با آنکه هیأت مذاکرهکنندهی امریکا در واشنگتن و نمایندگان گروه طالبان هم در پاکستان به سر میبرند، گزارشهای متفاوتی از توافق «آتشبس» مؤقت میان امریکا و طالبان به نشر میرسد. چندی پیش، هیأت مذاکرهکنندهی طالبان برای مشوره با رهبران شان به کویتهی پاکستان رفته بودند. چند روز پس از این سفر، اکنون شماری از رسانههای داخلی افغانستان به نقل از منابع این گروه خبر داده اند که اعضای رهبری و شوراهای طالبان در خصوص شکلگیری آتشبس مؤقت همزمان با امضای توافقنامهی صلح با امریکا، تصمیم نهایی را گرفته اند؛ تصمیمی که گفته میشود، رهبری طالبان در پاکستان به برقراری آتشبس کوتاهمدت با امریکا، توافق کرده اند.
رویکرد طالبان نسبت به پیشرفت در مذاکرات صلح افغانستان، این است که تأمین آتشبس و کاهش خشونتها از سوی طالبان، یک امر ضروری و الزامی است و در عین حال، همزمان با نهایی شدن توافقات امریکا و طالبان، قانونگذاران امریکایی به این امر پیبرده اند که به احتمال قوی، طالبان توانایی کنترل فرماندهان و جنگجویان خود را نداشته و این نگرانی وجود دارد که شاید گروه طالبان آتشبس را بپذیرند؛ اما برخی از فرماندهان طالبان آتشبس را رد کنند و دست از حملات مسلحانه برندارند. مایکل والتز، قانونگذار جمهوریخواه امریکایی گفته است: «طالبان احتمالا توانایی کنترل فرماندهان و جنگجویان خود را نداشته و نگران اند که اگر آتشبس را بپذیرند، ممکن نتوانند مانع حملات برخی از این جنگجویان شوند.»
واشنگتن، نُه دور مذاکرهی مستمر را طی یک سال گذشته با نمایندگان گروه طالبان انجام داد و به احتمال قوی، برایند این مذاکرات در آیندهی نزدیک روشن خواهد شد؛ اما هنوز هم تصویر درستی از طالبان در میان قانونگذاران امریکایی شکل نگرفته است؛ ز\یرا اعضای مجلس نمایندگان امریکا، معتقدند که طالبان روابط خود را با القاعده و شبکهی حقانی قطع نکرده و این نشان میدهد که این گروه علاقهای به نتایج مثمر مذاکرات صلح، ندارد.
سیاسیون مانع صلح میشوند
وضعیت داخلی افغانستان برای رفتن به سوی مذاکرات صلح آشفته است. نبود وحدت نظر و اختلافات جدی سیاسی در میان سیاسیون کشور وجود دارد. در حال حاضر، دو صدای متضاد پیرامون مذاکرات صلح از داخل افغانستان بلند میشود. سیاسیون معتقدند که باید مذاکرات صلح از انحصار دولت خارج و به شکل همهشمول پیش برده شود که آنها (سیاسیون) باید در هستهی این مذاکرات قرار گیرد. این سیاسیون، هرازگاهی در پشت میزهای خطابه با چهرههای حقبهجانب، قرار گرفته و آشفتگیهای شان را بیشتر عریان میکنند که در تحولاتی چون مذاکرات صلح نباید در حاشیه قرار گیرند. به همین خاطر، به منظور کسب امتیازهای سیاسی، دولت را به خلق موانع در برابر روند مذاکرات صلح متهم میکنند. به عبارت دیگر، موقفگیریهای سیاسیون بیشتر با جناح طالبان همخوانی دارد. سیاسیون و طالبان میگویند که مذاکرات بینالافغانی تحت چتر اجماع داخلی شروع شود که دولت بخشی از این اجماع باشد.
محمدکریم خلیلی، رهبر حزب وحدت اسلامی افغانستان و رییس شورای عالی صلح، روز جمعه (۵ جدی) با انتقاد از عملکرد دولت در قبال روند صلح، گفته است که از راههای انحصارگرایانه، افغانستان هرگز به صلح دست نمییابد. او تأکید کرد که روند صلح یک روند دولتی نیست و طالبان نیز با دولت کنونی به ویژه آقای غنی، حاضر به مذاکر نیستند. خلیلی هشدار داد: «اگر عدهای بخواهند که روند صلح را در انحصار داشته باشند، نه تنها رسیدن به صلح دشوار میشود بلکه «مانع» صلح خواهیم بود.» کریم خلیلی که در حال حاضر یکی از حامیان اصلی عبدالله عبدالله، نامزد ریاستجمهوری است، همواره پافشاری کرده که حکومت باید بخشی از قضایای صلح باشد؛ اما طرفهای اصلی صلح، مجموعههای سیاسی است که در گذشته با طالبان مخالف و با آن گروه درگیر بوده اند.
اما طرف دیگر که جزء حلقهی رییسجمهور غنی میشوند، تا حدودی ادبیات صلح را تغییر داده اند؛ ادبیاتی که«مذاکرات بینالافغانی» را منتفی دانسته و «مذاکرات دولتمحور» را جاگزین آن کرده است. امرالله صالح، معاون اول اشرف غنی، که در حال حاضر در تبوتاب مذاکرات صلح حضور بالقوه دارد، میگوید که مذاکرهی میانافغانی (بینالافغانی) معنا و مفهومی ندارد. به باور او، مذاکره با طالبان به معنای آن است که یک طرف میز مذاکره دشمن (طالبان) قرار داشته باشد و طرف دیگر نمایندگان دولت افغانستان. موقف آقای صالح به نمایندگی از رییسجمهور غنی این موضوع را روشن میکند که تنها چارچوب قابل قبول در جهت انجام مذاکره، گفتوگوی نمایندگان طالبان با نمایندگان دولت است، نه چیزی بیشتر از آن.
حفیظ منصور آگاه سیاسی به روزنامهی صبح کابل میگوید که دو محور اصلی وجود دارد: یکی خود شورای کویته است که همان محور نظامی طالبان را تشکیل میدهد و طرف دیگر خود دولت و رهبران افغانستان است. جای نگرانی در این است که نیروی اصلی اینها یک حرف واضح و روشن در باب مذاکرات صلح ندارند و هرگاه این دو جانب، موضع معقول و روشن اتخاذ نکنند، رسیدن به یک صلح قابل قبول دشوار خواهد بود.
حفیظ منصور، میگوید: «دولت افغانستان، متحدان و حامیان بینالمللیاش، موضع روشن ندارند و از جانب دیگر، دولت گاهی هیأت روان میکند که روان کرد و حتا هیأت ساخت و جانب طالبان هم آمادگی برای مذاکره با این هیأت نداشتند؛ اما حالا موضع خود را عوض کرده که همراه طالبان صحبت نمیکند. همهی اینها یک چانهزنی است.»
از سویی هم، شماری از اعضای مجلس نمایندگان میگویند، جهت مذاکره با طالبان باید دولتمحور باشد و دولت هم در واقع به نمایندگی از ملت افغانستان مذاکره میکند؛ زیرا قدرت دولت در مذاکرات خود تضمینی است که افغانستان هرگز به عقب برنمیگردد و تمام خواستههای مردم و دستآوردهای هژدهسالهی این کشور در مذاکرات حفظ خواهد شد.
سیدظاهر مسرور، عضو مجلس نمایندگان، به روزنامهی صبح کابل میگوید که هرگونه مذاکره باطالبان باید دولتمحور باشد و در کنار آن، برای تحقق این مذاکرات، نیاز است که سیاسیون کشور همکاری نزدیک با دولت افغانستان داشته باشند. این عضو مجلس نمایندگان بر این باور است، مذاکراتی که به رهبری دولت و از آدرس رسمی پیشبرده شود، زودتر نتیجه میدهد.
با این همه، امضای توافقنامه از سوی ایالات متحدهی امریکا و گروه طالبان به یک امر حتمی تبدیل شده است. به زودی قرار است دو طرف به پای سند توافقنامه امضا کرده و روند کاهش آبرومندانهی نیروهای امریکایی از افغانستان آغاز شود. امضای سند توافقنامه، در واقع به رهبران کنونی امریکا این فرصت را میدهد تا آنها در جریان انتخابات ریاستجمهوری این کشور استفادهی تبلیغاتی کرده و واشنگتن را در جنگ افغانستان پس از نوزده سال، پیروز اعلام کنند.