«شب است و داد بزن بانو! سکوت سرد سترون چیست؟/صدا، صداست که میماند! دلیل حنجره بستن چیست؟» تکهای از شعر شریف سعیدی است که منیره هاشمی، یکی از کاربران فضای مجازی، در اعتراض به فرمان ریاست معارف شهر کابل مبنی بر ممنوعیت ترانهخوانی دختران بالای ۱۲ سال، خوانده است. خانم هاشمی در کنار اینکه زمزمهاش را در برگهی فیسبوکش نشر کرده، نوشته است: «امیدوارم پیش از آنکه فرمان ریاست معارف مبنی بر ممنوعیت آوازخوانی دختران اجرایی شود، همه دستبهدست هم داده و در برابر این فرمان ظالمانهای که صدای دختران را حرام میداند و حنجرهی آنها را میبندد، بایستیم.»
گفتنی است که ریاست معارف کابل، در مکتوبی که نسخهای از آن به رسانهها درز کرده، به تمام مکتبهای این ولایت، دستور داده که از شرکت دختران بالای ۱۲ سال در گروههای ترانهخوانی در هر نوع نشستی ممانعت کنند.
در این مکتوب که با امضای ضمیر گوارا، رییس معارف کابل، صادر شده، آمده است: «به تمام مکاتب دولتی، خصوصی و سواد حیاتی شهر کابل، هدایت جدی داده میشود تا منبعد، به گروههای ترانهی شاگردان اناث که سنین آنان از ۱۲ سال بالاتر باشد، جهت اجرا و خواندن ترانههایشان در هر نوع مجالس و برنامههای عمومی اجازهی اشتراک داده نشود؛ البته مجالسی که اشتراککنندگان آن صد درصد اناث باشند، از این امر مستثنا میباشند.»
این دستور ریاست معارف کابل، واکنشهای زیادی را بهدنبال داشت؛ شماری از کاربران فضای مجازی با هشتگهایی چون: «من سرود خواهم خواند، بار بار آزادی»، «من صدایم هستم»، «نه به ممانعت آواز دختران» و… اعتراضشان را ابراز کردند.
فرحناز فروتن، خبرنگار و فعال حقوق زن با نشر تصویری از مکتوب ریاست معارف کابل (۲۱ حوت) در برگهی فیسبوکش با اشاره به پروندههای ناتمام مکتبهای خیالی و گسترش فساد و ادامهی جنگ ۴۲ سالهی افغانستان، نگاشته است: «حالا با دستدرازی گلوی دختران ما را میفشارند.»
شماری از کنشگران حقوق بشر نیز واکنشهای جدیای را مطرح کردهاند. رامین مظهر، مشاور فرهنگی کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در برگهی فیسبوکش نوشته است که انگار همه نیرویشان را به کار میبرند تا صدای ما را بگیرند؛ این از کنار هم چیدن تیترهای خبرهای شش ماه گذشته، فهمیده میشود.
آقای مظهر، در ادامه از ترور سه خبرنگار تلویزیون انعکاس در ننگرهار، خانهنشین شدن کارمندان زن تلویزیون انعکاس، ترک شغل کردن ۱۵ درصد زنان خبرنگار و همچنان از ترور ۸ نفر از خبرنگاران نام برده و نگاشته است: «میخواهند بگویند همه باید خاموش باشند، مگر یک نفر: دیکتاتور.»
در کنار اینگونه اعتراضها، برخی دیگر از فعالان حقوق زن و کاربران فضای مجازی، با خواندن ترانههایی که دانشآموزان در مکتبها میخوانند، به تصمیم وزارت معارف «نه» گفتهاند. ویدا ساغری، فعال حقوق زن، با خواندن ترانهای که در گذشتهها دانشآموزان میخواندند، اعتراضش را همگانی کرده است. «آسمان رنگ تو هست قشنگ/ رنگِ تو روزها آبیرنگ/ پُرستاره تویی آسمان/ ما ترا دوست داریم بهجان» همچنان زهرا موسوی، یکی دیگر از فعالان حقوق زن، سرود مشهور «برابری» را خوانده و آن را در برگهی توییترش همگانی کرده است: «به روی زخم بر تنم، فقط به حکم بودنم که من زنم، زنم، زنم/ چو همصدا شویم و پابهپای هم رویم و دستبهدست هم دهیم و از ستم رها شویم»
از سویی هم کمیسیون حقوق بشر افغانستان و سفارت بریتانیا در کشور نیز، واکنش نشان داده است. کمیسیون حقوق بشر در اعلامیهای که دیروز ۲۲ حوت نشر کرد، گفته است که دسترسی به مهارتهای هنری از حقوق اولیه و اساسی همهی کودکان، بدون تبعیض مبتنی بر سن و جنس است. «ایجاد هر نوع محدودیت بر حقوق و آزادیهای کودکان، خلاف اصول عمومی حقوق بشر، کنوانسیون حقوق کودک و قوانین ملی افغانستان، بهویژه قانون اساسی و قانون حمایت از حقوق طفل، است.»
سفارت بریتانیا در کابل، (۲۲ حوت) نیز با نشر اعلامیهای گفته که ممنوعیت ترانهخوانی توسط دختران بالاتر از سن ۱۲ را فوراً بررسی خواهد کرد که چنین محدودیتهایی در مکتبهایی که با کمک بریتانیا ساخته شده، هم اعمال شده است.
دانشآموزان با رضایت خود و خانوادهشان ترانه میخوانند
پس از واکنشهای شهروندان افغانستان، ریاست معارف کابل میگوید که این تصمیم بهدنبال نگرانی از مسایل امنیتی و شکایت خانوادههای دانشآموزان گرفته شده است.
ضمیر گوارا، به رسانهها گفته است؛ زمانی که گروههای ترانهخوانی در نشستها آمادگی میگیرند، چندین هفته و روز را در بر میگیرد و آنها از درسهایشان عقب میمانند. به همین دلیل دانشآموزان و خانوادههایشان در این زمینه شکایت داشتند: «حیات دانشآموز برای ما مهم است و تطبیق نصاب تعلیمی برای ما اولویت دارد، با نظرداشت شکایت والدین، شاگردها و معارفدوستان و برای جلوگیری از ضایع شدن درسهای شاگردان، این تصمیم را گرفتیم تا در قبال خانوادهها و شکایت آنها پاسخگو باشیم.»
شهلا کاظمی که ترانههایی در لیسهی عالی معرفت و پگاه اجرا کرده، میگوید که همواره از سوی خانوادهاش به ترانهخوانی تشویق شده است. او که اکنون در رشتهی دلخواهش به دانشگاه نیز راه پیدا کرده، اضافه میکند که ترانهخوانی مانع آموزشوپرورشش نبوده است: «یکبار ترانهای را به پدرم نشان دادم، پدرم بسیار خوش شد و گفت که هر وقت خواندی مرا هم خبر کن. چون دوست دارم ترانهخوانیات را بشنوم و ببینم.»
با اینحال، با شماری از مدیران مکتبهای شهر کابل صحبت کردم؛ آنها میگویند که خانوادهی دانشآموزان تا اکنون در این باره شکایتی نکردهاند. ودود پدرام، مدیر یکی از مکتبها میگوید که در مکتبش سه گروه ترانه از دختران و پسران دانشآموز، دارد؛ اما تا اکنون هیچ پدر و مادری از ترانهخوانی دخترانشان شکایت نکرده است. «برعکس، بسیار راضی هم هستند؛ زیرا اینگونه استعداد فرزندانشان بارورتر میشود.» به گفتهی او، هیچگاه مکتب دانشآموزی را مجبور به ترانهخوانی نمیکند، همهی گروههای ترانه، متشکل از دانشآموزان داوطلب هستند؛ دانشآموزانی که هم وقتش را دارند و هم استعدادش را.
شماری از فعالان حقوق زن، دستور ریاست معارف را بیرون از دو حالت نمیدانند؛ نخست اینکه اینگونه دستورها واکنشبرانگیز است و حکومت افغانستان از اعتراضهای پسازآن، به نفعش در گفتوگوهای صلح، استفاده میکند؛ یعنی حکومت تلاش دارد، برای طالبان و همفکرانش بفهماند که جامعهی افغانستان قوانین سخت طالبانی را نمیپذیرد؛ دوم اینکه وزارت معارف و ریاست معارف کابل، برای آمدن طالبان آمادگی میگیرند.
عطیه مهربان، فعال حقوق زن، در صحبت با روزنامهی صبح کابل میگوید که به گمان حکومت شهروندان افغانستان همانند طالبان میاندیشند: «به این دلیل، میخواهد به مردم بگوید که همهی کارهای طالبان را ما عملی میکنیم، دیگر به آنها نیاز نیست و شما بهجای طالبان از ما حمایت کنید.»
خانم مهربان در ادامه پرسشهایی را مطرح میکند: «آیا ترانهخوانی تنها وقت دختران را ضایع میکند؟ پسران بالای ۱۲ سال چه؟ اگر وقت را ضایع میکند، چرا در ادامه گفته است که میتوانند در مجلسهای زنان ترانه بخوانند؟ اگر پدر و مادری که دوست ندارد، دخترشان ترانه بخواند، خب نگذارند، چهکاری به دختران دیگران دارند؟ گفتههای رییس معارف شهر، تنها توجیه است برای دستور غیرمنطقیاش.»
با اینهمه، ریاست معارف شهر، نه روز پس از صدور مکتوب مبنی بر ممنوعیت ترانهخوانی دختران، در مکتوب دیگری که دیروز (۲۲ حوت) رسانهای شد، نوشته است که از مکتوب اولی سوءتعبیر شده است. در مکتوب دومی با صراحت آمده است که همهی دانشآموزان «دورهی ابتدایی» -دختران و پسران- میتوانند با رضایت خانوادهشان در روشنی هدایتهای وزارت معارف، بدون اینکه در درسهایشان سکتگی رونما نشود، در «مکتبهای»شان ترانه بخوانند.
این نخستین باری نیست که دستور وزارت معارف واکنشهای شهروندان افغانستان را بهدنبال دارد، پیشازاین، وزارت معارف در ماه قوس سال روان، دستور داده بود که دانشآموزان دورهی ابتدایی –صنف اول تا سوم- در مسجدها، آموزش ببینند. از این دستور در صفحه رسمی فیسبوک این وزارت «تغییر مهم و بزرگ» یاد شده و آمده بود: «در سه سال نخست تعلیم و تربیه، رفتن به مسجد یک هویت قوی اسلامی را در شاگردان ایجاد و پرورش خواهد داد و محوریت اسلام را برای شاگردان ما برجسته خواهد کرد.»
پسازاین دستور، شهروندان افغانستان اعتراضهایی را انجام دادند که در نتیجه آن، وزارت معارف، دستور آموزشوپرورش در مساجد را لغو کرد. شماری شهروندان در آن زمان نیز ادعا داشتند که وزارت معارف راه را برای طالبان هموار میکند.
با همهی این واکنشها، وزارت معارف در دو مکتوب، تأکید داشته است که دختران بالای ۱۲ سال- دورهی متوسطه و عالی مکتب- نمیتوانند در مجلسهای عمومی ترانه بخوانند؛ اما شهروندان با راهاندازی هشتک عمومی «من سرود خواهم خواند بار بار آزادی» بر این دستور وزارت معارف «نه» گفتهاند.