روز گذشته برای افغانستان روز مهمی بود؛ چون نخستین امضا برای فرجام جنگی انجام شد که بیش از چهل سال است از مردم افغانستان قربانی میگیرد. زلمی خلیلزاد و ملا عبدالغنی برادر، به نمایندگی از امریکا و طالبان توافقنامهی صلح را پس از یکونیم سال مذاکره امضا کردند. گفتوگوهای که گاهی جریان آن برای مدتی قطع شد؛ اما دوباره از سر گرفته شد تا به سرانجام برسد.
همزمان با حضور نمایندگان بیش از سی کشور و سازمانهای بینالمللی در قطر، دبیرکل ناتو و وزیر دفاع امریکا نیز به کابل آمدند تا با نشر اعلامیهی چهار مادهای بر حمایت و پشتیبانی امریکا و ناتو از روند صلح و حکومت افغانستان تاکید کنند. اعلامیهی که وزارت حکومت در امور صلح آن را اعلامیه نه که توافقنامهی جامع صلح و پایدار مینامد. مادههای این اعلامیه یا توافقنامه به این ترتیب است:
۱) تضمین عدم استفاده از خاک افغانستان توسط افراد و گروههای تروریستی بینالمللی علیه امنیت امریکا و متحدین آن.
۲) جدول زمانی برای خروج تمام نیروهای امریکایی و ائتلاف بینالمللی از افغانستان.
۳) توافق سیاسی که در نتیجهی گفتوگو و مذاکرهی مستقیم بین هیأت مذاکره کنندهی همه شمول افغانستان و طالبان به دست آید.
۴) آتشبس جامع و دایمی.
در این یک و نیم سال، حکومت افغانستان همواره از روند گفتوگوهای صلح امریکا و طالبان دور بود که این موضوع موجب نگرانی و ترس مردم از مفاد توافقنامه و از بین رفتن تمام ارزشها و آزادیهای مدنی شده بود و حضور وزیر دفاع و دبیرکل ناتو در کابل کمی از نگرانیها کاست.
هرچند در قطر جمعیت زیاد و کشورهای گوناگون حضور داشتند؛ اما تعهد ناتو و امریکا به ادامهی حمایت شان از مردم افغانستان موجب شد که موازنهی سیاسی برای گفتوگوهای آینده بهتر شود. از طرف دیگر حکومت افغانستان مدعی است که توافقنامهی امریکا و طالبان مشروط و به شرایط و تعهدات دو طرف وابسته است.
پیش از آن که مراسم امضای توافقنامهی امریکا و طالبان در قطر برگزار شود، مشاور امنیت ملی افغانستان اعلام کرد که حکومت با بخشی از توافقنامه موافق نیست. او طوری صحبت میکرد که از متن توافقنامه آگاه است و گفت که در توافقنامه به جای «امارت اسلامی» باید از «تحریک طالبان» یاد میشد که چنین نشده است. این نشان میدهد که با توجه به وضعیت فعلی حکومت افغانستان و کشمکشهای سیاسی زیادی که به خصوص پس از انتخابات به وجود آمد، افغانستان را در دورهی پسا توافقنامه و پسا صلح، در وضیعت ضعیف و ناتوان قرار میدهد. طالبان به خوبی راه چانه زنی و مذاکره با کشور قدرتمند مثل امریکا را در این مدت یاد گرفته و میتواند خواستههایش را مرحله به مرحله بر طرفهای درگیر در افغانستان بقبولاند. از آزادی زندانیان تا نوع حکومتداری، نظام سیاسی، اصلاح قانون اساسی و قوانین دیگر.
حالا که امریکا و طالبان توافقنامهی صلح را امضا کرده اند، تازه سیاستمداران ما در داخل سخن از اتحاد و همدلی میزنند که روز گذشته سخنگوی ریاستجمهوری از همه خواست تا با حکومت یکدست شوند و مذاکرات صلح را مدیریت کنند. ملا برادر نمایندهی طالبان در قطر نیز گفته است این گروه برای برقراری صلح در افغانستان متعهد است و از همه خواست برای نظام «قوی و اسلامی» متحد شوند.
واقعیت آن است که امریکا و حکومت افغانستان در تمام سالهای که درگیر مبارزه علیه تروریزم بودند، نتوانستند تعریف مشخصی از دشمن ارائه کرده و با سیاستهای نا مشخص، موجب شدند که طالبان هر روز نسبت به گذشته نفوذ و قدرت بیشتری در افغانستان داشته باشند. همذات پنداری برخی از سیاستمداران کشور با گروههای تروریستی و ایجاد مانع بر سر سرکوب گستردهی آنان نیز موجب شد که دنیا از مبارزه و تأثیر اساسی حکومت افغانستان برای از بین رفتن هراس افگنان، نا امید شود. مشکلات داخلی و کشمکشهای که بیشتر برای انحصار قدرت در کشور شکل گرفت، هر روز بیشتر از دیروز حکومت را ضعیف و ناتوان ساخت و آن را برای آبادانی و جلب رضایت مردم ناکام گذاشت. در واقع سالها در این سرزمین جنگ شد تا زمینه برای توافق ایجاد شود و حالا مدتها وقت صرف کرد تا توافقی برای صلح بدست آید.