بنیاد‌های خیریه‌ی بدون خیر

راحله یوسفی
بنیاد‌های خیریه‌ی بدون خیر

همین که دکمه‌ی تلویزیون را فشار می‌دهیم، آوارِ خانه‌های ویران شده،  روی سرِ مان فرو می‌ریزد. ذهن آدمی در برخورد با چهره‌های مغموم کودکان گرسنه، زنانِ بیوه، و مردانِ بی‌وطن، چیزی به جز گیر‌ماندن در حصاری از ناامیدی نیست. فقر، چهره‌های وحشتناک‌تری نیز دارد؛ موترهای ایستاده، جلو چشمان مردمی که در ازای یک قُرص نان غرور شان را زیر پا می‌کنند؛ دوربین‌هایی که از یک قوطی روغن، کوه عظیمی از هم‌دردی را صحنه‌سازی می‌کنند؛ اما چیزی از رنجی که زانوهای انسانی را خم می‌کند، کم نمی‌کند.

  حرف کار خیر که به میان می‌آید، بسیاری دوست دارند در این مسیر پیش‌قدم شوند. سیاسیون، تاجران، بازیگران سینما، ورزش‌کاران و دیگر افرادی که دنبال شهرت و محبوبیت استند، از پیش‌گامان خیراندیشی و خیردهی در جهان معاصر اند.

«رهِ نیک‌مردان آزاده گیر، چو ایستاده‌ای دست افتاده گیر»؛ شعاری که در تبلیغات رسانه‌ای اکثر بنیادهای خیریه، دیده می‌شود؛ اما اکثر مردم به این باور اند که نهادهای خیریه، بیشتر از آن که محلی برای دست‌گیری از فقرا و نیازمندان باشد، وسیله‌ای برای فعالیت‌های سیاسی یا تبلیغاتی استند.

نذیز احمد، یکی از باشندگان کابل، کمک‌های این نهادها را نمایشی می‌داند و می‌گوید: «بارها خیمه‌های مردم در سیلاب‌ها و برف‌کوچ‌ها ویران شده است و بعد از چنین حادثه‌هایی، خبرنگاران از وضع بد مردم با کمره‌های شان فیلم می‌گیرند و از مردم خبر تهیه می‌کنند. بعد از نشر این گزارش‌ها است که بنیاد‌های خیریه سرو کله‌ی شان پیدا می‌شود و با دو سه موتر مواد ‌غذایی، مواد سوخت و وسایل دیگر، به نوعی همدردی شان را ابراز می‌کنند. این کمک‌ها بسیار اندک و مقطعی است. کمک‌های این بنیاد‌ها، نمایشی است و بیشتر برای این که در رسانه‌های جمعی نمایش داده شوند و خود شان را به مردم خیرخواه معرفی کنند، کمک می‌کنند.»

به باور نذیر احمد، هرچند این کمک‌ها می‌تواند به صورت مقطفی برای آسیب‌دیدگان برسد؛ اما آنچه که این آسیب‌دیدگان نیاز دارند کمک‌های اساسی است که بتواند برای زمانی هرچند کوتاه درد بی‌خانمانی و گرسنگی آنان را دوا کند.

برخی به این باورند که این نهادهای کمک‌رسان، تا هدف شان رساندن کمک به نیازمندان باشد، تبلیغات تجارتی و سیاسی‌ای است که در پیوند به این کمک‌ها آب می‌خورد.

خادم محمدی، یکی از باشندگان کابل، در رابطه به اهداف نهادهای مددرسان می‌گوید: «اکثر این بنیاد‌ها به نام شخص یا حزب خاصی است که با استفاده از ایجاد بنیاد خیریه، دنبال شهرت‌طلبی و جلب توجه مردم استند؛ اگر این چنین نباشد، پس نمایش کمک‌هایی که به مردم می‌کنند در رسانه‌ها به معنای چیست؟»

خادم، همچنان می‌گوید که به هر اندازه، واقعه‌ یا حادثه‌، رسانه‌ای باشد، به همان اندازه تعداد بنیادها و اشخاصی که دنبال شهرت استند، بیشتر کمک می‌کنند تا بیشتر در باره‌ی شان تبلیغات شود. عده‌ا‌ی از بنیاد‌های خیریه در حقیقت دریچه‌ی تبلیغی برای صاحبان شان استند.

به باور شهروندان، کمک‌های این‌ نهادها، تا این که بشردوستانه و برای رفع نیاز آسیب‌دیدگان و نیازمندان باشد، منتی است که بر آنان گذاشته می‌شود و با گرفتن تصویر از یک تکه نانی که می‌دهند، در حقیقت، عزت و اعتماد‌به‌نفس انسانی را با همگانی کردن آن زیر پا می‌کنند.

یما دورانی، یکی  دیگر از باشندگان کابل، می‌گوید: «در افغانستان فقر و ناداری بسیار است. از این همه بنیادهای خیریه تا هنوز چه خیر به مردم رسیده؟ این نهادها چی دردی را از این مردم فقیر تا هنوز کم کرده؟»

او می‌گوید که هر چند بنیادهای خیریه مکلفیت ندارند که به فقر و ناداری جامعه رسیدگی کنند؛ اما وظیفه‌ی انسانی و وجدانی خود را باید در مقابل مردم انجام دهند. اگر قصد کار خیر و انسان‌دوستانه  دارند، برای مردم بدون کدام مقاصد شخصی یاری رسانند؛ اما متأسفانه این نهادها با دو قوطی روغن  به مردم فقیر و بیچاره منت می‌گذارند.

برخی از نیازمندان در کابل می‌گویند که کمک‌های مقطعی این نهادها که بیشتر به خاطر تبلیغات و شهرت خود شان انجام می‌شود، هیچ دردی از آنان را دوا نمی‌کند و هرازگاهی این نهادها جهت برنامه‌های تبلیغاتی شان، سراغ نیازمندان می‌روند تا برای تبلیغات شان ویدیو تهیه کنند.

 نوریه، خانمی که به تنهایی خود مسؤولیت سرپرستی هشت عضو خانواده‌اش را دارد و به تازگی از پاکستان به کشور بازگشته است، در رابطه به کمک‌های نهادهای مددرسان به آن‌ها می‌گوید: «بی‌سرپناه و بدون نان استیم؛ از بازگشت ما به کشور شش ماه می‌شود؛ اما تا هنوز فقط یک مرتبه، سه ماه قبل یکی از بنیادهای خیریه به ما مقداری آرد و روغن کمک کرد. اکثریت خانواده‌هایی که در اینجا خیمه دارند، از این کمک‌ها محروم ماندند. از کمکی که به ما کردند، عکس و فیلم گرفتند و این کار شان برایم قابل قبول نیست. اگر کسی یا نهادی کمک می‌کند، باید به خاطر انسانیت و دست‌گیری از هم‌نوعان خود کمک کند. این کمک‌ها نباید صرفا به خاطر پخش شدن گزارش در رسانه‌ها و شهرت فردی شان باشد.»

آنچه برای این نیازمندان سخت تمام می‌شود، نادیده گرفتن غروری است که از طرف کمک‌رسان‌ها زیر پا می‌شود. آنان می‌گویند که هر چند امکانات اولیه‌ی زندگی شان را از دست داده اند؛ اما فقر و تنگ‌دستی، به معنای از دست دادن غرور و عزت یک انسان نیست که در بدل لقمه‌ی نانی به فروش برسد.

فهیمه که در عین حرف زدن اشک‌هایش جاری است، از زیر پا شدن غرورش می‌گوید:«چند ماه قبل یکی از نهاد‌های خیریه به ما کمک کرد؛ ما فکر کردیم که این کمک به خاطر خیرخواهی است؛ اما بعدا در تلویزیون نوار تصویری ما را پخش کرد. تمام دوستان و نزدیکان مان آن ‌را دیدند و غرور ما زیر پا شد.»

برخی از این نیازمندان که کمک‌هایی را از نهادهای خیریه دریافت کرده اند، پس از دیدن تصاویر شان در رسانه‌ها، از گرفتن این کمک‌ها ناراض اند و می‌گویند که گرسنگی بهتر بود از این که در بدل کمک ناچیزی عزت نفس و غرور ما را جهت منفعت‌های شخصی شان به تبلیغات بازرگانی برسانند.

گلثوم، از قبول این کمک‌ها اظهار پشیمانی می‌کند و می‌گوید: «اگر او می‌دانست از آن‌ها تصویری در تلویزیون به نشر می‌رسد، هیچ گاه آن کمک‌ها را قبول نمی‌کرد. گرسنگی بهتر از این بود که زیر پا شدن غرور مان را در تلویزیون‌ها به نمایش بگذارند. ما گدا نیستیم، فقط کمک شان را قبول کردیم. کمک باید به گونه‌ا‌ی باشد که به دست راست بدهید و دست چپ خبر نشود. این که بر این کمک‌ها دهل زده شود و عالم و آدم از آن باخبر شود، ریا و فریب دادن مردم است. با نمایش دادن کمک‌های شان و نشان دادن وضع فقر و بیچارگی  مردم از طریق رسانه‌ها، غرور مردم را زیر پا می‌کنند.

تعریفی که از مؤسسه‌های خیریه ارائه می‌شود

مؤسسه‌ی خیریه، یک نوع از کسب و کار است که معمولا توسط مردم یا فرد خاصی ایجاد می‌شود و به طور غیر انتفاعی در جهت رسیدگی به مشکلات مختلف فعالیت می‌کند. به طور کلی، این نوع از کسب و کار به یک مؤسسه‌ی خیریه و یا یک بنیاد که ممکن است به شکل دولتی و یا خصوصی فعالیت ‌کند، اشاره می‌کند. یک مؤسسه‌ی خیریه، ممکن است به فعالیت‌های مذهبی، آموزشی، اقتصادی و یا سایر فعالیت‌های مرتبط با منافع عمومی و بشردوستانه بپردازد. قوانین هر مؤسسه‌ی خیریه بسته به این است که در چه کشوری فعالیت می‌کند و نظر به هر کشوری ممکن است متفاوت باشد. بنا بر این، قوانین و مفاد مالیاتی مرتبط با مؤسسه‌ی خیریه، بستگی به قوانین کشوری که در آن فعالیت می‌کند، دارد.

بنیاد خیریهی کلینتون، اورژانس، یونسیف، بیل‌گیتس، آکسفام، نجات کودکان و دیگر نهادها، از جمله نهادهای خیریه‌ای استند که فعالیت‌های جهانی انجام می‌دهند.

 مؤسسات خیریه، به انجام فعالیت‌های مختلفی از قبیل امدادرسانی به فقرا و افراد کم‌توان، ایجاد و مدیریت بناهای تاریخی و ساختمان‌های عمومی، ارتقای جامعه با ارائه‌ی خدمات اجتماعی، کودکان، حقوق مدنی، تبليغات اسلامي، تحقيقات فرهنگي، علمي، ديني، فني، اختراعات، اکتشافات، تعليم و تربيت، بهداشت و درمان، بنا و تعمير و نگ‌هداري مسجد‌ها، ایجاد مدرسه‌های علوم دینی، مکتب‌ها، دانشگاه‌هاي دولتي، مراسم تعزيه و اطعام، تعمير آثار باستاني، امور عمراني و آباداني، هزينه يا وام تحصيلي دانش‌آموزان و دانشجويان، کمک به مستضعفان و آسيب‌ديدگان حوادث ناشي از سيل، زلزله، آتش‌سوزي، جنگ و حوادث غيرمترقبه‌ی و دیگر فعالیت‌های بشردوستان می‌پردازد.

یونس سالک، سخنگوی وزارت اقتصاد افغانستان، می‌گوید که در حال حاضر در کشور ۲۰۳۱ مؤسسه‌ی غیر انتفاعی داخلی و ۲۷۱ مؤسسه‌ی غیر انتفاعی خارجی وجود دارد؛ این مؤسسه‌ها در سراسر افغانستان فعالیت می‌کنند؛ اما به دلیل این که در کابل امکانات و نفوس بیشتر وجود دارد، ساحه‌ی فعالیت شان در کابل نسبت به ولایت‌ها بیشتر  است.

سالک، اضافه می‌کند که این مؤسسات در سکتورهای مصؤونیت اجتماعی، زیربنای امنیت، اقتصاد، صحت و دیگر موارد فعالیت انجام می‌دهند. مالکان این شرکت‌ها افراد عادی یا بازرگان استند و درآمد بعضی از  این مؤسسات توسط نهادهای بین‌اللملی پرداخت شده و عده‌ا‌ی هم از سرمایه‌ی شخصی صاحبان شرکت‌ها حاصل می‌شود.

آمار اخیر نشان‌دهنده‌ی آن است که ۵۴،۵ در صد مردم افغانستان زیر خط فقر قرار دارند.