جنازه‌ی زنم روی دستانم مانده بود

محراب الدین ابراهیمی
جنازه‌ی زنم روی دستانم مانده بود

در میانِ دیوارهای گِلی روستای «معلم‌ها» که صاحبانش از ترس جان‌های‌شان این روستا را ترک کرده‌اند، مرد جوانی در کنار جسد همسرش نشسته و برای بستن زخم کودک یک‌ساله‌اش هراسان هرطرف دست و پا می‌زند. او از میان هزاران آواره‌ی ولسوالی بهارک ولایت تخار است که پس از شب‌ها و روزها خانه‌به‌دوشی به خانه‌اش در خط نبرد این ولسوالی برگشته؛ اما جنگ همه چیزش را گرفته و ساعت‌ها برای دفن جسد خانمش کسی را نیافته به خاک‌اش بسپارند.

نورخان ۲۶ ساله، دو سال پیش ازدواج کرد و حاصل ازدواج او یک پسر یک‌ساله است که هنگامی جان باختن خانمش او نیز زخمی شده است.

این مرد جوان باشنده‌ی روستای «معلم‌ها» در ولسوالی بهارک است؛ روستایی که جنگ در آن زبانه می‌کشد و به گفته‌ی نورخان، کم‌تر کسی مانند او از بی‌چارگی این‌جا مانده است در انتظار سرنوشت مبهم و نامعلوم.

ساعت شش بامداد روز سه‌شنبه، آرامش نسبی نورخان به هم خورد و انفجار سنگینی به‌وقوع پیوست. انفجاری که به گفته‌ی نورخان برخواسته از برخورد خمپاره‌ای بود که تا کنون پرتاب‌کننده‌ی آن معلوم نیست.

نورخان، به روزنامه‌ی صبح کابل می‌گوید که پس از برخورد این خمپاره، خانمش کشته شد و یگانه کودکش زخم برداشت. پس از این رویداد،  غمِ تدفین و جنازه بر سنگینی غم‌های نورخان افزوده و او یک شب و روز با تلاش تمام کسی را نیافته است که جسد را به خاک بسپارند.

نورخان، می‌گوید که تمام باشندگان روستای معلم‌ها مانند او فرار کردند؛ اما او تنها کسی بود که برگشت تا در خانه‌ی خودش، زیرِ صدای وحشت‌ناک جنگ بیاساید؛ اما نیاسود.

نور خان، در صحبت تلیفونی به روزنامه‌ی صبح می‌گوید، ناتوانی مالی از یک‌سو و پیدا نشدن چهار پنج نفری که جنازه بخوانند از سوی دیگر، باعث شد که یک شب و یک روز تمام جسد در روی حویلی‌اش بماند.

نور خان، اضافه می‌کند که سرانجام از ترس تعفن جسد پس از یک شب و روز در همکاری با چهار تن از مردان روستاهای هم‌جوار، بی هیچ مراسمی که در جنازه مرسوم است، خانمش را در کناری از روستا به خاک می‌سپارد و حالا در فکر تداوی کودک یک‌ساله‌اش مانده که در هنگام جان باختن مادر زخم برداشته است.

اعظم افضلی، معاون شورای ولایتی تخار که از همسایگان نورخان است می‌گوید، صدها باشنده‌ی ولسوالی بهارک به سرنوشت دردناک این مرد روبه‌رو اند؛ با تفاوت اینکه نورخان در جنگ خانمش را از دست داد و بی‌سرپناهی و نبود امکانات، کودکان و زنان بهارک را در شهر تالقان تهدید می‌کند.

ولسوالی بهارک، از نزدیک‌ترین ولسوالی‌ها به شهر تالقان است. یک هفته پس از عید رمضان، طالبان به این ولسوالی هجوم آوردند و حملات سنگینی را بالای نیروهای امنیتی به راه انداختند که در پی آن صدها خانواده آواره شد.

آقای افضلی، می‌گوید که بیش از شش هزار خانواده از ولسوالی بهارک آواره شده‌اند و اکنون در بخش‌هایی از شهر تالقان بدون سرپناه و امکانات شب را روز می‌کنند.

به گفته او تا هنوز از سوی حکومت برای آنان هیچ نوع کمکی صورت نگرفته است و نبردها همچنان در این ولسوالی ادامه دارد.

نورخان می‌گوید، بیش‌تر از یک هفته در منطقه‌ی قلبرس شهر تالقان که اکنون به ملح زندگی رقت‌بار بی‌جاشدگان تبدیل شده است، در حالت بی‌سرپناهی شب و روز گذشتاند و نتوانست که به خود سرپناه فراهم کند.

به گفته‌ی او، تراکم بیش از حد مهاجران به شهر تالقان، سبب شده است که کرایه‌ی خانه از حد معمولش به مراتب افزایش پیدا کند؛ قسمی که کرایه‌ی یک خانه نظر به روزهای پیش دوبرابر بلند رفته است.

جواد هجری، سخنگوی والی تخار می‌گوید که روند شناسایی بی‌جاشدگان از سوی ادارات دولتی در همکاری با نهادهای امدادرسان آغاز شده است که به زودترین فرصت آنان زیر پوشش کمک‌ها قرار خواهند گرفت.

آقای هجری می‌افزاید که عملیات پاک‌سازی در این ولسوالی ادامه دارد و در برخی روستا زمینه‌ی برگشت مهاجران نیز فراهم گردیده است.

سخنگوی والی تخار در ادامه می‌گوید که در جریان درگیری‌های ۲۰ روز اخیر ۶۷ جنگ‌جوی طالب جان باخته و بیش از ۵۰ تن دیگر زخمی شده‌ است.

او جان باختن چهار غیر نظامی را همچنان در ولسوالی بهارک تایید می‌کند

اما باشندگان این ولسوالی از پابرجا بودن تهدیدات بلند امنیتی می‌گویند و این که طالبان درمیان خانه‌های مردم جابه‌جا شده‌اند و هنوز نگرانی جان‌باختن غیر نظامیان بسیار بلند است.

نورخان، تنها نمونه‌ای از زندگی مشقت‌بار یک افغان نیست که تاوان جنگ را می‌پردازد، جنگی که سالیان پیش آغاز شده و پایان آن روشن نیست.