چگونه یک آتش‌بس هفت‌روزه می‌تواند افغانستان را در مسیر نامعلوم صلح قرار دهد؟

مهدی غلامی
چگونه یک آتش‌بس هفت‌روزه می‌تواند افغانستان را در مسیر نامعلوم صلح قرار دهد؟

نویسنده: شاشانک بنگالی – لس آنجلس تایمز

مترجم: مهدی غلامی
امریکا و طالبان با توافق بر سر توقف دشمنی‌ها برای هفت روز، می‌توانند افغانستان را در مسیری به سوی صلح قرار دهند؛ صلحی که نزدیک به دو دهه از این کشور گریزان بود؛ اما تحلیل‌گران می‌گویند توافق میان دولت ترامپ و نماینده‌های طالبان که یک‌ونیم سال طول کشید، قسمت آسان کار است.
آن چه پس از این توافق می‌آید، احتمالا پیچیده است: مذاکره میان طالبان و مقامات دولت افغانستان بر سر نقش این گروه شبه‌نظامی اسلام‌گرا در دولت و شکل آینده‌ی حکومت افغانستان.
ایالات متحده و طالبان روز شنبه، آتش‌‌بسی را اعلام کردند که قرار است هر دو طرف در آن برای هفت روز، خشونت‌ها را کاهش دهند. اگر این آتش‌بس موفق باشد، این مخالفان دیرینه، توافق‌نامه‌ی جامع‌تری را امضا خواهند کرد که جزئیات آن تا کنون فاش نشده؛ اما گفته می‌شود شامل یک جدول زمانی برای خروج مرحله‌ای نیروهای امریکایی است. در بدل آن، طالبان از فعالیت گروه‌های تروریستی بین‌المللی در خاک افغانستان جلوگیری می‌کنند – پناه دادن به القاعده، دلیل اصلی اشغال افغانستان به رهبری امریکا در سال ۲۰۰۱ بود که منجر به خلع طالبان شد – و با دولت افغانستان و دیگر جناح‌های قدرت‌مند وارد گفت‌وگو می‌شوند. در آن گفت‌وگوهای بین‌الافغانی است که مشخص می‌شود کشوری که چندین دهه در جنگ بوده، می‌تواند به یک صلح پایدار دست یابد یا خیر.
لارل میلر، مسؤول بخش آسیایی گروه بین‌المللی بحران، گفت: «توافق ایالات متحده و طالبان یک توافق‌نامه‌ی صلح نیست. این یک قدم اولی در آن مسیر است. روند صلح، گفت‌وگوهایی خواهد بود که میان مردم افغانستان صورت می‌گیرد و ممکن است به نتیجه برسد یا نرسد.»
اگر ایالات متحده توافق‌نامه‌ای را امضا کنند، به پیش‌رفت‌های غیرمنتظره‌ای دست خواهد یافت؛ یکی از این پیش‌رفت‌ها این است که طالبان با نشستن در برابر رییس‌جمهور اشرف‌غنی و دیگر رهبران این کشور، مشروعیت دولت افغانستان را به رسمیت خواهند شناخت؛ دولتی که طالبان از دیرزمانی به این سو، آن را دست‌نشانده‌ی غربی‌ها می‌دانستند.
اما ایالات متحده نیز اعتراف خواهد کرد که به لحاظ نظامی قادر به شکست دادن طالبان نیست و خواستار پشتیبانی از روند صلحی است که می‌تواند رهبران این گروه شورشی را در دولت افغانستان به قدرت برساند؛ دولتی که مالیات‌دهندگان امریکایی، میلیاردها دالر را از آغاز اشغالی که نزدیک به دو دهه پیش آغاز شد، صرف ساختن و پرداخت هزینه‌های آن کرده اند.
زمانی که طالبان در اواخر دهه‌ی ۹۰ میلادی، چند سال بر کشور حکومت کردند، این گروه بنیادگرا حق تحصیل دختران را گرفت، به آزار و اذیت اقلیت‌های مذهبی پرداخت، دست به اعدام در ملاء عام می‌زد و از تقسیم قدرت خودداری می‌کرد.
مذاکره‌کنندگان امریکایی می‌گویند که این گروه اکنون آماده است تا از خشونت دست بکشد و تکثر‌گرایی سیاسی را تأیید کند؛ اما دیگران باور دارند که جناح‌هایی در این گروه، مشخصا به شکل بنیادگرایانه‌ی احکام اسلامی پایبند اند.
سید مددی، تحلیل‌گر سیاسی که اکنون برای دولت افغانستان کار می‌کند، اخیرا در مقاله‌ای نوشت: «رهبری طالبان تمایل کمی برای به قدرت رسیدن یا دست‌یابی به منابع دارند. ایدیولوژی شان به آن‌ها اجازه نمی‌دهد تا به چیزی کم‌تر از ساختاری بر پایه‌ی یک سیستم بنیادگرا، رضایت دهند.»
عمر صمد، دیپلمات پیشین افغانستانی و از اعضای غیرمقیم شورای اتلانتیک، گفت که گفت‌وگوها نظم سیاسیِ افغانستان پس از ۲۰۰۱ را تغییر خواهد داد. صمد گفت: «می‌تواند تقسیم قدرت، اصلاح قانون اساسی و یک سیستم کاملا جدید باشد. برخی از پرسش‌های بسیار ابتدایی که فکر می‌کردیم در این دو دهه به آن پاسخ داده ایم، بسیار پیچیده است و باید در مورد آن کار صورت بگیرد؛ پرسش‌هایی مانند حقوق زنان و اقلیت‌ها، چگونگی ایجاد نیروهای امنیتی ملی و چگونگی ادغام مجدد جنگ‌جویان این گروه.»
طالبان نیز در میز مذاکره با تأسیسات دولتی و نظامی افغانستان که این روزها چنددسته‌تر شده، از موضع قدرت حرف خواهند زد. از زمانی که آخرین بار، تلاشی برای آتش‌بس صورت گرفت و در ماه سپتامبر به نتیجه نرسید، افغانستان انتخابات ریاست‌‌جمهوری‌ای برگزار کرد که آلوده به اتهام بی‌نظمی‌ها بود و برنده‌ی آن تا کنون مشخص نشده است.
غنی که خود را پیروز انتخابات می‌داند، گفته است که می‌خواهد رییس هیأت رسمی دولت باشد؛ اما رهبران دینی، قومی و نظامی دیگر هم می‌خواهند نقشی داشته باشند. کریستوفر کولندا، فرمانده‌ی پیشین ارتش ایالات متحده که یک دهه پیش با طالبان شروع به گفت‌وگوهای اکتشافی‌ کرد، گفت: «تلاش مردم افغانستان برای رفتن به سوی صلح، اطمینان و اعتماد کمی به وجود آورده است؛ بنا بر این، باید خیلی زود به این موضوع رسیدگی شود.»

در ماه سپتامبر، رییس‌جمهور ترامپ با وجود مخالفت مقامات ارشد امنیتی امریکا، در حال ترتیب یک ملاقات محرمانه با طالبان در کمپ دیویدِ ریاست‌جمهوری بود. ناگهان آن جلسه را لغو کرد و گفت دلیل این کارش، حمله‌ی طالبان بود که منجر به کشته شدن یک سرباز امریکایی در کابل شد.
مارک اسپر، وزیر دفاع امریکا، روز شنبه گفت که طرح پیشنهادی اخیری که میان زلمی خلیل‌زاد، نماینده‌ی ویژه‌ی ایالات متحده و طالبان مذاکره شده، «بسیار امیدوارکننده به نظر می‌رسد» و آن را بهترین فرصت برای صلح در افغانستان دانست. اسپر در همایش امنیتی مونیخ در آلمان، به حاضران گفت: «نظر من هم این است که باید به صلح فرصت بدهیم. تنها راه یا شاید بهترین راه برای آینده‌ی افغانستان از مسیر توافق‌ سیاسی می‌گذرد و این یعنی باید مقداری خطر کنیم.»
شمار ۱۲۰۰۰نفری نیروهای باقی‌مانده‌ی امریکایی در افغانستان که به نیروهای محلی مشوره می‌دهند و مشغول انجام مأموریت‌های ضدتروریسم استند، پشتیبانی بسیار مهمی از حکومت مرکزی می‌کنند و حالا که نیروهای طالبان ثابت کرده اند می‌توانند بر ارتش افغانستان غلبه کنند و بین یک سوم تا نیمی از کشور را در کنترل دارند، نیروهای امریکایی قابل اعتمادترین منبع حملات هوایی به شمار می‌روند.
در سال ۲۰۱۹، در حالی که جنگ با طالبان و شبه‌نظامیان وفادار به داعش افزایش یافته بود، ایالات متحده اقدام به بیش از ۷۴۰۰ حمله‌ی هوایی در افغانستان کرد که دست‌کم در یک دهه بی‌سابقه بود. انتظار می‌رود که توافق‌نامه‌ی امریکا و طالبان شامل خروج چند هزار سرباز امریکایی طی چند ماه باشد. این که دولت ترامپ با خروج کامل سربازانش موافقت می‌کند یا خیر، هنوز مشخص نیست.
طالبان از گذشته‌ها خواستار خروج تمام نیروهای خارجی بوده اند و ترامپ هم گفته است که می‌خواهد نیروهای امریکایی را به کشور شان برگرداند. او هفته‌ی گذشته به مصاحبه‌کننده‌ی تلویزیونی گفت: «ما نباید آن‌جا باشیم.» با این حال، دیپلمات‌های ارشد امریکایی و مقامات پنتاگون معتقدند که حضور کوچکی از ارتش امریکا در افغانستان، نیاز است. با آن هم، حتا بدبینان نیز موافق اند که گفت‌وگوهای بین‌الافغانی باید به زودی آغاز شود. صمد گفت: «نمی‌توانیم به کشتن هم‌دیگر ادامه دهیم. این بحث باید هر چه زودتر آغاز شود.»