جنگ برای صلح

مهدی غلامی
جنگ برای صلح

نویسنده: جیمی گروم- سن نوربرت تایمز

مترجم: مهدی غلامی

اکنون ۱۸ سال از حضور نظامی امریکا در افغانستان می‌گذرد. این جنگی است که پایان آن را به چشم نمی‌بینیم. بر پایه‌ی اطلاعات وزارت دفاع امریکا، در این سال‌ها ۲٫۲۰۰ پرسونل نظامی امریکا کشته شده اند. بحران خلق شده به دست طالبان، القاعده و گروه‌های ماهواره‌ای داعش و تلاش‌های امنیتی ایالات متحده، منجر به مرگ حدودا ۳۱٫۰۰۰ نفر شده است. هرچند این آمار وحشتناک است؛ اما مردم افغانستان به آن عادت دارند. تاریخ افغانستان پر از خون و خشونت از سوی گروه‌های داخلی و خارجی بوده است.
اولین جنگ بزرگ افغانستان در زمان اموی‌ها و عباسی‌ها رخ داد که می‌خواستند خلافت اسلامی‌ شان را به سمت شرق گسترش دهند. دخالت آن‌ها بین سال‌های ۶۰۰ – ۱۲۰۰ برای افغانستان مرگ و ویرانی آورد. این امر که افغانستان توسط خلافت‌های گوناگونی اداره می‌شد، باعث روی آوردن گسترده‌ی افغان‌ها به دین اسلام و کنار گذاشتن ادیان قبلیه‌ای شد. پس از پایان خلافت‌ها، مقاومت افغانستان در برابر نفود و سلطه‌ی غرب آغاز شد.
پس از آن که بریتانیایی‌ها در قرون ۱۸ و ۱۹ موفق به تصرف و اشغال هند و پاکستان شدند، به غرب آن چشم دوختند تا افغانستان را در سال ۱۸۳۹ میلادی اشغال کنند. بریتانیایی‌ها به کابل لشکرکشی کردند و سریعا شاهی برگزیدند که می‌بایست به امپراتوری بریتانیا وفادار باشد. افغان‌ها به زودی با روی آوردن به جنگ‌های چریکی برای مقابله با این اشغال، مقاومتی ایجاد کردند. زمانی که یک گروه ۵٫۰۰۰ نفری از سربازان بریتانیایی از کابل به سوی جلال‌آباد می‌رفتند، مورد کمین مردان قبلیه‌ای افغان قرار گرفتند و تقریبا تمام آن سربازان کشته شدند. تنها یک سرباز موفق شد خودش را به جلال‌آباد برساند. او را آزاد کرده بودند تا به سایر بریتانیایی‌ها بگوید که چه سرنوشتی در انتظار آن‌ها در افغانستان است. مردم افغانستان موفقانه بریتانیایی‌ها را در ۱۸۴۲ از کشور خود بیرون کردن؛ اما این آخرین باری نبود که افغان‌ها مجبور می‌شدند که با بریتانیایی‌ها بجنگند و مقابله کنند. در سال ۱۸۷۸، بریتانیایی‌ها بار دیگر افغانستان را تصرف کردند. نتیجه همان بود. آن‌ها دوباره در سال ۱۸۸۰ شکست خوردند.
در دهه‌ی ۶۰ و ۷۰ میلادی، افغانستان شاهد جنبش کمونیستی‌ای بود که قدرت را به دست گرفت. افغان‌ها از روسیه به عنوان یک کشور کمونیستیِ دیگر تقاضای کمک اقتصادی کردند؛ اما روس‌ها در شیوه‌ی سیاست‌گذاری‌ کمونیستیِ افغان‌ها شک داشتند. دولت شوروی تصمیم گرفت تا افغانستان را اشغال کند و یک دولت کمونیستی به مانند روسیه بسازد. رهبران قبیله‌ای افغان و مسلمانان خاورمیانه، این اشغال را تهدیدی برای اسلام در منطقه دانستند. با آغاز شورش‌، مقاومت‌کنندگان به نام مجاهدین شناخته شدند. دولت ایالات متحده، این گروه را یک نیروی مشروع می‌دانست و به همین دلیل، سلاح و چندین مأمور CIA را به افغانستان فرستاد که به مجاهدین آموزش دهند تا در برابر ارتش شوروی بجنگند. در سال ۱۹۸۹، اتحاد شوروی شکستش را اعلام و از افغانستان عقب‌نشینی کرد. در ۱۹۹۰، مجاهدین قوی‌ترین نیروها در منطقه بودند و به سه گروه تقسیم شدند. اولی، ائتلاف شمال به پشتیبانی امریکا بود که رهبری آن را احمدشاه مسعود به دست داشت، دومی القاعده به رهبری اسامه بن لان و سومی طالبان به رهبری ملا محمد عمر بود. طالبان و القاعده با همکاری هم، ائتلاف شمال را به کوه‌ها گریختاندند. هم‌زمان با آن، ارتش صدام‌حسین کویت را اشغال کرد. جهان اسلام می‌ترسید که ارتش عراقی صدام‌حسین، عربستان را هم اشغال کرده و مکه و مدینه که دو تا از مقدس‌ترین شهرها در اسلام استند را به تصرف خویش در آورد. اسامه بن لان مطمئن بود که دولت کویت و متحدانش، برای پس زدن ارتش عراق، دست به دامان او خواهد شد؛ اما کویت از نیروهای امریکایی طلب کمک کرد. عملیات «طوفان صحرا» در سال ۱۹۹۱ انجام شد و در همان سال، عراقی‌ها از کویت بیرون رانده شدند. اسامه بن لادن و القاعده از این موضوع به خشم آمدند و خواستند از ایالات متحده انتقام بگیرند. ده سال بعد، در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، نقشه‌ی بن لادن اجرا شد و دو هواپیما، ساختمان‌های مرکز تجارت جهانی را ویران کرده و به قسمت‌هایی از پنتاگون هم آسیب رساند.
حملات ۱۱ سپتامبر، ارتش ایالات متحده‌ی امریکا را مجبور به پاسخ فوری کرد؛ پاسخ فوری‌ای که در ۷ اکتوبر ۲۰۰۱، پای نیروهای امریکایی را افغانستان کشاند. امریکا از آن تاریخ تا کنون، افغانستان را ترک نکرده است. جنبش‌های شورشی‌ای مانند القاعده و طالبان کار امریکا در برقراری یک حکومت مردم‌سالار را تقریبا ناممکن کرده است. ۱۸ سال کار و تلاشِ افغان‌های حامی مردم‌سالاری و پرسونل نظامی امریکا هم کمک چندانی به این موضوع نکرده است. رییس‌جمهور ترامپ و مأموریت وزارت خارجه در قطر و بحرین تلاش کردند تا گفت‌وگوهای صلح با طالبان را آغاز کنند؛ اما این گفت‌وگوها بدون هیچ نتیجه‌ به پایان رسید. تا امروز، به نظر نمی‌رسد که این جنگ برنامه یا پایانی داشته باشد. افغانستان تا همیشه با جنگ آمیخته خواهد بود و مردم آن تا مرز مرگ می‌جنگند تا برادران و خواهران شان را از تروریزم و خشونت نجات دهند؛ از تلاش‌های بریتانیایی‌ها برای گسترش نفوذ شان در قرن ۱۹ گرفته تا حضور کنونیِ ارتش امریکا، افغانستان تا ابد کشوری خواهد بود که در یک جنگ جاودانه برای صلح مبارزه می‌کند.