در وضعیتی که دولت دنبال گفتوگو با طالبان است با پیششرط قطعی آتشبس و طالبان دنبال چهرههایی بیرون از دولت با پیششرط کاهش خشونتها؛ حنیف اتمر، یکی چهرههای چند سال اخیر سیاست افغانستان، در گفتوگو با رادیوآزادی، سخن از صلح با طالبان زده و حرفهایی را مطرح کرده است که در کشوگیر صددرصدی دولت و طالبان که یکی دنبال آتشبس قطعی است و دیگری دنبال کاهش خشونتها، میتواند راه میانهای باشد که هم دولت و هم طالبان را از موقفی که دارند، پایینتر بیاورد.
آقای اتمر در بخشی از گفتوگویش با رادیوآزادی، در مورد آتشبس که پیششرط اساسی دولت برای آغاز گفتوگوهای بینالافغانی است، از دو گونه آتشبس سخن گفته است؛ آتشبس مؤقت و آتشبس دائمی. با توجه به این که هنوز باب گفتوگو بین دولت افغانستان و طالبان باز نشده است، اگر دولت افغانستان پافشاریاش بر آتشبس قطعی باشد، انتظار زیادی است که برآورده شدن آن از سوی طالبان سخت است. طالبانی که در میز مذاکره با امریکا، با تمام توان قدرتنمایی کردند و به خشونتهای بیشتری دامن زدند، طبیعی است که در میز گفتوگو با دولت افغانستان هم این خشونتورزی را ادامه خواهند داد تا دولت را مجبور به دادن امتیاز بیشتر کنند. این وظیفهی دولت افغانستان است که با چه هماهنگی و راهکاری پشت میز گفتوگو مینشیند و با چه ترفندی طالبان را وادار به آتشبس مؤقت یا دائمی میکند. اگر دولت افغانستان بتواند از جایگاه مردمی و سیاسی قوی وارد این گفتوگوها شود و هماهنگیای را بین تمام طرفهای سیاسی-قومی، در افغانستان فراهم کند، مسلم است که نسبت به طالبان دست بازتری داشته و از موقف قدرتمندتری وارد گفتمان صلح میشود؛ اما اگر وضعیت همین باشد که هست؛ یعنی دولت به دنبال صلحی باشد که منفعت بیشتر آن به خودش برسد نه رقبای سیاسیاش و یا سیاستمدران منتقد دولت به دنبال حاشیه راندن دولت باشند، طبیعی است که طالبان از این خلای هماهنگی استفاده کرده و امتیازات بیشتری به دست خواهند آورد.
گفتوگوهای امریکا و طالبان، خبر از توافق زودهنگام میدهد و اگر دولت همچنان بر پیششرطش برای آغاز گفتوگوهای بینالافغانی پافشاری کند، شاید فرصت را از دست بدهد. این انتظار زیادی است که دولت از طالبان دارد؛ دولتی که تا هنوز با طالبان پشت یک میز ننشسته است. خواست آتشبس قطعی، زمانی ممکن است که دولت با طالبان دور یک میز بنشیند و طالبان را به عنوان شهروندان افغانستان، وادار به آتشبس کند تا زمینهای برای ادامهی گفتوگوها سنجیده شود. این که طالبان خواستار کاهش خشونت استند، ربط دارد به گفتوگوهای یکسالهی شان با امریکا و این تضمین را شاید برای امریکا در نظر گرفته اند که در بخشهایی از افغانستان خشونتها کاهش مییابد.
آقای اتمر، در بخشی از سخنانش، با اشاره به این که مخالفتها با صلح، در هر دو طرف وجود دارد و هر دو طرف باید تلاش کنند، این مخالفتها را کاهش دهند. اشارهی آقای اتمر به فرماندهانی از طالبان و چهرههایی در افغانستان است که شاید مخالف صلح باشند و یا منافع شان در صلح تأمین نشود؛ او تأکید میکند که باید هم دولت افغانستان و هم طالبان، از جایگاهی وارد گفتوگو شوند که بتوانند چهرهای ناراضی را نیز به میز گفتوگو بکشانند و مخالفتها را به حد اقل برسانند.
از مجموع گفتوگوی آقای اتمر برمیآید که نباید دولت افغانستان انتظار داشته باشد، تمام پروسهی صلح را امریکا به پایان برساند؛ حتا آتشبس را؛ او بر این تأکید دارد که دولت باید با هر ترفندی میشود وارد گفتوگوهای مستقیم با طالبان شود تا ببیند که خواست طالبان چیست و چقدر میتواند آنان را مجبور به آتشبس دائمی و پذیرش نظام جمهوری اسلامی افغانستان کند. آقای اتمر در بخشی از گفتوگویش، به ضمانت اجرایی توافقنامهی صلح تأکید میکند و میگوید که نباید به ضمانت یک توافق از سوی جامعهی جهانی بسنده کرد؛ باید توافق دولت افغانستان و طالبان که زمینهساز گفتوگوهای بینالافغانی خواهد بود، نیز ضمانت جهانی داشته باشد تا در آینده طالبان نتوانند از انجام مواد آن شانه خالی کنند. حنیف اتمر، امریکا، اروپا و کشورهای مطرح منطقه را در تضمین توافقنامههایی که بین امریکا-طالبان و دولت-طالبان به امضا میرسد، مهم میداند و تأکید دارد که جنگ افغانستان، جنگ منطقهای است و باید صلح آن هم تضمین منطقهای و جهانی داشته باشد.
گفتههای حنیف اتمر، به عنوان چهرهای که طی چند سال اخیر مرموز و پخته در سیاست افغانستان نقش بازی کرده است، میتواند نقشهی راه میانهای باشد برای دولت افغانستان و سیاستمداران منتقد دولت، تا کنار هم جمع شوند و از جایگاه قویتر و مطمئنتر با طالبان وارد گفتوگو شوند. اگر دولت افغانستان بتواند در داخل به این هماهنگی جمعی برسد، بعد از شروع گفتوگوها هم میتواند آتشبس قطعی را بر طالبان بقبولاند و آنان را از موقفی که استند، پایینتر بیاورد؛ تا هماهنگی و انسجام داخلی شکل نگیرد، انتظار این که امریکا طالبان را مجبور به آتشبس کند، انتظار زیادی است که نه امریکا ظاهرا تصمیم بر آن دارد و نه طالبان به آن تن میدهند.