در خط نخست جنگ؛ شبی با کماندوهای ارتش افغانستان

ابوبکر صدیق
در خط نخست جنگ؛ شبی با کماندوهای ارتش افغانستان

نویسنده: تامس گابینس نف

مبنع: نیویورک‌تایمز

برگردان: ابوبکر صدیق

در ماه می، یک چرخ‌بال نظامی روسی،‌ در ساحه‌‌ی نامعلومی از ولایت هلمند، یکی از ولایت‌های جنوبی افغانستان، به روی زمین نشست؛ کماندوهای ارتش افغانستان برای آخرین بار، تجهیزات خود را چک می‌کنند، نقشه را بازبینی می‌کنند و پیش از نصب دوربین‌های شب و بیرون‌شدن از چرخ‌بال، سلاح خود را چک و آماده می‌کنند. هدف این عملیات شبانه‌ی کماندوهای ارتش افغانستان، ازبین‌بردن یک فابریکه‌ی مرکزی است که بمب کناره‌جاده‌ا‌ی در آن ساخته می‌شود. این مرکز در داخل یک خانه‌ی گلی در ده‌کده‌ی چاه انجیر ولسوالی نادعلی ولایت هلمند قرار دارد. این کارخانه و ده‌کده‌ به صورت کامل در کنترل طالبان است.
چند روز پیش از این عملیات، طالبان شدیدترین حملات خود را بر لشکرگاه، مرکز ولایت هلمند راه‌اندازی کرده اند و نیروهای حکومت، ساحه‌ را به طالبان واگذار کرده، عقب‌نشینی کردند و اکنون، شهر در محاصره است.
برای زدودن و کاهش فشار بالای مرکز این ولایت، نیروهای امنیتی درخواست کمک از نیروهای ویژه‌ی کماندو کرده اند.
چرخ‌بال Mi-17 نظامی که توسط یک چرخ‌بال امنیتی کوچک، مسلح با تجهیزات دنبال می‌شد، در یک مرزعه‌ی کوچک در کنار خانه‌‌ای که مورد هدف بود، به زمین نشست. این عملیات از بالا توسط هواپیماهای بدون سرنشین امریکایی و افغانستان، نظارت می‌شود. نیروهای کماندو، سلاح خود را در حالت دست به ماشه قرار داده اند.
این یک مأموریت منظم و مسلکی از گروه کوچک یک لوای نیروهای کماندو است که در منطقه‌ای دورافتاده صورت می‌گیرد. گروه تلاش می‌کند تا در خط مقدم جبهه با اندک‌ترین حمایت،‌ بدون وقفه و تمرکز حمله را اجرا کند.
در سال ۲۰۱۷ به صورت منظم، ۲۱۰۰۰ تن وارد صفوف نیروهای کماندوی افغانستان شده اند، امید می‌رفت تا آموزش‌ها را به صورت منظم و عالی فرا بگیرند؛ اما، کارگیری از نیروهای ویژه بیش‌تر از آن چه که توقع می‌رفت، صورت گرفت؛ استفاده از این نیروها در جنگ‌هایی که عملا پایان نداشت و عمل‌کرد جدی برای دوباره‌گرفتن جغرافیای ولسوالی‌های ازدست‌رفته که امروز این ساحات در دست‌رسی حملات شدید طالبان قرار دارد که اخیرا ده‌ها ولسوالی را در شمال کشور به دست گرفته اند.
نیروهای کماندوی ارتش، یکی از مهم‌ترین بخش‌ها در زمانی استند که نیروهای بین‌المللی تا ما سپتمبر افغانستا ن را ترک می‌کنند. به این معنا که درگیرشدن بیش‌تر آ‌ن‌ها، می‌تواند از کیفیت کار آن‌ها بکاهد.
این عملیات شبانه‌ توسط خبرنگار تصویری نیویورک‌تایمز دنبال می‌شد. او، تعریف می‌کند که چگونه نیروهای کماندوی ارتش افغانستان، طالبان را له می‌کردند؛ حتا تروریستان انتظارش را هم ندارند تا حد اقل از حملات آینده بر ارتش خودداری کنند.
این از تکتیک‌های جنگی است که در طول سالیان متمادی، در جنگ افغانستان و عراق از طرف امریکایی‌ها روی دست گرفته شده و عملی شده است. این کنش نیروهای نظامی امریکا در دو کشور -عراق و افغانستان- در برابر تروریستان، موفقیت‌هایی را به دنبال داشته است.
عملیات‌های شبانه،‌ بیش‌تر از طرف مردم در ساحات دوردست این کشور مورد نقد قرار می‌گیرد و مخالفت‌شان را در برابر نیروهای دولتی و نظامیان بین‌المللی بر می‌انگیزد؛ اما در مورد عملیات نیروهای کمکی به لشگرگاه، مرکز ولایت هلمند در ماه گذشته، چنین واکنشی وجود نداشت.
البته در شرایط فعلی، این یکی از کوتاه‌‌ترین شیوه‌هایی است که برای سرکوب تروریستان در دو دهه‌ی اخیر- جنگ طولانی‌مدت- روی دست گرفته شده است. دولت، با این شیوه‌ توانسته است که رضایت مردم در جغرافیای وسیعی را با خود داشته باشد.
با تمام این گزینه‌ها اما، زمانی که به حملات شدید طالبان مراجعه شود، نتیجه‌ی مرگ‌باری را به دنبال دارد، به ویژه پس از آن که نیروهای بین‌المللی، تصمیم به خروج از افغانستان را گرفته اند.
در آغاز ماه جاری، نزدیک به ۲۰ تن از کماندوهای ارتش افغانستان کشته شدند. این اتفاق درست زمانی پیش آمد که نیروهای کماندو برای دوباره‌گرفتن یکی از ولسوالی در شمال‌غرب این کشور، وارد میدان نبرد شدند و با کمین گروه طالبان مواجه شدند.
نتیجه‌ی این عملیاتی که از طرف شب در بیش‌تری از ولایت‌ها -برای سرکوب طالبان- راه‌اندازی می‌شود، در تلفن سرگروه عملیات ثبت شده است که موفقانه انجام شده است: ابزارهای که برای ساختن بمب از آن‌ها استفاده می‌شد، در این فابریکه کاملا از بین رفته است. در این عملیات، چهار تن از اعضای طالبان کشته شده و گفته می‌شود که هیچ زخمی نداشته اند.
اما این که نابودی این مرکز ماین‌سازی چقدر روی تغییر شگردهای جنگی در لشکرگاه تأثیر دارد، هنوز به عنوان پرسش مطرح است؛ اما این روند، یکی از شیوه‌های نظامی-تکتیکی طالبان را نابود کرد: نابودکردن یک فابریکه که بمب‌های کنار‌جاده‌‌ای و بمب‌های دست‌ساخته‌ در آن تهیه شده بود، از بین رفت. از این بمب‌ها در میدان نبرد نیز مورد استفاده است.
نیروهای کماندو دوباره به فرودگاه بست –یک فرودگاه غیرنظامی- برگشتند؛ اما، این شب موقتی برای این گروه –گروه نظامی نیروهای کماندو- بود. مقامات در استراحت‌گاه خود مشغول دیدن تلویزیون و شنیدن رادیو شدند، در زیر آسمان پر از ستاره‌، صدایی آهسته سکوت را می‌شکست؛ نیروهای کماندو یک مرکز بمب‌سازی را از بین بردند.
در دخل چرخ‌بال، تصاویر شهر دوباره به ذهن می‌آید و به چشم‌ها نقش می‌بندد. برخی از نیروهای کماندو -سربازان کماندو- در میان خود جوک می‌گویند و شماری هم مصروف دودکردن سیگار می‌شوند؛ البته مانند سایر روزها، این فرصت دیگری بود که نیروهای کماندو با تمام توانایی عملیات را به پایان رسانیده بودند. عملیات پیروز و موفق. عملیات گروه کماندو در این شرایط، مؤفقانه به پایان رسیده بود!