وقتی همکارانم را کشتند، دیگر نتوانستم ادامه بدهم

عبدالرازق اختیاربیگ
وقتی همکارانم را کشتند، دیگر نتوانستم ادامه بدهم

«تنها چیزی که تعهد ما را به مسلک نشان می‌دهد، این است که خبرنگاری تنها برایم یک وظیفه نبود، هدف بود؛ چون خودم از جمله‌ی همین مردم مظلوم بودم و هستم. نمی‌خواستم که صدای مردم خاموش شود، ادامه دادم، البته تا زمانی که واقعاً همکارانم را کشتند، دیگر نتوانستم که ادامه بدهم.»
شکیلا ابراهیم‌خیل، از ده‌ها خبرنگاری است که به دلیل تهدیدهای امنیتی، کار خبرنگاری در افغانستان را رها کرده و به هدف نجات جانش این کشور را ترک کرده است.
بانو ابراهیم‌خیل در گفت‌وگو با روزنامه صبح کابل می‌گوید که کار به‌عنوان خبرنگار در کشوری که هیچ‌گونه مصونیت جانی و مالی ندارد، دشوار است. «اگر چنین وضعیتی نبود، ده‌ها خبرنگار مانند من حالی آواره در کشورها دیگر نمی‌بود. روزانه شاهد مرگ خبرنگارهای خود نبودیم. حکومت هم در این مورد هیچ کاری نکرده است.»
با آن‌که رسانه‌ها و آزادی بیان از مهم‌ترین دست‌آوردهای دو دهه‌ی اخیر دولت افغانستان به حساب می‌آید؛ اما هنوز هم این کشور، جزو کشورهای مرگ‌بار و خطرآفرین برای خبرنگاران و کارمندان رسانه‌ای است.
در کنار این‌که افغانستان برای دومین سال پیهم ناامن‌ترین کشور در جهان شناخته شده، خبرنگاری در این کشور نیز نوعی قمار با زندگی است. براساس تازه‌ترین رده‌بندی جهانی که در سال جاری میلادی از سوی سازمان گزارش‌گران بدون مرز، انجام شده، افغانستان در میان ۱۸۰ کشور، در جایگاه ۱۲۲ قرار دارد و در فاصله‌ی یک سال، چهار پله سقوط داشته است.
هم‌چنان قضایای قتل خبرنگاران نسبت به سال‌های گذشته افزایش یافته است. در حالی که در سال ۲۰۱۹ میلادی ۷ نفر از خبرنگاران و کارمندان رسانه‌ای در افغانستان کشته شدند، در سال جاری میلادی، این رقم تا این‌دم به ۱۱ نفر افزایش یافته است.
نهادهای بین‌المللی حامی رسانه‌ها به این باوراند که وضعیت رسانه‌ها و آزادی بیان در افغانستان، نسبت به گذشته بدتر شده است.

دشواری‌های خبرنگاری از زبان خبرنگاران
شکیلا ابراهیم‌خیل که بیش از ده سال به‌عنوان خبرنگار در تلویزیون طلوع کار کرد، در این دوره، روی گزارش‌های تحقیقی و اجتماعی زیادی کار کرده است؛ اما سرانجام در سال ۲۰۱۶ میلادی به دلیل تهدیدهای امنیتی و حمله گروه طالبان به موتر حامل کارمندان تلویزیون طلوع، افغانستان را ترک کرد.
در حال حاضر شکیلا ابراهیم‌خیل، به‌عنوان خبرنگار بخش افغانستان دویچه‌وله در آلمان کار می‌کند. او هر چند از ترک افغانستان خشنود نیست، اما به دلیل زنده‌ماندن خود و کودکانش ناگزیر به این کار شده است.
بانو ابراهیم‌خیل می‌گوید که خبرنگاران افغانستان به‌ویژه زنان با دشواری‌های زیادی روبه‌رو‌اند؛ از یک‌طرف از سوی گروه‌های تروریستی هدف قرار می‌گیرند و هم‌چنان از طرف دیگر دولت و گروه‌های فسادپیشه مانع کار آن‌ها می‌شوند.
به گفته‌ای ابراهیم‌خیل، زمانی که گزارش تحقیقی در مورد افراد فسادپیشه و یا زورمندان کار می‌کرده، روزها و ماه‌ها از سوی آن افراد تهدید می‌شده است. همین تهدیدها بارها سبب شده که او تصمیم به ترک وظیفه بگیرد اما؛ تعهد به مسلک، این اجازه را به او نداده است.

عطاالله عمر- کندهار
عطاءالله عمر که از سال‌ها به این‌سو در کندهار خبرنگار است، در سال ۲۰۰۹ از خاطره‌اش برای پوشش یک گردهم‌آیی می‌گوید: «تظاهرات به خشونت کشیده شد. پلیس ما را توقیف کرد. مبایل ما را گرفت. یک روز مکمل ما را توقیف کرده بود. با صد مشکل دوباره آزاد شدم. بارها پس از پوشش گزارش‌های تحقیقی، مورد تهدید قرار گرفتم.»
او از نهادهای حامی رسانه‌ها می‌خواهد که به‌جای سردادن شعارهای بزرگ، گام‌های عملی برای تأمین مصونیت خبرنگاران بردارد.
ولایت کندهار در جنوب افغانستان، از ولایت‌های به‌شدت ناامن است. این ولایت به‌عنوان خاست‌گاه اصلی گروه طالبان به شمار می‌رود. کار خبرنگاری در این حوزه، بسیار دشوار است. آقای عمر می‌گوید که خبرنگاران محلی در این ولایت، از سوی دولت و طالبان مورد تهدید قرار می‌گیرند.
وحیده فیضی- کابل
«تقریباً ده سال می‌شود که در رسانه‌ کار کرده‌ام. کار کردن در رسانه برای یک زن، به مثابه‌ی این است که خون خود را در کف دست خود می‌گیرد. ما وقتی‌که اقدام به کار در رسانه می‌کنیم، باید ابتدا خانواده را قناعت بدهیم. پس از خانواده حتا در درون رسانه، با مشکلات مختلف از جمله تبعیض جنسیتی مقابله کنیم. آن‌طرف؛ حضور ما خار چشمی به مخالفین مسلح دولت است. هنوز حضور ما برای‌شان قابل هضم نیست.»
وحیده‌ فیضی که اکنون به‌عنوان آمر جندر در کمیته‌ی مصونیت خبرنگاران کار می‌کند، می‌گوید زمانی که به‌عنوان خبرنگار در رسانه‌های مختلف کار می‌کرد، با تهدیدهای زیادی مواجه شده است. حتا گاهی مجبور شده به دلیل تهدیدهای موجود، محل زندگی را تغییر دهد.
از او پرسیدم که آیا گاهی شده که با توجه به مشکلات، خواسته باشد تا خبرنگاری را ترک کند. در پاسخ گفت: «زمانی که گزارش چالشی را می‌ساختم؛ اما در مقابل می‌دیدم که گوش و بینی زنی بریده می‌شه، آن زمان بود که فکر می‌کردم که باید خبرنگاری را ترک کنم، چون کار مه نتیجه نمی‌دهد. با وجود چالش‌های زیاد به مبارزه‌ی خود ادامه دادم.»

وحیده فیضی

جعفر لمر (اسم مستعار)- هلمند
به‌تازگی نیز یک خبرنگار محلی در ولایت هلمند به دلیل مشکلات امنیتی و تهدیدهایی که از سوی طالبان شده، این ولایت را ترک کرده است.
جعفر لمر -اسم مستعار -که از چندین سال به این‌سو، به‌عنوان خبرنگار محلی در هلمند کار کرده، به‌تازگی از سوی طالبان تهدید به مرگ شده است. لمر می‌گوید که زیاد نگران خودش
نیست؛ اما خانواده‌اش بهای کار او را می‌پردازند و مجبورند، هر روز محل زندگی خود را تغییر بدهند.
به گفته‌ی او، ماه‌ها است که به دلیل تهدیدهای امنیتی، خبرنگاران محلی در ولایت هلمند با جرأت پیشین به کار شان حضور یافته نمی‌توانند، زیرا هر لحظه ممکن است که جان شان را از دست بدهند. این در حالی است که چندی قبل الیاس داعی، خبرنگار رادیو آزادی در این ولایت در نتیجه‌ی انفجار ماین مقناطیسی جان باخت.
انتقاد خبرنگاران از نهادهای حامی رسانه‌ها
در کنار این‌که دولت در بسیاری موارد، مانع کار و فعالیت‌ها خبرنگاران و فعالان رسانه‌ای می‌شود. شماری از خبرنگاران از نهادهای حامی رسانه‌ها نیز انتقاد می‌کنند که حکومت در زمینه‌ی بهتر کردن وضعیت مصونیت خبرنگاران، حق دست‌رسی به اطلاعات و دادخواهی از حقوق آن‌ها کوتاهی کرده‌اند.
اسحاق اکرمی، مسئول ولایتی دفتر اتحادیه‌ی ملی ژورنالیستان بامیان، به روزنامه‌ی صبح کابل، می‌گوید: «متأسفانه نهادهای حامی رسانه، کار خود در یک اعلامیه خلاص می‌کند. این نهاد به‌جای شعار باید در قسمت ارتقا مصونیت و ظرفیت خبرنگاران کار کنند. پروژه‌ای عمل می‌کنند، چند روز پیش یک خبرنگار بازداشت شد؛ اما این نهادها برای آزادی او، هیچ کار انجام نداده‌اند.»
در همین حال، وحیده فیضی، خبرنگار محلی در ولایت بلخ نیز از عدم همکاری نهادهای حامی‌ رسانه‌ها با خبرنگاران انتقاد می‌کند. او می‌گوید که چندین نهاد به اصطلاح حامی خبرنگار وجود دارد اما؛ تنها به نشر اعلامیه و شعارها بسنده می‌کنند. کاری اساسی و بنیادی انجام نداده‌اند.
با این‌حال اما نهادهای حامی رسانه‌ها می‌گویند تا زمانی که دولت اراده‌ی جدی برای حمایت از خبرنگاران و آزادی بیان نداشته باشد، فعالیت‌های آن‌ها تأثیر ملموسی نخواهد داشت.
عبدالمجیب خلوتگر، رییس اجرایی نی در گفت‌وگو با روزنامه‌ی صبح کابل می‌گوید: «اراده‌ی حکومت در حمایت از رسانه‌ها می‌لنگد. نگرش‌های منفی در برابر آزادی بیان در گذشته و اکنون وجود دارد. کریم خرم وزیر پیشین همین نظام بود که «آزادی بیان را قصه‌ی مفت خواند» اشرف غنی، رییس جمهور همین حکومت است که گفت: «از رسانه‌ها باد می‌برآید.» بنابراین، یک اراده‌ی کلی در حکومت برای حمایت از آزادی بیان وجود ندارد. وقتی در این نهاد یک اراده‌ وجود ندارد، نهادهای حامی رسانه‌ها مانند نی‌ زیر این سایه گم می‌شود.»
آقای خلوتگر هم‌چنان گفت که اگر نهادهایی مانند نی کم‌ بودند، وضعیت آزادی بیان به‌ مراتب بدتر از وضعیت فعلی خواهد بود. «نی و همکاران نی، سبب شد تا ما قانون رسانه‌های خوب داشته باشیم، قانون اعلای دست‌رسی به اطلاعات داشته باشیم، کارشیوه‌های عالی داشته باشیم، ما به‌صورت ایده‌‌آل نتوانستیم حمایت کنیم، اما باور داریم اگر روزی ما نباشیم ساختاری را که ما ایجاد کردیم به کار خود ادامه می‌دهد.»
در همین حال، احمد قریشی، رییس اجرایی مرکز خبرنگاران افغانستان به روزنامه‌ی صبح کابل می‌گوید که نهادها آن‌ها در قسمت برگزاری برنامه‌های آموزشی برای ارتقای کیفیت کار خبرنگاران و دادخواهی برای حقوق خبرنگاران و کارمندان رسانه‌ای کارهای مؤثر انجام داده است.