ۱۹۷۰ در ولایت قندهار، نتوانست پاسخگوی نیازهای زنان در دورهی پساطالبانی باشد. خانم کرزی، کمترین فعالیت را مخصوصن برای زنان در چارده سال حکومت همسرش در افغانستان داشته است. خانم کرزی، تنها دو دیدار رسمی با همسران رییسجمهوران ایران و امریکا داشت که در این دیدارها، هیچ حرف خاصی در مورد وضعیت زنان افغانستان نداشته است. خانم کرزی، به جای این که با محدودیتهایی که برای زنان وضع شده بود مبارزه کند، بیشتر در انزوا ماند و نخواست به عنوان بانوی نخست کشور، در رسانهها حضور داشته باشد. این انزواپذیری خانم کرزی، نقدهای شدیدی را برای آقای رییسجمهور، مبنی بر این که ایشان هیچ تلاشی برای حضور زنان در حکومتش ندارند را وارد کرد و منتقدان آقای کرزی، حرفهای او را در مورد پاسداری از حقوق و آزادی زنان، نمادین عنوان کردند.
مسألهای که حضور زنان را در کنار همسران شان در میدان مبارزات سیاسی نگرانکننده میسازد، استفاده شدن ابزاری از زنان به خاطر جلب توجه و رضایت مردم توسط رهبران سیاسی است. در این اواخر، کاندیدان ریاستجمهوری، در کارزارهای انتخاباتی شان همراه با همسران شان در یک رده قرار می گیرند تا بتوانند آرای موافق فعالان حقوق زن و نیز خود زنان را دریافت کنند که طبق آمار به دست آمده از میان ۹٫۶ میلیون واجد شرایط رأیدهی، ۴ میلیون آن را زنان تشکیل میدهند؛ اما این حضورِ هر چند نمادین، چقدر میتواند به نفع خود زنان تمام شود تا بتوانند در حکومت آینده به صورت گسترده در تصمیمگیریهای دولت سهیم باشند.
اولین سخنرانی خانم رولا غنی، در یکی از کمپاینهای انتخاباتی آقای محمد اشرف غنی، واکنشهای شدیدی را به دنبال داشت. خانم غنی، در این سخنرانی با پوشش اسلامی ظاهر شد و خودش را مسلمانِ پشتونتبار معرفی کرد که منتقدان، این کار او را نوعی ترفند برای پیروزی آقای غنی در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۳ دانستند. بعد از پیروزی آقای غنی در انتخابات کشور، خانم رولا غنی، سِمت بانوی نخست کشور را از آن خود کرد و همسرش یک دفتر کاری را با بودجهی ۴ میلیوندالری، برای فعالیتهای او در عرصههای مختلف اختصاص داد.
خانم غنی، در کنار همسرش بعد از چارده سال حکومت آقای کرزی، توانست تا حضور زنان را از حاشیه به متن وارد کند. با وجودی که آمار رسمی از حضور زنان در دستگاه حکومتی آقای کرزی در دسترس نیست؛ اما کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی گفته است که حضور زنان در پستهای مختلف در دستگاه حکومت وحدت ملی که آقای غنی در رأس آن قرار دارد، افزایش یافته است.
طبق آماری که این کمیسیون منتشر کرده است، در دو سال گذشته حضور زنان در بخش انکشاف و توسعه، زراعت و امور زمینداری ۴٫۹ درصد، در بخش معارف و تحصیلات عالی ۳۳٫۲ درصد، در بخش حکومتداری، حاکمیت قانون و حقوق بشر، ۵٫۲ درصد، در بخش عدلی و قضایی ۱۴٫۹ درصد، در بخش مراقبتی ۴۴٫۴ درصد، در بخش صحی ۲۴٫۱ درصد، در بخش اقتصادی و مالی ۹٫۷ درصد، در بخش ساخت و ساز و زیربنا ۹ درصد و در بخش فرهنگی، مذهبی و ورزشی، ۵ درصد، افزایش یافته است. بر اساس این آمار، طی این دو سال حضور زنان در دستگاه حکومت از ۲۲ درصد به ۲۷٫۳۳ درصد افزایش پیدا کرده است.
خانم رولا غنی، با به دستآوردن امکانات دستگاه حکومتی همسرش، خواست تا برای زنان و افراد بیبضاعت در کشور کار کند و اکنون پنج سال میشود که در همین راستا فعالیت میکند. خانم غنی، باورمند به تواناییهای بالقوهی زنان بود و میخواست تا عاملی باشد که بتواند این توانایی را بالفعل بسازد.
اما نقش دفتر بانوی نخست در جلب رضایت زنان از آقای غنی، بیتأثیر نبوده است و گفته میشود که بیشتر از زنانی که در دستگاه حکومتی آقای غنی جذب می شوند، از سوی دفتر بانوی نخست معرفی میشوند. این دفتر همواره به عنوان مرکز ثقل برقراری ارتباطات زنان و نهادهای مختلفی که برای زنان فعالیت میکنند، با آقای رییسجمهور بوده است که یگ برگهی برنده برای آقای غنی در انتخابات پیش رو به حساب میآید. انتخابات ریاستجمهوری، قرار است در ماه میزان سال جاری برگزار شود که محمد اشرف غنی، رییسجمهور بر حال کشور، یکی از نامزدان این انتخابات است.
نقش بانوی نخست در حکومت و مخصوصا در رشد زنان کشور، از دو منظر مورد بررسی قرار میگیرد. بحث اول این است که در اجرای این پست هیچ جبری مد نظر نیست و اجرای آن به خود فرد بستگی دارد. ما داشته ایم مواردی را که از صلاحیتها و فرصتها چشمپوشی شده است؛ اما بحث دوم، احساس مسؤولیت خود فرد در قبال یک تودهی عظیم است که میتواند زایندهی فرصتها برای زنان از آدرس حمایت بانوی نخست یک کشور باشد. حضور فعال و چشمگیر بانوی نخست در میدانهای سیاسی و اجتماعی در کشوری که زنان همیشه در حاشیه و اقلیت بوده اند، نقش اساسی را برای پیشزمینه شدن حضور زنان دیگر در دایرهی حکومت بازی میکند.