تحمل کارهای سنگین برای تحقق یک آرزو

محراب الدین ابراهیمی
تحمل کارهای سنگین برای تحقق یک آرزو

بحران امنیتی، ضعف اقتصادی و ناهنجاری‌های اجتماعی، از علت‌هایی خوانده می­شوند که در زندگی مردم کشور سایه افکنده و سبب بی‌سواد ماندن بیش از ۶۰ درصد جمعیت افغانستان شده است.

هزاران انسان در سراسر کشور که تمایل و علاقه‌مندی فراوانی به باسواد شدن داشتند؛ اما بنا بر علت‌هایی همچون بحران امنیتی، ضعف اقتصادی و ناهنجاری اجتماعی در تاریخ صد سال اخیر کشور، از نعمت خواندن و نوشتن بی بهره مانده اند و بی‌سوادی سبب شده است که آنان با کمبودی‌های فراوانی در زندگی شان روبه‌رو شوند.

محمود، مردِ ۶۰ ساله‌ی بغلانی، یکی از همین افرادی است که بی‌سوادی او را با مشکلات زیادی روبه‌رو کرده است؛ تحمل کارهای سنگین و شاق و سخت‌­تر از همه ناتوانی در خواندن و نوشتن.

حالا این مرد، برای باسواد شدن دو پسرش، همه‌ی سنگینی کارهای شاق و طاقت‌فرسا را بر دوش می­کشد و زیر گرمای آفتاب سوزان و در سرمای زمستان، خم و راست می­شود تا آینده‌ی فرزندانش متفاوت از او باشد.

شهر پلخمری مرکز ولایت بغلان، زمستان سرد و تابستان نهایت گرم دارد. تنها گرمی و سردی این شهر در دو ماه اول فصل بهار تعادل پیدا می­کند. در یکی از روزهای گرم طافت‌فرسا، محمود را در محل کارش که به نام «دوبیله­گی» دریا نامیده می­شود، دیدم که برای تزئین شدن قصر و خانه‌های ثروت‌مندان، از ریگ و سمنت «کتاره» می­ریزد. به قصد شنیدن قصه­اش رفتم و در نخست اجازه‌ی عکس­برداری را برایم داد و پس از گرفتن چند قطعه عکس، پای صحبت‌هایش نشستم.

چای تعارف کرد. از این که تنها یک گیلاس چای‌خوری داشت و با آن خود رفع تشنگی و خستگی می‌کرد، ازش تشکری کرده و سرِ صحبت را با او باز کردم.

او، متولد سال ۱۳۳۸ در بغلان است و کارهای دشوار زیادی انجام داده است، تا برای دو پسرش که اکنون تا حدی نیز مطابق خواست او عمل کرده اند، زمینه‌ی درس خواندن و با سواد شدن را فراهم کند.

تا یک­سال پیش «گل­کاری» می­کرده؛ اما بنا بر بازار خوبی که «کتاره‌فروشی» دارد، به این کار روی آورده است و در این مدت ده‌ها خانه و قصر مالکان ثروت از محصول زحمات او تزئین شده است.

بزرگترین آروزی محمود، فراگیر شدن سواد در کشور است. به باور او، ناهنجاری‌های موجود در کشور ریشه در بی‌سوادی دارد.

محمود، خاطرات تلخی که از ناحیه‌ی نداشتن سواد در زندگی اش دیده است را، یک به یک به همراه دارد. او میگوید: «یک شماره‌ی تلفون را که نوشته نتانی، چقدر مشکل تمام می‌شود.  دیگه کارهای کلان در جایش باشه»

با راه اندازی کارِ «کتاره سازی»، کار او نسبت به پیش رونق نسبتا خوبی دارد و در کنار مخارج خانه، مصارف تحصیل فرزندانش را نیز می­تواند تأمین کند.

محمود می­‌گوید که در هر ماه، میزان فروش کتاره‌های دست‌ساخت او متفاوت است؛ از دو صد تا یک­هزار کتاره فروش دارد و از این آدرس ۵ هزار تا بالاتر از ۱۰ هزار افغانی ماهانه عاید دارد که بخش بزرگی از این درآمدش را بر تحصیل فرزندانش اختصاص داده است.

یکی از فرزندان محمود، دانشجوی دانشکده‌ی اقتصاد و یکی دیگر از فرزندانش به تاز­گی از صنف ۱۲ فارغ شده است و آرزو دارد که بتواند او نیز به یکی از دانشکده‌های مورد علاقه‌اش شامل شود و درس بخواند.

به باور او، با سواد شدن جوانان در آینده‌ی کشور نقش مهمی در پیشرفت و پایان یافتن ناامنی ها دارد. می­گوید، اگر در هنگام جوانی و نوجوانی او زمینه‌هایی که در شرایط فعلی فراهم شده است، می­بود، اکنون وی نیز با سواد بود و شاید هم وظیفه‌ی بهتری می­داشت.

محمود، می­گوید که تلاش دارد فرزندانش رویای تحقق نیافته‌ا­ی را که او سالیان زیادی ا­ست در سینه دارد، بر آورده سازند و به خواست‌های شان در زندگی دست یابند.

تنها این مردِ ۶۰ ساله‌ی بغلانی نیست که از بی­سوادی متضرر شده اند، قرار آمار سازمان ملل متحد، ۶۶ درصد مردم افغانستان، كاملاً از نعمت سواد بي‌بهره اند و ۳۴ درصد مردم كشور باسواد اند كه بيشتر اين افراد تنها توانايي خواندن و نوشتن را دارند.

گیلاس چایش را جا گذاشت. از این که وقت او را گرفته بودم عذر خواستم؛ اما با چهره رضایت‌مندانه از این مصاحبه، آخرین آرزویش را نیز شریک ساخت؛ آروزیی که تمامی شهروندان کشور شب و روز در انتظار آن استند؛ تأمین  صلح دایمی در کشور!