جنون سیاسی

عبدالله سلاحی
جنون سیاسی

اصطلاح «رییس جمهور دیوانه» چیزی است که جدیدا از زبان رییس جمهور اشرف‌غنی به زبان آمده. این که این دیوانگی از چه پس‌زمینه‌هایی منشأ گرفته است و چرا روی ‌آن تآکید می‌شود، نیاز به درک از وارونگی اصطلاحات در ادبیات و ته‌نشین‌‌شدگی این وارونگی در میان مردم دارد.

در شعر کهن فارسی، دیوانگی، به معنای علمی آن نیست. یعنی آن‌گونه که در ادبیات مدرن، بسیاری از جنبه‌های علمی پیرامون روان آدمی، برای ساختن شخصیت و یا دادن جنبه‌های غیر معمول، استفاده می‌شود، در شعر کهن، آن جنبه‌های روانی، به عالمی خارج از استدلال‌های عقلی اشاره می‌کند که نشان دهنده‌ی نگرش عاطفی فرد است.

در این ادبیات، دیوانگی یک نگرش است و در واقع، هر کسی نمی‌تواند به دیوانگی برسد. دیوانگی ادبیات فارسی، رابطه‌ی عمیقی با عشق دارد و می‌توان گفت منطق عاشقانه‌ای است که بیشتر با جنبه‌های فداکارانه در نسبت به معشوق استفاده می‌شود.

در نگاه‌های ناسیونالیستی و وطن‌پرستانه، این دیوانگی ناشی شده از عشق بسیار، به وطن تعلق دارد و بلند‌ترین درجه‌ی ‌آن، فداکاری برای وطن است ( وطن عشق تو افتخارم/ وطن در رهت جان‌نثارم).

اما اصطلاح رییس جمهور دیوانه، خارج از این که موقعیتش آن را جنبه‌ی ملی‌گرایانه می دهد(چرا که به یک رییس جمهور اشاره می‌کند)، یک جنبه‌ی عوامانه و خارج از نگاه‌های روشن‌فکری هم است.

این اصطلاح، به مفهومی از دیوانگی در میان مردم در کوچه‌ و بازار تعلق دارد که کاملا رفتار مشخصی را می‌طلبد؛ رفتاری که بی‌پروا و کله‌شق باشد. یعنی در نگاه کوچه‌بازاری به دیوانگی، این رفتار یک تیپ شخصیتیِ منحصر به فرد است.

شاید، بتوان ریشه‌ی‌ چنین دریافتی را میان مردم، با مثال‌های زیادی نشان داد؛ اما بهتر است این ریشه را در ذهنیت‌های سیاسی پیدا کنیم و بدانیم چرا سیاست‌مداری که همیشه رفتار منظم و سنجیده را با خود داشت، امروز به لحن و رفتارهای بی‌پروا و یک‌دندگی رجوع کرده است. (به طور مثال؛ یکی دیگر از رییس جمهوران دیوانه، دونالت ترامپ است که با گفتار و رفتارهای عوامانه، به سیاست می‌پردازد).

با توجه به چنین رفتارهایی می‌توان دید که ادبیات سیاسی، یک ادبیات نمایشی است نه استدلالی و منطقی. زیرا؛ در زبان نمایش، آن چه بیش‌تر مورد توجه است در معرض دید قرار گرفتن است. البته که این شیو‌ه، یکی از جنبه‌های روانی تیاتر است که سعی می‌کند اطلاعات را به شکل پهلو‌دار در ذهن مخاطبین قرار بدهد؛ اگر توجه کنیم رییس جمهور غنی، زمانی که خواسته باشد از خودش تمجید کند، خودش را دیوانه قلمداد می‌کند.

بنا بر این گفتار رسانه‌ای، که از سوی سیاسیون شکل گرفته، گفتاری تبلیغی است چرا که هر وسیله‌ای در بازتاب خودش از اتفاقات، شکل و ساختار همان اتفاق را به خود می‌گیرد.

گفتار سیاسیِ امروز، یک گفتار نمایشی است، چرا که ساختار ارتباطیِ امروز جهان یک ساختار رسانه‌ای و مبتنی بر نمایش است. این که رییس جمهور غنی، دست به اجرای نقش دیوانه در فضای رسانه‌ای می‌زند، بی ارتباط به واقعیت محض جهان نمایشی نیست و از آن جا که مردم کوچه و بازار، توانایی تحلیل این وضعیت را ندارند، بیش‌تر از هر چیزی به تماشاچیانی شبیه‌اند که نقش مورد علاقه‌ی ‌شان را نگاه می‌کنند.