امریکا قبل از ترک افغانستان باید به این نکات اعتنا کند

سخی خالد
امریکا قبل از ترک افغانستان باید به این نکات اعتنا کند

نویسنده: لیندرت هرینگ، افسر پیشین نیروی دریایی امریکا

منبع: نیوس‌ویک

برای بسیاری از امریکایی‌ها، افغانستان شبیه قطار از کارافتاده‌ای است که به آهستگی حرکت می‌کند؛ شما شاهد فاجعه‌ای استید که مایل‌ها دورتر از شما اتفاق می‌افتد، اما قادر نیستید به وضاحت آن را ببینید.

با وجود هزینه‌ی ۷۴۰ میلیارد دالری –صرف تنها ۱۳۲ میلیارد دالر در بخش ساخت‌وساز زیربناها- افغانستان تا گلو در منجلاب ویرانی غرق است. روزی نیست که در افغانستان جنگی اتفاق نیفتد، چه یورش طالبان به یک پاسگاه ارتش ملی باشد و چه یک خطای فاجعه‌بار ناشی از حمله‌ی هوایی. ظرفیت سیاست‌مداران افغانستان در بیشتر موارد بر اثر درگیری‌های داخلی، امتیازگیری و مسایل خصوصی به تحلیل می‌رود، چنانچه به مردم افغانستان نیز صدق می‌کند.

با وجود اقدامات مبتنی بر حمایت از حاکمیت قانون و از بین بردن فساد که توسط ایالات متحده تمویل شده، افغانستان تا هنوز یکی از فاسدترین کشورهای جهان است. سکتور صحی کابل که در اثر فقدان حامی مالی و فشار جنگ به شدت آسیب دیدده است، به لحاظ خدمات‌رسانی و امکانات صحی وضع اسفباری دارد. البته اگر تنش‌ها میان ایران و امریکا که در هفته‌های اخیر به اوج خود رسیده مهار نشود، افغانستان، به دلیل رقابت دو کشور در جریان ۴۰ سال اخیر به سرعت به میدان جنگ‌های خشونت‌بار مبدل می‌شود. مردم افغانستان در نهایت هزینه‌های گزافی را پرداخت خواهند کرد.

پس از ۱۸ سال جنگ و مشوره‌دهی، من باور دارم که مردم امریکا از تصمیم ترامپ، مبنی بر خروج کامل نیروهای امریکایی از افغانستان حمایت خواهند کرد. با وجود این که تا هنوز این تصمیم نهایی نیست، اداره‌ی ترامپ ضرورت دارد که به خاطر امنیت ملی امریکا امکان‌پذیرترین تصمیم را بگیرد. زلمی خلیل‌زاد، سفیر پیشین امریکا در افغانستان و مرد منتخب اداره‌ی ترامپ در حل این منازعه، متصدی این مسؤولیت خطیر است.

ما نمی‌دانیم که این پروسه تا کجاها طول خواهد کشید و آیا واقعا توافق با طالبان امکان‌پذیر است یا خیر؛ اما چیزی که فعلا به اطمینان گفته می‌توانیم این است که دیپلوماسی کنونی، با وجود عیب و نقص‌های آن، پرسودترین روش برای ایالات متحده و افغانستان است. هرچند این مبدل به یک کلیشه شده است؛ اما راه حل نظامیِ برای پیروزشدن در این جنگ واقعا وجود ندارد.

اگر واشنگتن بر آن است که نیروهای امریکایی را از افغانستان خارج کند و به جنگ درگیرشده‌ای که به نظر می‌رسد تا ابد طول خواهد کشید پایان بدهد، به جای بمباردمان مواضع طالبان، زمان و انرژی کافی صرف گفت‌وگو شود. تمام ظرفیت دستگاه امنیت ملی بدون در نظر داشت این که چقدر پیچیده است، باییست در راستای حمایت از تلاش‌های خلیل‌زاد به کار انداخته شود.

با این وجود اینکه تمام توافقات به گونه‌ی عادلانه صورت نمی‌گیرد، هر توافقی با طالبان باییست ارزش قربانیان نیروهای امریکایی‌ای که در جریان ۱۸ سال گذشته به افغانستان فرستاده شده بودند را داشته باشد.

اول، طالبان نه تنها روابطش را با گروه القاعده قطع کند، بلکه باید جدا تعهد کند که افغانستان را از وجود تمام عناصر مزاحم که باعث شدند پای امریکا به افغانستان باز شود، پاک‌سازی کند. در حالی که گزارش‌‌ها می‌رساند که رهبران طالبان به شکل ابتدایی توافق‌شان را روی این موضوع اعلام کرده‌اند، واشنگتن و جامعه‌ی بین‌الملل باییست طالبان را وادار به پایبندی به این تعهد کنند. تعهد گروه طالبان یک رخ قضیه است، عمل کردن به این تعهدات رخ دیگر آن.  احتمال زیاد می‌رود که ایالات متحده و همکارانش، به وسیله‌ی سازمان ملل یا دیگر مجتمع چندملیتی از عملی شدن مفاد توافق‌نامه‌ نظارت به عمل آورند. ترک کردن بدون کدام ساختار قابل رسیدگیِ دومدار به معنای تضمین حاکمیت طالبان است.

دوم، هر توافقی باید تصمین‌کننده‌ی حقوق تمام افغان‌ها، بدون در نظر داشت جنسیت، نژاد یا قوم، باشد. با وجود اینکه در صورت موفقیت گفت‌وگوهای بین‌الافغانی، با اعمال احتمالی اصلاحاتی در مفاد قانون اساسی افغانستان، ایالات متحده باید از ابتدا پافشاری کند که رفتن به وضعیت قبل از سال ۲۰۰۱ در ارتباط به حقوق اقلیت‌ها و زنان غیرقابل قبول است.

در آخر، اداره‌ی ترامپ، باید به طالبان بفهماند که خروج کامل نظامیان امریکا به معنای قطع روابط دیپلوماتیک یا اقتصادی نیست. واشنگتن افغانستان را به طور کامل فراموش نمی‌کند، همچنان که نمی‌تواند تسلط دوباره‌ی گروه‌های تروریستی چون القاعده یا دولت اسلامی را در افغانستان تحمل کند. اگر ایالات متحده به اطلاعاتی مبنی بر برنامه‌ریزی یک حمله توسط تروریستان ساکن در افغانستان به مردم امریکا دست یابد، طالبان باید بدانند که واشنگتن از امتیازات حقوق دوجانبه برخوردار‌ است تا از این تهدید جلوگیری کند و از خودش دفاع کند.

ایالات متحده نمی‌تواند ادامه‌ی گستاخی‌ها را به امریکا که انجام فعالیت‌های این کشور را در افغانستان تأثیرپذیر می‌کند، تحمل کند. افغانستان، هرگز نمی‌تواند جلوه‌ای از دموکراسیِ بی‌عیب و نقص به سبک امریکایی باشد، چنانچه بسیاری از مسؤولان سیاست خارجی در واشنگتن در تلاش ساختن آن در زمان جنگ بودند. این امید به سادگی امکان‌پذیر نیست.

خشونت در افغانستان در طولانی‌مدت ادامه خواهد داشت. این پروسه‌ی سیاسی در حال جریان را حتا پس از این که یکی از این راه‌ها را انتخاب کنیم، معلق خواهد بود؛ اما این به صلح رضایت‌بخش منجر نخواهد شد.