«برایتان کار پیدا کردهایم. راه آسانیه؛ اما ما را لوچ و لاق کرده، لت کردند.» بریدهای از صحبتهای کسی است که تا هنوز با لکنت زبان کودکیاش آن را ادا میکند. او، باشندهی ولسوالی گذرهای ولایت هرات است. سه هفته پیش با اجازهی خانواده و تشویق قاچاقبر برای کار همراه با یکی از همبازیهایش راهی ایران شدند. او میگوید که چهار میلیون تومان به قاچاقبر دادهاند تا از مرز نیمروز آنان را به ایران برساند.
«قاچاقبر گفته بود که مرز آسان است؛ اما زمانی که از مرز گذشیتم ما را به دست بلوچها و دزدای پاکستان دادند. با کیبل ما را لت کردند و گفتند که اگر پول ندهیم ما را زندانی میکنند و برده میگیرند. نفر صدهزار تومان از ما گرفتند. لوچ و لاق کردند.»
ادامه میدهد که بعد از این اخاذی، قاچاقبران این بار آنان را به دست دزدان مرزی ایران میدهند. «بعد از آن ما را به جنگل بردند و از آنجا قاچاقبر دیگری ما را به گیر بلوچهای ایران داد. اونا ما را لوچ(برهنه) کردند. هر چه به قاچاقبر زنگ زدیم، به داد ما نرسید.»
این کودک ادامه میدهد که چهار شب و روز همینگونه و با گرسنگی و تشنگی به پایان رسید و در آخر نیز قاچاقبران آنان را در نزدیکی پاسگاه پولیس یزد رها کردند و از جمع ۶۹ نفری این کودکان، تنها چهار نفر موفق به فرار میشوند و متباقی به دست پولیس مرزی ایران میافتند و پولیس ایران نیز به آزار و اذیت آنان دست میزند. «در پاسگاه، پولیسها ما را لت میکردند و میگفتند که پول ندارین چرا آمدین؟ به خانوادههاتان زنگ بزنید و کارت به کارت پول بخواهید. از یزد تا به نیمروز پولیسهای ایران از ما ۲۸۰ هزار تومان دیگر گرفتند.»
گل سرخ و سفید
کودک دیگر میگوید که با وجود تمام سختیها سه بار فروخته شده؛ اما در نهایت هم به مقصد نرسیده است. «ما به سه نفر فروخته شدیم و بعد از این که به سه نفر فروخته شدیم، باز ما را گرفتند. بچهها خسته شده بودند و کفش هم نداشتن و سخت بود تا پیاده راه برون. پولیس ایران حتا به بچهها نان و آب نمیداد. خاری زیادی کشیدیم.»
سارا با پانزده سال سن، یکی از دهها شهروند افغانستان است که به منظور یافتن زندگی خوب و فرار از جنگ با خانواده راهی ایران شده بودند؛ اما او و خانوادهاش به مقصد خود نمیرسند و دوباره به افغانستان اخراج میشوند. سارا، به روزنامهی صبح کابل میگوید: «به خاطر کارگری به ایران رفته بودیم و به مدت ۱۰ تا ۱۵ روز در راه بودیم و تا کرمان رسیدیم، آن قدر راه مشکل است که توبه!»
او توضیح میدهد که قاچاقبران به خانوادهی او گفته بودند که در ایران کار زیاد است. این قاچاقبر از خانوادهی او میخواهد تا خانهیشان را که تمام سرمایهی آنها بود را بابت هزینهی قاچاقبری به او بفروشند و به همین بهانه دار و ندار خانوادهی او را میبلعد و آنان را تحویل پولیس مرزی ایران میدهد. سارا، میگوید: «قاچاقبران دروغ میگویند که کار است، آنها فقط به دنبال این استند که پول ما را از چنگمان در بیاورند و هدفشان فقط پول گرفتن است و اصلا برایشان مهم نیست که زن و بچهی مردم با چه سختیهایی در راه به امید رسیدن به کار و بار دشواریها را تحمل میکنند و آخرش هم فریب میخورند و مجبوریم با دست خالی به افغانستان برگردیم.»
همسفر او که از بلخ است، نیز میگوید: «قاچاقبران گل سرخ و سفید نشان میدهند و ما بازی آنها را خوردیم.»
در سالهای اخیر بنابر گفتهی مسؤولان، میزان قاچاق و اعزام کودکان به خارج از کشور افزایش یافته است. هرات در غرب افغانستان طی سال روان، میزبان ۱۱۲۲ کودک رد مرز شده بوده است. در میان این شمار، کودکانی نیز هستند که با خانوادههای تقلبی راهی مهاجرت شدهاند. کودکانی که در برهوت بیپناهی به دام دزدان و گروههای مافیایی افتادهاند و سرانجام به افغانستان اخراج شدهاند.
کودکان دیپورتی، کودکان قاچاق شدهی قانونیاند
بنابر گفتهی مسؤولان، حتا پولیس و نیرویهای نظامی کشورهای میزبان نیز به آزار و اذیت این کودکان میپردازند و از آنان بهعنوان طعمه برای گیر آوردن بستگانشان استفاده میکنند.
نجیب اخلاقی، رییس سکرتریت اطفال در وزارت کار و امور اجتماعی افغانستان میگوید: «طبق معلومات ما، کشورهای میزبان کودکان را زندانی میکنند تا به این ترتیب اقوام و خانوادههای آنان را نیز گیر بیاورند.»
نجیب اخلاقی اضافه میکند که یک شمار از این کودکان به گونهی قانونی به کشورهای مختلف قاچاق شده و میشوند و میافزاید که کودکان نیروی ارزان کار استند و به نفع قاچاقبران است.
آقای اخلاقی، توضیح میدهد که شماری از خانوادهها کودکانشان را برای کار و یا هم برای بهتر شدن زندگیشان، به قاچاقبران میفروشند. قاچاقبران به منظور رساندن این کودکان به مقصد، قانون را دور میزنند و برای کودکان خانوادههای تقلبی پیدا میکنند و با پاسپورت،کودکان را قاچاق میکنند.
طبق معلومات ارایه شدهی سکرتریت اطفال وزارت کار و امور اجتماعی، مقصد بیشتر این کودکان قاچاق شده، کشورهای عربی است. کودکان در این کشورها به دستفروشی و کارهای خیابان، به ویژه کارهای غیر قانونی وادار میشوند.
هم اکنون در سال جاری خورشیدی ۳۵ کودک از کشورهای عربی به ویژه از عربستان به افغانستان رد مرز شدهاند که در میان این تعداد، ۷ کودک دختر نیز شامل است.
رییس سکرتریت بخش کودکان وزارت کار و امور اجتماعی توضیح میدهد که شمار زیاد این کودکان قاچاق شدهاند و قبل از دیپورت این کودکان کارگران روی جاده بودند. ماموران نظامی کشورها، این کودکان را دستگیر میکنند و تا زمانی آنان را نگه میدارند که آدرس خانوادههایشان را بدهند و یا این که خانوادهها یا اقوام آنان پیدا شوند. کودکان قاچاق شدهای که خانوادهای ندارند و عدهای که دارند نیز سراغ آنان را نمیگیرند. به این ترتیب سرانجام در بیپناهی اخراج میشوند.
وزارت کار و امور اجتماعی در چهار زون کشور، درسالهاى ١٣٩٢ و ١٣٩٣مراکزى برای نگهداری از کودکان اختطاف شده و قاچاق شده، ایجاد کرده است.
به گفتهی مسؤولان، بنا بر قطع کمکهای موسسات حمايتکننده؛ تنها یک مرکز در کابل فعالیت دارد که از کودکان قاچاق شدهای که دوباره به افغانستان بازگردانده میشود، نگهداری میکند.
نجیب اخلاقی، رییس سکرتریت بخش اطفال میگوید: «هر زمانی که کودکان به افغانستان اخراج میشوند، مجبوریم آنان را به مرکز نگهداری از اطفال قاچاق شده در کابل منتقل کنیم. در سال ۱۳۹۳، ۲۰ دختر ۸۰ پسر، در سال۹۴، سه دختر و ۳۲ پسر، در سال ۹۵، هشت پسر و یک دختر، در سال ۹۶، یک دختر و ۱۷ پسر، در سال ۹۷، چهار دختر و ۱۸ پسر از کشورهای عربی و ایران و پاکستان به افغانستان باز گردانده شدهاند.
این کودکان تا زمانی در کابل نگهداری میشوند که ولایات و خانوادههایشان پیدا شوند.
کودکان قاچاق شده؛ آزار جنسی را تجربه میکنند
با این حال ریاست کمیسیون مستقل حقوق بشر هرات، با ابراز نگرانی از این موضوع میگوید که به طور اوسط روزانه ۱۵۰ کودک از ایران به افغانستان رد مرز میشود.
بنابر گفتهی عبدالقادر رحیمی، رییس کمیسیون حقوق بشر هرات، این کودکان از ۸ تا به ۲۵ سال سن دارند که اکثرا با رضایت خانوادهها به منظور کار به ایران و یا سایر کشورها فرستاده میشوند؛ اما در جریان مهاجرت انواع آزار و اذیت را تجربه میکنند و تاکید میکند که قاچاقبران، بیشتر خانوادهها را اغفال کرده و اطفالشان را به بهانههای مختلف، قاچاق میکنند.
به گفته آقای رحیمی، این کودکان ممکن است حتا مورد آزار و اذیت جنسی در مسیر راه قرار بگیرند. در سفر پرخطر مهاجرت، کودکان با اشکال مختلف خشونت مواجه میشوند. با آن که به ما هیچ شکایتی مبنی بر آزار جنسی کودکان نرسیده و ما حق ارجای کودکان به طب عدلی را نداریم؛ اما نگران استیم که ممکن این کودکان آزار جنسی را نیز تجربه کرده باشند و از ترس یا شرم به هیچ نهادی شکایت نمیکنند و در چنین وضع ما هیچ کای برای این کودکان نمیتوانیم.
به گفتهی اين مسؤول کميسيون ساحوى حقوق بشر، قاچاق انسان که امروزه به یک تجارت غیرقانونی و به منبع پُردرآمد تبدیل شده، شكل جدید بردهداری در عصر حاضر است. آقای رحیمی از خانوادهها تقاضا میکند که براى نجات کودکان از چنگ قاچاقبران انسان، در هر حالت محتاط باشند و به حرف آنان باور نکنند.
حکومت افغانستان مبارزه با قاچاق انسان را از سال ۱۳۹۰ شروع کرد و در کد جزا جرمنگاری شد. در فصل سوم، مادهی ۵۱۰ کد جزا آمده است: «قاچاق انسان: استخدام یا تحت تسلط قرار دادن انتقال، حمل و نقل، نگهداری یا دریافت شخص به منظور بهرهکشی با استفاده از شیوههای تهدید یا استفاده از زور یا سایر اشکال اجبار، اختطاف، حیله و فریب، سوءاستفاده از نفوذ و یا پرداخت و دریافت پول جهت کسب رضایت قاچاق انسان است.»
همچنین در مادهی ۵۱ آمده است: «شخصی که مرتکب جرم قاچاق انسان شود به حبس طویل تا ده سال محکوم میشود.»
با این حال آن چه امروز در افغانستان بیش از بیش دولت و مردم را نگران ساخته است، روند رو به رشد قاچاق کودکان توسط باندهای سازمانیافته و تبهکاری است. کودکان قربانی اصلی فعالیت این قاچاقبران انسان در افغانستان استند و عدم پیشگیری از فعالیت این گروهها و باندها، سبب خواهد شد که هر روز به آمار اختطاف کودکان اضافه شود و نگرانی مردم هم جدیتر شود. تاکنون دیده میشود که قوانین قضاییای که برای مبارزه با قاچاق انسان در افغانستان اعمال شده است، نتوانسته جلوی فعالیت قاچاقبران انسان را در کشور بگیرد.
لازم به ذکر است که در این باره روزنامهی صبح کابل تلاش داشت تا دیدگاه وزارت داخله را مبنی بر فعالیت گروههای قاچاق انسان در سطح کشور داشته باشد؛ اما با تماسهای مکرر موفق نشدیم تا در پیوند به این گزارش گفتههای مسؤولین وزارت داخله را نیز انعکاس دهیم.