سوگند دو رییس‌جمهور و گردش ابرهای «سیاه» در آسمان افغانستان

سید مهدی حسینی
سوگند دو رییس‌جمهور و گردش ابرهای «سیاه» در آسمان افغانستان

حکومت وحدت ملی رسما پایان یافت و برگزاری «دو مراسم تحلیف» مسیر شرکای قدرت پنج‌سال پیش را از هم جدا کرد. هم‌زمان با برگزاری دو مراسم تحلیف، بی‌نظمی تمام‌عیار در پایتخت فراگیر شد، طوری که هرکسی انارشی موجود را به نفع خود تعبیر می‌کند. از یک طرف بخشی از توده‌ها به نام دموکراسی و حفاظت از آرای مردم، در صحن سپیدار پرسه زده، سنگ پیروزی و دموکراسی را برسینه کوبیده، شعار زنده‌باد و مرده‌باد سر دادند؛ از سوی دیگر بخش دیگری به نام جمهوریت، سرود و نوایی را در ارگ ریاست‌جمهوری سر دادند. در این میان اما بخش دیگری از مردم هم هستند که نه به ارگ و سپیدار تعلق خاطر دارند و نه هم از مراسم تحلیف خوشحال‌اند. این‌ها بیشتر نگران سلامت کشور استند و در واقع، از خیر دو رییس‌جمهور گذشته‌اند، آن‌چه که ترس و وحشت فراگیر آن‌ها را محصور کرده، ناشی از حکومت ‌موازی، تجزیه‌طلبی و یا هم تقسیم کشور است؛ حکومت ‌موازی به معنای تجزیه‌طلبی است. این‌جاست که «منافع ملی» قربانی قدرت‌طلبی افراد و جریان‌هایی می‌شود که عملا کشور را به سوی فروپاشی هدایت می‌کنند. تا همین لحظه که ساعت سه و نیم بعد از ظهر (۱۹ حوت) است، اشرف‌غنی و داکتر عبدالله درحال برگزاری مراسم تحلیف‌شان استند و افکار عمومی به جهتی متمرکز شده که انگار افغانستان در گودالی از هرج و مرج فرو رفته است.
دو مراسم تحلیف از یک طرف، وقار کشوری به نام افغانستان را به تمسخر گرفت و از طرف دیگر، این اقدام، در سطح کشورهای دموکراتیک جهان بی‌پشینه بود که در یک پایتخت در یک شهر و آن‌هم در فاصله‌ی چندمتری، برنده و بازنده‌ی انتخابات، مدعی ریاست‌جمهوری استند و مراسم سوگند وفاداری یاد می‌کنند. همه‌ی این منازعه و کشمکش در یک مفهوم خلاصه می‌شود و آن رسیدن به اقتدار است. در یک کلام، قدرت سیاست‌مداران ما را از خود بی‌خود کرد تا برای رسیدن به آن، از هر ابزاری استفاده ‌کنند.
چرا کار به این‌جا کشیده شد؟
عامل اساسی تشنج فراگیر در کابل، کمیسیون‌های انتخاباتی است و مدیران ضعیف این کمیسیون‌ها، افغانستان را در شرایط حساس و شکننده قرار دادند و اکنون کشور به سقوط نزدیک شده است. هرچند، اعضای کمیسیون، توسط هفده نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری گزینش شدند که آقای عبدالله نیز در انتخاب کمیشنران کمیسیون‌ها نقش داشت؛ اما در فرجام، برایند کار این نهادها، مورد قبول ثبات و همگرایی قرار نگرفت و ادعاها مبنی بر تقلب گسترده در انتخابات مطرح شد. با گذشت هر روز، وضعیت سیاسی افغانستان وخیم‌تر می‌شد و سطح تنش‌های انتخاباتی بالا می‌گرفت و برهمین مبنا، انتظار می‌رفت که کمیسیون انتخابات، با دقت بیشتری و با درک اوضاع افغانستان، نتیجه‌ی نهایی را اعلام نمی‌کرد؛ اما این اقدام کمیسیون، ابرهای تاریک را بر آسمان افغانستان به گردش درآورد. تیم ثبات و همگرایی به رهبری آقای عبدالله، پس از اعلام نتیجه‌ی نهایی انتخابات، خود را پیروز انتخابات اعلام کرد و همین‌جا بود که افغانستان به سوی اتفاق‌های ناگوار پیش‌رفت. در آستانه‌ی برگزاری مراسم تحلیف عبدالله و غنی، دیپلمات‌های خارجی در کابل تلاش کردند تا فروکش کردن تنش‌های سیاسی، مراسم‌های تحلیف به تأخیر افتد. در این میان، زلمی خلیل‌زاد فرستاده‌ی ویژه‌ی امریکا برای صلح افغانستان در نقش میانجی، نزدیک به ده بار با داکتر عبدالله و محمد اشرف‌غنی دیدار و بیش از حد تلاش کرد تا قناعت دو طرف را فراهم سازد؛ اما مؤفق به این کار نشد. محتوای رفت‌وآمد خلیل‌زاد در سپیدار و ارگ مبتنی بر تقسیم قدرت بود. آقای غنی چهل درصد کابینه را همراه با ریاست شورای عالی صلح به آقای عبدالله پیشنهاد کرد تا از مراسم تحلیف خود منصرف شود؛ اما برعکس این پیشنهاد از سوی عبدالله به محمداشرف ‌غنی پیشنهاد شد که به هرصورت، هیچ‌گونه سازشی میان دوطرف به وجود نیامد.
حالا که مراسم تحلیف اجرا شد و هرکدام به زعم خویش، رییس‌جمهور افغانستان استند؛ اما شیوه‌ی کاری حکومت‌داری چه می‌شود؟ فرامینی‌که صادر می‌شود با چه میکانیزمی، جنبه‌ی اجرایی پیدا خواهد کرد؟ پاسخ واضح است که نه تنها فرامین و اقدامات دو طرف جنبه‌ی اجرایی پیدا نمی‌کند، بلکه تضاد ملی را در میان ادارات حکومتی به وجود می‌آورد و این تضاد، همه‌ی مردم به ویژه‌ کسانی‌که در ادارات حکومتی استند، را در مقابل هم قرار خواهند داد که در این صورت، کشور درگیر خشونت‌هایی خواهد شد که برایند آن جز جنگ و ویرانی، چیز دیگری بوده نمی‌تواند.

داکتر عبدالله، پس از ادای سوگند، معاونین خود را به دفاترکاری‌شان معرفی کرد. عبدالله، معاون اول خود آقای بابر فرهمند را در قصر صدارت (روبه‌روی وزارت خارجه) معرفی کرد. دفتری‌که پیش از این، به عبدالرشید دوستم تعلق داشت و همین‌طور، اسدالله سعادتی معاون دوم خود را نیز به قصر صدارت معرفی کرد. این دفتر ممکن، همان مکانی است که سرور دانش، معاون دوم ریاست‌جمهوری آن‌جا ایفای وظیفه می‌کند.
داکتر عبدالله، در سخنرانی خود با اشاره به بحران انتخاباتی ۲۰۱۴، افزود که اگر در انتخابات گذشته به هدف ثبات و وحدت ملی، تن به مصلحت داده نمی‌شد، افغانستان به بحران می‌رفت؛ اما اکنون موضوع کاملا برعکس شده است و این‌بار، اگر نتیجه‌ی تقلبی پذیرفته می‌شد، فاتحه‌ی دموکراسی در افغانستان خوانده می‌شد.
وی همچنان در مورد تنش‌های خود با محمد اشرف‌غنی، افزود: «ما همیشه حاضر به بحث و گفت‌وگو استیم. ما برای وحدت افغانستان کار کردیم و می‌کنیم، نه برای تقسیم افغانستان. گفت‌وگو را بهترین طریقه‌ی حل منازعات و مشکلات می‌دانیم. هرلحظه حاضر به گفت‌وگو استیم. نیروهای قهرمان امنیتی کشور ما سرمایه‌ی ملی ما استند. این نیروها حرفه‌ای، مسلکی، بی‌طرف و در خدمت نظام استند و هدایت من این است تا بی‌طرفی خود را در منازعات سیاسی، حفظ نمایند.» آقای عبدالله مدعی است که در روزهای گذشته، همواره خواسته تا با جانب مقابل به بحث و گفت‌وگو بنشیند؛ اما از سوی رقیب سیاسی او رد شده است.
در این میان، محمداشرف غنی، پس از ادای سوگند وفاداری، به علل تنش‌های سیاسی اشاره نکرد؛ اما از رقیبان سیاسی خود خواست که یک‌جا تحت یک نظام برای کشور خدمت کنند. «پایان روند انتخابات، غلبه بر دسسیسه‌ها و توطئه‌ها است. هیچ کسی در این روند نباخته است؛ بلکه هر یک به اندازه‌ی توان در تحکیم مردم سالاری نقش ادا کردیم. عصر گروه‌گرایی، سلطه‌گرایی، تهدید و یکه‌تازی‌ها پایان یافته است. آن چه ملت را بسیج می‌کند، صدای وحدت و یک‌پارچه‌گی است. از حریفان سیاسی خود می‌خواهم که با من یک‌جا شده و برای وطن خدمت کنیم.»