کلنجار طالبان و امریکا در قطر؛ توافق‌نامه، آیا فقط یک کاغذپاره است؟

سید مهدی حسینی
کلنجار طالبان و امریکا در قطر؛ توافق‌نامه، آیا فقط یک کاغذپاره است؟

پس از دیرباز مذاکره و گفت‌وگو در دوحه پایتخت قطر، اکنون ختم منازعه و پایان یک جنگ تحمیلی، در عمق دو واژه خلاصه شده است: آتش‌بس (دایمی- مؤقتی) و کاهش خشونت. کاهش خشونت محصول دور یازدهم مذاکرات صلح امریکا و طالبان است که از سوی این گروه در چارچوب یک طرح به جانب امریکایی‌ها مطرح شده است. امریکایی‌ها هنوز جزئیاتی از پیشرفت‌های مذاکرات به بیرون نداده اند و دولت افغانستان هم می‌گوید، تا هنوز هیچ پیش‌رفتی در مذاکرات اخیر صورت نگرفته است.

در حال حاضر، سه جناح‌ نقش اصلی را در راستای «صلح‌سازی» در افغانستان ایفا می‌کنند و این جناح‌ها امریکا، افغانستان و گروه طالبان می‌باشد که در این میان، طالبان هم با امریکا مذاکره می‌کنند و هم باید با دولت افغانستان به میز گفت‌وگو بنشینند. هنوز اطمینانی از امضای توافق‌نامه‌ی امریکا و طالبان حاصل نشده و حتمی بودن این امر، پس از ختم دور یازدهم مذاکرات مشخص خواهد شد که آیا امضا می‌شود یاخیر؛ اگر امضا شود، آیا توافق‌نامه یک «کاغذپاره» است و یا هم ضمانت‌های اجرایی این توافق‌نامه چگونه خواهد بود و چه کسانی، به این توافق‌نامه اعتبار می‌دهند؟
مارک گروسمن، نماینده‌ی ویژه‌ی امریکا برای افغانستان و پاکستان، به صدای امریکا گفته است که توافق صلح با طالبان یک «پارچه کاغذ» بوده و ضمانت از آینده‌ی باثبات، امن و شگوفا را برای افغان‌ها نمی‌کند. این دیپلمات پیشین امریکا، هر چند رضایت طالبان را مبنی بر کاهش خشونت، یک پیشرفت خوب می‌داند؛ اما تأکید کرد که این گروه بر تمامی جنگ‌جویان خود تسلط ندارد. او یگانه راه حل قطع منازعات افغانستان را وابسته به همبستگی افغان‌ها می‌داند و می‌گوید: «افغان‌ها باید به مبارزه‌ی خود برای افغانستان و آنچه که به آن عقیده دارند، ادامه دهند.»
با این همه، شماری از آگاهان نظامی می‌گویند، هر توافق‌نامه یک کاغذپاره است و توافق‌نامه‌ی رسمی یا عرفی افراد، سازمان‌ها و دولت‌ها است که روی موارد خاصی بعد از یک گفت‌وگو به نتیجه می‌رسند و به پای آن امضا می‌کنند که شامل وظایف، صلاحیت‌های حقوقی و اجرایی می‌شود و هر کدام در یک سند روشن درج می‌شود. «درست است که خود توافق‌نامه یک کاغذ‌پاره است، همان‌ طوری ‌که با امریکا توافق‌نامه داریم؛ ولی هیچ‌گونه بُعد اجرایی و تطبیقی لازم را به دست نیاورد. ده‌ها تفاهم‌نامه و توافق‌نامه با کشورهای مختلف داریم که هیچ‌کدام در چارچوب این توافقات ما را هم‌کاری نکردند.»
جاوید کوهستانی، بر این باور است، توافق‌نامه‌ای که قرار است میان امریکا و طالبان امضا شود، یک کاغذ است که در او، دو طرف دیدگاه‌ها و خواسته‌های مشروع ‌شان را بعد از چانه‌زنی‌ها، روی کاغذ پیاده می‌کنند و تعهداتی در این توافق‌نامه می‌آورند که آن‌ها چه کاری انجام دهند؛ بنابراین، طالبان بیشترین تأکید را دارند که توافق‌نامه باید ضمانت‌های اجرایی را به دست آورد.
به باور آگاهان، گروه طالبان به دنبال این استند که امریکا ضمانت دهد تا از افغانستان خارج می‌شود و در عین حال، این گروه تلاش دارد تا دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی ضمانت بکنند که توافق‌نامه پس از امضا، بعد اجرایی پیدا می‌کند. یکی از مسائل اساسی که فعلا در قطر جریان دارد، همین مسأله‌ی تخنیکی است که چگونه از اجرایی شدن تعهدات در توافق‌نامه، اطمینان حاصل کنند.
از سویی هم، شماری از اعضای پیشین طالبان می‌گویند، گروه طالبان به برقراری آتش‌بس چه دایمی و چه مؤقتی تن نمی‌دهند و آن‌ها در حال حاضر طرح کاهش خشونت را پذیرفته ‌اند؛ زیرا آن‌ها تأمین آتش‌بس را یک نوع زیان سیاسی برای ‌شان تلقی می‌کنند. سیداکبر آغا، عضو پیشین طالبان، به روزنامه‌ی صبح کابل می‌گوید که اگر طالبان راضی به آتش‌بس شوند، قطعا پیش از امضای توافق‌نامه نمی‌کنند.
پرسش این است، تحت هر شرایطی، اگر طالبان توافق‌نامه را با امریکایی‌ها امضا کنند، آیا در مرحله‌ی بعدی، وارد مذاکره با دولت افغانستان خواهند شد؟ اعضای پیشین طالبان تأکید دارند که این گروه با روندهای صلح دولت‌محور حاضر به مذاکره نمی‌شوند و آنچه که دولت افغانستان به آن تأکید دارد، مشکلات موجود را حل نمی‌کند.

در شرایطی‌که دولت و سیاسیون در دو قطب مخالف قرار گرفته ‌اند، افغانستان بیش از هر زمان دیگری، به وحدت نظر و همبستگی ضرورت دارد؛ اما خلای وحدت نظر و هم‌بستگی، به شدت احساس می‌شود و آینده‌ی نظام سیاسی افغانستان را یا تهدید می‌کند و یا هم سرنوشت آینده را به دست طالبان خواهد سپرد. دو مسأله بیشتر خلای وحدت نظر را فراخ‌تر کرده و آن دو، این است که سیاسیون افغانستان با استفاده از شرایط حساس، به منافع تنظیمی و گروهی می‌اندیشند و دیگر این‌ که آن‌ها در یک رقابت سیاسی و انتخاباتی قرار دارند و تلاش دارند که رقیب خود را از اریکه‌ی قدرت طرد کنند. هیچ‌گونه تعاونی مبنی بر حمایت از منافع عمومی میان گروه وجود ندارد.
محمدحنیف اتمر، مشاور پیشین امنیت ملی افغانستان، دیروز سه‌شنبه (۱ دلو) طی بیانیه‌ای گفته است که اکنون وقت آن رسیده تا رهبران سیاسی کشور با وجود اختلافات جدی‌ای ‌که در مورد انتخابات و روش حکومت‌داری موجود دارند، به خاطر صلحی ‌که آرمان مردم است، اجماع و اتفاق کنند و نظام‌ را از دست ندهند.
آقای اتمر به صورت واضح در بیانیه‌ی خود تذکر داده که اگر رهبران سیاسی کشور خط سرخ خود را حفظ نظام جمهوری اسلامی بر بنیاد قانون اساسی تعیین کنند و با اتفاق کامل این هدف را در مذاکرات بین‌الافغانی و مذاکره با امریکا، اروپا و منطقه دنبال کنند، در این صورت، مردم افغانستان بازنده نخواهد بود. او هم‌چنان تأکید کرد که رهبران سیاسی افغانستان می‌توانند و باید از این فرصت تاریخی استفاده کنند و حمایت جهان را در مورد حقانیت خواست مشروع مردم مبنی بر صلح به دست آورند؛ بنابراین، شرط اتفاق ملی است و آن ‌هم از همین حالا.