من نبودم، دستم بود

نعمت رحیمی
من نبودم، دستم بود

آمار افراد مبتلا به کرونا در افغانستان به ۴۰ نفر رسیده و یک نفر نیز در ولایت بلخ جان داده است. جالب است که نزدیکان فرد فوت شده، به منطقه‌ی زیر حاکمیت طالبان فرار کرده اند. البته این قصه‌ی تازه نیست؛ چون چندی پیش نیز افراد مشکوک به کرونا از شفاخانه‌ی هرات فرار کرده بودند. مسأله فرار افراد مصاب به کرونا نیست، مشکل آن است که به نظر می‌رسد دامنه‌ی فاجعه آنقدر وسیع شده است که مسؤولین وزارت صحت‌عامه و حکومت کم کم به فکر فرار رو به جلو و ذهنیت‌سازی برای برداشتن بار مسؤولیت از شانه‌های خود افتاده اند.

امروز سخن‌گوی وزارت صحت گفت که اگر مردم چنین در برابر کرونا بی‌تفاوت باشند، در آینده‌ی نزدیک فاجعه‌ی بزرگی رخ خواهد داد. پیشتر وزیر صحت‌عامه هم گفته بود که اگر مردم بی‌تفاوت باشند، افغانستان تجربه‌ی کشورهای کرونازده و بحرانی را خواهد داشت.

مسؤولین وزارت صحت از عملی نشدن و جدی گرفته نشدن پیشنهاد قرنطینه شدن هرات سخن زده و گفته‌اند، کرونا شوخی نیست و باید تفاوت سلیقه و یا مخالفت‌های سیاسی کنار گذاشته شود. آن‌ها از افزایش افراد مصاب به کرونا و تلفات ناشی از آن در هفته‌های پیش‌رو گفته اند تا مردم بدانند که در روز فاجعه، کسی یقه‌ی مسؤولین را نگیرد.

مردم مقصر اند که توصیه‌های بهداشتی و وقایوی وزارت صحت را جدی نگرفته و فرار می‌کنند. کسی نیست بپرسد که شاید در تمام دنیا خلاف‌کاران و کرونازده‌ها بخواهند فرار کنند؛ اما این حکومت است که مسؤولیت اجرای قانون و سلامت جامعه را دارد. سؤال این است، اگر نزدیکان فرد متوفا در بلخ به منطقه‌ی طالبان فرار کرده اند، چرا حکومت نتوانسته است، پیش از فرار، آن‌ها را قرنطین کند؟ چرا افراد مشکوک از شفاخانه‌ی هرات فرار کردند؟

چرا ویروس کرونا که در افغانستان نبود، الان بیشتر ولایت‌ها را در نوردیده است؟ آیا ویروس از ایران یا چین پرواز کرده و به ولایت‌های دور افتاده‌ی مثل دایکندی رسیده است یا مسؤولین حکومت و به خصوص وزارت صحت، در تشخیص و کنترل این ویروس کشنده، اهمال و کم کاری کرده اند؟

انداختن تقصیر به گردن این و آن و یا مردم از سوی مسؤولین وزارت صحت، نشان از آن دارد که این وزارت می‌خواهد بار مسؤولیت را از دوش خود برداشته و متوجه کسان دیگر در داخل یا بیرون از بدنه‌ی حکومت کند. یا این که دامنه‌ی فاجعه آنقدر گسترش یافته و بزرگ شده است که می‌دانند اگر الان زمینه‌سازی نکنند، فردا خود به خود با بالا رفتن میزان مرگ و میر در کشور، همه چیز رو خواهد شد و آن وقت دیگر حتا فرصت انداختن تقصیر به گردن دیگران نیز نخواهد بود.

قدیم‌ها شعری بود که می‌گفت:

من نبودم دستم بود

تقصير آستينم بود

آستين مال كُورتی ام بود

كورتی ام مال پدرم بود

پدرم مال خدا بود

وضعیت امروز کرونا در افغانستان و ناله‌های مسؤولین، هر کسی را به یاد همین شعر می‌اندازد. شعری که برای رفع مسؤولیت و فرار از بار ملامتی است. روحیه‌ی که دقیقا مربوط به آدم‌های ناتوان و مسؤولین بی‌مسؤولیت است.