سکوت جهان به مرگ ۱۳ شهروند افغانستانی

مهدی غلامی
سکوت جهان به مرگ ۱۳ شهروند افغانستانی

همه چیز از ترور قاسم سلیمانی، فرمانده‌ی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران توسط امریکا شروع شد. ایالات متحده او را به راحتی در یک حمله‌ی پهپادی در ۱۳ جدی ترور کرد. از همان ابتدای آن ترور و خشم مردم ایران از کشته شدن این فرمانده‌ی ارشد، مشخص بود که ترور قاسم سلیمانی آغاز مجموعه‌ای از ناآرامی‌ها، حملات و کینه‌جویی‌ها خواهد بود؛ اما شاید هیچ کسی فکر نمی‌کرد که در پی انتقام جمهوری اسلامی ایران از امریکا، در این میان بزرگ‌ترین قربانی، هواپیمای بوئینگ ۷۳۷ اوکراینی باشد. این هواپیما در ۱۸ جدی، اندکی پس از برخاستن از فرودگاه خمینی مورد اصابت سامانه‌ی موشکی تور قرار گرفت و خیلی زود در حوالی شهر تهران سقوط کرد.

مقامات جمهوری اسلامی ایران در اوایل تلاش کردند این موضوع را خیلی رسانه‌ای نکنند؛ اما در دنیای امروزی و خبررسانی‌های لحظه‌ای، نباید توقع داشت که سرنگونی یک هواپیمای بزرگ که تمامی ۱۷۶ سرنشین آن کشته شدند، مخفی بماند و هیچ کسی از این موضوع بویی نبرد. با این وجود، دولت ایران سه روز مقاومت کرد و هیچ مسؤولیتی را بر عهده نگرفت. علی‌ عابد‌زاده، رییس سازمان هواپیمایی ایران، علت حادثه را آتش‌سوزی درون هواپیما عنوان کرد و گفت اساسا امکان انفجار این هواپیما بر اثر شلیک موشک از لحاظ فنی وجود ندارد؛ اما پس از گذشتن سه روز از آن حادثه و انکار دخالت ایران در سقوط هواپیمای اوکراینی، سرانجام ستاد کل نیروهای مسلح این کشور صبح شنبه ۲۱ جدی با انتشار اطلاعیه‌ای اعتراف کرد که سقوط هواپیمای مسافربری اوکراینی که منجر به کشته شدن ۱۷۶ نفر سرنشین آن شد و هیچ کسی از آن زنده بیرون نیامد، «خطای انسانی» بوده است. در بخشی از این اطلاعیه‌ آمده است: «ستاد کل نیروهای مسلح ضمن عرض تسلیت و اظهار همدردی با خانواده‌های داغ‌دار هم‌وطن و جان‌باختگان اتباع سایر کشورها و عذرخواهی به خاطر خطای انسانی پیش آمده، اطمینان کامل می‌دهد با پیگیری انجام اصلاحات اساسی در فرآیندهای عملیاتی در سطح نیروهای مسلح امکان تکرار این گونه خطاها را غیرممکن ساخته و بلافاصله مقصر آن را به سازمان قضایی نیروهای مسلح معرفی کند تا با خطاهای صورت گرفته برخورد قانونی صورت گیرد.»

در این هواپیما که از تهران به مقصد کی‌یف، پایتخت اوکراین در حرکت بود، ۱۷۶ نفر حضور داشتند. آمار‌ رسمی می‌گوید که ۱۶۷ نفر آن‌ها مسافر بودند و ۹ تن دیگر شامل خدمه‌‌‌های پروازی می‌شدند. کشته شده‌های این پرواز، ایرانی، کانادایی، اوکراینی، سویدنی، بریتانیایی و افغانستانی بودند و خیلی زود واکنش‌های کشورهایی که شهروندان شان در این پرواز کشته شدند را به همراه داشت.

پس از اعتراف ایران به سرنگونی هواپیمای اوکراینی، ولودیمیر زلنسکی، رییس‌جمهور اوکراین، ضمن عرض تسلیت، ۱۹ جدی برابر با ۹ جنوری را ماتم ملی اعلام کرد و دو روز بعد گفت: «اوکراین بر پذیرش کامل گناه [ایران] تأکید می‌کند. ما انتظار داریم ایران مسؤولین این حادثه را به پنجه‌ی قانون بسپارد، جسدها را برگرداند، غرامت بپردازد و یک عذرخواهی رسمی کند. تحقیقات در این زمینه باید کامل، آزاد و بدون هیچ تأخیری ادامه یابد.» کانادا نیز که گفته می‌شود پس از ایران بیشترین تعداد شهروندان کشته شده را در سرنگونی این هواپیمای اوکراینی دارد، آن حادثه را یک «تراژیدی» خواند و فرانسوا فیلیپ شمپِین، وزیر خارجه‌ی این کشور، اعلام کرد که کشورش در این رابطه با اوکراین در تماس است و مارک گارنو، وزیر حمل و نقل کانادا گفت که کانادا آماده است در تحقیقات در این زمینه همکاری کند. جاستین ترودو، نخست‌وزیر کانادا، خواستار«شفافیت و اجرای عدالت» برای تمام خانواده‌ها و بازماندگان قربانیان شد.

از سوی دیگر چهار شهروند بریتانیا نیز در آن پرواز حضور داشتند و بوریس جانسون، نخست‌وزیر این کشور، خواستار برگشتاندن اجساد کشته شده‌ها شد و تعهد کرد با کانادا و اوکراین در این رابطه همکاری کند. نکته‌ی قابل توجه در مورد بریتانیا این است که راب مک‌ایر، سفیر بریتانیا در تهران، در جریان تجمعی که در مقابل دانشگاه امیرکبیر برگزار شده بود، بازداشت و پس از سه ساعتی که در بازداشت سپری کرد، آزاد شد. در واکنش به بازداشت سفیر بریتانیا، دومینک راب، وزیر خارجه‌ی بریتانیا، در بیانیه‌ای، بازداشت سه‌ساعته‌ی سفیر خود در تهران را اقدامی «بی‌دلیل و ناموجه» دانسته و آن را «نقض فاحش» قوانین بین‌المللی خواند؛ اما رسانه‌های حامی ایران، او را متهم به «اقدام به سازماندهی و تحریک و هدایت برخی اقدامات رادیکال و ساختارشکنانه» کردند.

در این میان اما ایالات متحده نیز به نوبه‌ی خود در مورد این حادثه‌ی غم‌انگیز که به گفته‌ی صدیق صدیقی، سخن‌گوی اشرف‌غنی، رییس‌‌جمهور افغانستان، ۱۳ نفر از شهروندان افغانستان نیز جان شان را از دست داده اند؛ اظهار نظر کرد. دونالد ترامپ، رییس‌جمهور امریکا، در این باره گفت که مشکوک است که هواپیمای ایرانی سرنگون شده باشد و ممکن است کسی اشتباهی کرده باشد. برای امریکا اما چیزی که بیشتر از سرنگونی هواپیمای اوکراینی اهمیت دارد، اعتراض‌هایی است که در حال شکل‌گیری در ایران است. پس از اعتراف ایران به دست داشتن در سرنگونی هواپیمای اوکراینی، بخش بزرگی از مردم ایران از این اتفاق به خشم آمده و دست به اعتراض‌هایی در مقابل دانشگاه‌های امیرکبیر و شریف تهران زدند. دولت و رسانه‌های داخلی در ایران تلاش حداکثری از خود به خرج دادند تا موصوع اعتراض‌های مردمی در واکنش به سرنگونی هواپیمای اوکراینی را یا اطلاع‌رسانی نکنند یا این اعتراض‌ها را کم‌اهمیت جلوه دادند. ترامپ اما از آن سوی دنیا دوباره متوسل به توییتر شد و دو توییت مشخص در مورد اعتراض‌ها منتشر کرد. نکته‌ی جالب در توییت‌های ترامپ این بود که پس از انتشار اولین توییت، ترجمه‌ی فارسی آن را نیز منتشر کرد و توییت دوم را نیز همین‌طور به زبان فارسی و خطاب به مردم ایران منتشر کرد. ترامپ در توییت اولش نوشت: «به مردم شجاع و رنج‌کشیده‌ی ایران: من از ابتدای دوره‌ی ریاست جمهوری‌ام با شما ایستاده‌‌ام و دولت من هم‌چنان با شما خواهد ایستاد. ما اعتراضات شما را از نزدیک دنبال می‌کنیم. شجاعت شما الهام‌بخش است.» در فاصله‌ی نزدیک به دو ساعت پس از توییت اول به زبان فارسی، ترامپ توییت دیگری با این متحوا نوشت: «دولت ایران باید به گروه‌های حقوق بشر اجازه بدهد حقیقت کنونی اعتراض‌های در جریان مردم ایران را نظارت کرده و گزارش بدهند. نباید شاهد کشتار دوباره‌ی معترضان مسالمت‌آمیز و یا قطع اینترنت باشیم. جهان نظاره‌گر این اتفاقات است.»

بی‌تردید فشارهای سیاسی و واکنش‌ دولت‌هایی که شهروندان شان را در سرنگونی هواپیمای اوکراینی از دست داده اند، عرصه را بر ایران تنگ خواهد کرد و باعث دودستگی مردم ایران و شکاف در وحدت مردم ایران خواهد شد؛ زیرا طرف‌داران نظام جمهوری اسلامی در ایران می‌خواهند این موضوع هر چه زودتر خاتمه یابد و منجر به اعتراض‌های ضد نظام نشود و از سوی دیگر، مخالفان جمهوری اسلامی ایران، قصد دارند با استفاده از این فرصت، تلاش حداکثری خود در سرنگونی نظام حاکم بر ایران را به خرج دهند.