انتظاراتی که از صلح می‌رود

سخی خالد
انتظاراتی که از صلح می‌رود

انستیتوت مطالعات صلح امریکا، در همکاری با گروه پژوهش‌ منازعه، امنیت و توسعه در دانشگاه کینگز لندن و به حمایت مالی وزارت امور خارجه‌ی ناروی، اخیراً گزارش ویژه‌ای را در پیوند به دیدگاه‌ها و توقعات شهروندان افغانستان از صلح منتشر کرده است.

آشلی جکسُن، نویسنده و پژوهش‌گر در دانشگاه کینگز لندن، در این گزارش بیست‌وچهار صفحه‌ای با رهبران ارشد طالبان، اعضای محلی گروه طالبان و غیرنظامیانِ ساکن در مناطق زیر کنترل طالبان، گفت‌وگو انجام داده است.

در این پژوهش، در سه ولایتی که حضور طالبان برجسته می‌نماید، با شهروندان مصاحبه صورت گرفته است. بیست‌وهشت مصاحبه در ولسوالیِ چرخ ولایت لوگر؛ بیست‌وسه مصاحبه در ولسوالی‌های همجوار چک و سیدآباد از مربوطات ولایت وردک؛ و بیست‌وهفت گفت‌وگو در ولسوالی‌های نادعلی، ناوه و مارجه، در غرب و جنوب مرکز ولایت هلمند.

سال پار، تلاش‌هایی درازمدت سیاسی به خاطر حل منازعات جاری در افغانستان به بار نشست. در روزهای عید سعید فطر، میان نیروهای دولتی و طالبان آتش‌بس سه روزه بر قرار شد و تصاویری که نشان می‌داد اعضای گروه طالبان، مقامات دولتی و شهروندان ملکی روزهای رخصتی را بی‌هیچ خشونتی تجلیل می‌کنند، در رسانه‌های اجتماعی توفان بر پا کرد.

پس از آن که زلمی خلیل‌زاد به عنوان فرستاده‌ی ویژه‌ی اداره‌ی دونالد ترمپ به افغانستان فرستاده شد، فصل‌ جدید گفت‌وگوهای مستقیم با رهبران طالبان آغاز شد که به دو محور متمرکز بود: «خروج نیروهای نظامی امریکا و متوقف‌شدن فعالیت‌های تروریستی طالبان.»

این گزارش، در تلاش پاسخ دادن به این پرسش‌ها‌ است که انتظارات شهروندانی که زیر سلطه‌ی طالبان زندگی می‌کنند از صلح چه است؛ چگونه طالبان سلاح‌های شان را زمین می‌گذارند؛ گفت‌وگوهای صلح در سطح محلات چگونه است؛ تفاوت دیدگاه‌های غیرنظامیان، طالبان و زنان و مردان چه است؛ و الزامات حمایت از بر پا کردن عدالت انتقالی و مصالحه در سطح محلات چه می‌تواند باشد؟

نتایج این پژوهش‌، به وسیله‌ی راه‌اندازی ۹۰ مصاحبه‌ی حضوری و غیرحضوری به دست آمده است. ۷۸ مصاحبه‌ی آن در ولایت‌های هلمند، لوگر و وردک صورت گرفته است.

بالغ بر نصف مصاحبه‌کنندگان غیرنظامیان بوده‌اند که یک سوم آن شامل زنان می‌شود. نصف دیگر مصاحبه‌کنندگان را طالبان تشکیل می‌دهند.

تجربه‌ی جنگ

بسیاری از کسانی که در مصاحبه شرکت جسته‌اند، به نحوی از جنگ تأثیر پذیرفته‌اند. بعضی‌ها، محل سکونت‌شان در جنگ آسیب دیده است و عده‌ای اعضای خانواده‌ها یا دوستان شان را از دست داده‌اند. در جریان گفت‌وگوها از تعبیرات «جنگ اول، جنگ دوم و …» به تکرار استفاده ‌شده است که بیان‌گر رخداد منازعات تکراری و دوام‌دار در این محلات است.

به اساس یافته‌های این پژوهش، طبق گزارش‌های سازمان ملل، تلفات غیرنظامیان بالا است و نیروهای طرفدار دولت و طالبان در آسیب‌رساندن به غیرنظامیان سهم برابر دارند. به اساس گزارش‌های سازمان ملل، بین سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸، تلفات غیرنظامیان، در اثر حملات هوایی دو برابر شده است.

نیروهای امنیتی به حفاظت از بزرگ‌شهرها تمرکز کرده‌اند، بر عکس، طالبان در محلات دوردست اختیارات و قلمروشان را گسترش داده‌اند.

طالبان در مناطق تحت اختیار شان حکومت بدیل دست‌وپا کرده‌اند و برای تمام بخش‌ها و امورات مسؤول تعیین کرده‌اند.

یافته‌های این پژوهش‌ نشان می‌دهد که به اساس گفته‌های مردم ملکی، در مناطق زیر کنترل طالبان، شهروندان از دسترسی به خدمات اولیه‌ی دولت مثل خدمات صحی، آموزشی و … محروم استند و در بسیاری از موارد -با وجود فقدان مواد غذایی و امکانات کافی- طالبان از آنان اخاذی می‌کنند.

انتظارات غیرنظامیان از جنگ و صلح

کسانی که در این مصاحبه اشتراک ورزیده‌اند، می‌گویند که با ادامه یافتن جنگ بین طالبان و نیروهای خارجی/امنیتی امکان وقوع هر اتفاق ناگواری برای آنان وجود دارد.

یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که غیرنظامیان به ندرت به طرفداری از طرفین مبادرت می‌ورزند و به عوض آن بیزاری و ناامیدی شان را از وضعیت جاری ابراز و آرزوی پایافتن این غایله را می‌کنند.

بسیاری‌ از مصاحبه‌کنندگان، طرفین جنگ را به اساس عملکردشان قضاوت می‌کنند و می‌گویند که با وجود این که حکومت فرصت‌های اقتصادی و آموزشی را در اختیار شان قرار می‌دهند، طالبان امنیت آنان را بهتر تأمین می‌کنند.

بعضی‌ از مصاحبه‌کنندگان، به ویژه زنان، طالبان را به خاطر اعمال قوانین سخت‌گیرانه نکوهش می‌کنند.

طالبان در ولایت‌های وردک و لوگر نسبت به طالبان هلمند که از موقعیت ضعیف‌تری برخورداراند، دیدگاه مثبت‌تری دارند. به اساس یافته‌های این پژوهش‌، ظاهرا مردم در ولایت‌های لوگر و وردک از مصاحبت‌های ضدطالبانی ابأ می‌ورزند، شاید به این دلیل که طالبان هلمند روابط شان با شهروندان خصمانه‌تر و خشن‌تر است.

به اساس یافته‌های این پژوهش‌، شهروندان اعتراف کرده‌اند که طالبان تا زمان رسیدن به خواسته‌های اصلی رهبران این گروه که خروج امریکا از افغانستان و بر پا کردن حکومتی به تمام معنا اسلامی است، دست از جنگ بر نمی‌دارند.

بسیاری از کسانی که در این پژوهش‌ اشتراک کرده‌اند، به این باور استند که طالبان حتا با حکومت افغانستان سر نزاع ندارند، بلکه با اشغال‌گران می‌جنگند. عده‌ای فکر می‌کنند که حکومت افغانستان توسط امریکایی‌ها اشغال شده است؛ بعضی‌ها هم حکومت را غیرمنطقی، غیرقانونی و غرق در فساد ارزیابی کرده‌اند.

آتش‌بس

آتش‌بس سال ۲۰۱۸، با استقبال شدید مردم مواجه شد. طبق یافته‌های این گزارش، زن یک جنگجوی طالب می‌گوید که آتش‌بس تنها مقطع زمانی بود او نگران شوهر و خانواده‌اش نبوده است. مردی می‌گوید که از مشاهده‌ی قدم‌زدن آزادانه‌ی سربازان امنیتی افغانستان در میان طالبان به گریه افتاده است.

آتش بس، مردم را به صلح امیدوار کرد. بسیاری‌ها اما؛ به این باور بودند که بزرگ‌ترین مانع بر سر راه صلح حضور نیروهای خارجی در افغانستان است. یک ملای طالبان می‌گوید: «نمی‌توانیم بگوییم که آتش‌بس ما را به صلح امیدوار کرده است، کافران تا هنوز اینجا استند و تا زمانی که نیروهای خارجی در کشور حضور داشته باشند، بر قراری صلح ناممکن است.»

یک زن از ولسوالی سیدآباد ولایت وردک می‌گوید: «مردم به مصالحه‌ی پایدار در کشور امیدوار شدند؛ اما بعد از سه روز آتش‌بس وضعیت امنیتی بدتر از قبل شد که این نشان‌دهنده‌ی امیدواری‌های بی‌مورد در پیوند به صلح است.»

انتظارات طالبان از جنگ و صلح

طالبان نیز مثل بسیاری از غیرنظامیان گفته‌اند که در آرزوی برقراری صلح در کشور استند. اعضای طالبان در کابل می‌گویند که فعالیت‌هایی طالبان به مثابه‌ی اقدامات انتقام‌گیرانه است. آنانی که در جنگ آسیب دیده‌اند، به خاطر انتقام‌جویی به گروه طالبان پیوستند.

یک ملا و جنگجو در لوگر در مصاحبه می‌گوید که آتش‌بس سال گذشته فرصتی بود که به جهانیان گفته شود، افغان‌ها با هم برادر استند.

به اساس یافته‌های این گزارش، در مورد تجربه‌های زنان از زندگی زیر سلطه‌ی طالبان اطلاعات کافی به دست نیامده است. زیرا صحبت‌کردن با زنان در چنین جامعه‌ا‌ی ناروا است. حتا با وجود این که طالبان امنیت را در محلات تأمین می‌کنند، اعمال قوانین سخت‌گیرانه بر زنان باعث بیزاری آنان از این گروه شده است.

زنان نیز مثل بسیاری از گفت‌وگوکنندگان از نداشتن امنیت و رنجی که به این دلیل متوجه جامعه می‌شود، گلایه دارند. ‌با وجود همه‌ی این‌ها، زنان بر اهمیت آموزش تأکید کرده‌اند.

نتیجه‌گیری

به اساس یافته‌های این پژوهش‌، بزرگ‌ترین آرزوی شهروندانی که زیر کنترل طالبان زندگی می‌کنند، پایان یافتن جنگ بوده است. شهروندان، مثل بعضی از اعضای گروه طالبان، پیش‌بینی می‌کنند که با توافقات صلح، مناطق زیر کنترل طالبان، ذیل مدیریت آنان باقی خواهد ماند.

فرماندهان و سربازان طالبان، دو خواست اصلی رهبران شان را پیش شرط صلح می‌خوانند: خروج نیروهای امریکایی و بر پایی حکومت واقعا اسلامی.

به اساس این پژوهش‌، زنان نگران حقوق اولیه‌ی شان در جریان توافقات صلح استند، به خصوص دسترسی به خدمات صحی و آموزشی.

به اساس یافته‌های این پژوهش‌، قبل از به توافق رسیدن مذاکرات بین‌الافغانی، خروج نیروهای امریکایی از افغانستان، خلایی را به وجود خواهد آورد که طالبان به واسطه‌ی آن در راستای گسترش قلمروشان استفاده خواهند کرد.