پس لرزه‌های یک اعتراض مدنی

صبح کابل
پس لرزه‌های یک اعتراض مدنی

نویسنده: صمدعلی نوازش

روی‌دادهای اخیر در ولسوالی جاغوری که از رسوایی جنسی منصوبین پولیس آغاز شد، رفته رفته ابعاد گوناگونی را به خود گرفته است. از پامال شدن خون قربانیان تظاهرات روز هشتم ثور گرفته تا رقابت‌های ناسالم میان قدرت طلبان و از تبلیغات و پروپاگندای گروه‌های حریف و احزاب سیاسی گرفته تا انتشار مطالب و مضامین غیر واقع‌بینانه وغیر معیاری در رسانه‌ها؛ همه و همه این روزها به شدت بر روحیه‌ای عمومی، اتحاد و هم‌بستگی شهروندان در آن ولسوالی صدمه می‌رساند.

هرچند نابسامانی‌ها از بحران سال گذشته و تهاجم طالبان بر ولسوالی جاغوری در آن منطقه آغاز شد و مردم جاغوری با سربلندی شرایط سخت و دشوار جنگی را پشت سر گذاشتند؛ اما حکومت مرکزی از همان زمان در رابطه به قضایای جاغوری بی‌توجهی نشان داده و اصل رقابت آزاد برای انتخاب ولسوال آن ولسوالی را رعایت نکرده است. با این وجود اما مردم جاغوری از خود صبر و شکیبایی نشان داده و با حکومت محلی همکاری کردند.

این که چه باعث شد تا مردم، به ویژه جوانان آگاه و تحصیل‌کرده‌ای آن دیار از برخی مقام‌های حکومت محلی فاصله بگیرند، منابع محلی می‌گویند که حکومت محلی قضیه‌ای تجاوز جنسی قوماندان امنیه‌ای آن ولسوالی را که بر یک پولیس دختر صورت گرفته بود، به گونه‌ای غیرعادلانه سرپوش گذاشت و به دنبال آن، سوء استفاده‌های جنسی مقام‌های محلی از مردم بی‌دفاع و روابط نامشروع افزایش یافت.

این یک واقعیت است که فساد اخلاقی و اداری در اداره‌های افغانستان از مرکز تا ولایت‌ها و تا ولسوالی‌ها به گونه‌ای وحشتناکی بیداد می‌کند. چنانچه قضیه‌ای سوء استفاده‌ی جنسی از دانش‌آموزان در لوگر و قضیه‌ای سوء استفاده‌ی جنسی در ارگ ریاست‌جمهوری، نمونه‌های غیر قابل انکاری هستند که هنوز به گونه‌ی شفاف حل نشده اند.

درعین حال در رابطه با فساد اداری و اخلاقی، همه روزه گزارش‌های زیادی از رسانه‌ها به نشر می‌رسد. آنچه جای تأسف است این که تعدادی از افراد، با وجودی که باسواد و تحصیل کرده اند؛ از اوضاع کنونی دولت افغانستان هم باخبر اند؛ همواره معترض عملکردهای غیر شفاف دولت در تعیینات و تقرری‌ها نیز هستند؛ ضعف در ادارات و فساد اداری را نیز همه روزه مورد انتقاد قرار می‌دهند؛ اما وقتی دیدند یک مقام دولتی به طایفه و تبار خود آنان تعلق دارد، زبان شان به جای اعتراض به حمایت آن‌ها می‌چرخد. درحالی که همه می‌دانیم که در عصر کنونی، پرداختن به وابستگی‌های قومی و تباری ارتباطات نوین اجتماعی را دشوارتر و پیچیده‌تر می‌سازد. لذا در رابطه به قضیه‌ای جاغوری هم مطالب زیادی این چنینی در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی نشر شده و یکی از نمونه‌های این گونه مطالب به تارخ دوازدهم ثور از ویب‌سایت روزنامه‌ی صبح کابل با این عنوان بازتاب یافت: «جاغوری؛ قدم زدن بر لبه‌ای شمشیر قومیت و سیاست.»

این که در این مطلب تا چه حدی به اختلاف‌های میان باشندگان جاغوری دامن زده شده است، نمی‌خواهیم با ذکر آن ارزش و اهمیت این مضمون را تقلیل دهم. زیرا در این مطلب در مورد مردم جاغوری و وضعیت کنونی آن ولسوالی، به یک سلسله موضوعات قومی و تباری پرداخته شده و نویسنده تا توانسته به گونه‌ی غیر واقع‌بینانه به محکوم کردن مردم و داوری شخصی در مورد مشکلات آنان دست زده است. مثلا گفته است که «تقارن جنجال و بلوای شرم‌آور امسال جاغوری با ۷ و ۸ ثور، در نوع خودش جالب است تا اگر این دو روز تاریخ کشور را دگرگون کرد، جاغوری را نیز از عرش به فرش بکوبد.»

بسیار جای تأسف است که در چنین عصری، ما نتوانیم صدای اعتراض مردم خود را تحمل کنیم و حق اعتراض و انتقاد را که از حقوق اساسی شهروندان کشور می باشد، دگم اندیشانه به رسمیت نشناسیم. از این نوشته چنین بر می‌آید که نویسنده، سکوت در مقابل هرگونه فساد اداری و اخلاقی را بر تظاهرات و حرکت مدنی ترجیح می‌دهد، آنهم بدون این که هیچ راه مناسب دیگر را در این رابطه پیشکش کند.

درعین حال معلوم نیست که نویسنده، روی چه ملاک و معیاری یک حرکت مدنی را چنان بد توصیف می کند که گویا جاغوری را از عرش به فرش انداخته باشد. شاید او هنوز نقش جامعه‌ی مدنی را نمی‌داند و هنوز سوار بر عرف و عنعنات گذشته است و هرگونه اعتراض و بلند کردن صدای مردم را نوعی بلوا و رسوایی می پندارد.

در این مضمون، نویسنده با کاربرد یک اصطلاح عام، گفته است: در ولسوالی جاغوری «همه سیری اند نه پاوی» مشخص است که نویسنده از این اصطلاح عام بسیار بی‌جا و بی مورد استفاده کرده و مردم جاغوری را خودخواه و متکبر قلمداد کرده است. اگر نویسنده‌ی این مضمون واقعا تحقیقی انجام داده باشد و براساس آن تمام مردم جاغوری با چنین ویژگی تشخیص شده باشد، لطف کرده آن را عمومی سازد. در غیر آن چگونه می‌توان تمام مردم یک ولسوالی را چنین توهین و تحقیر کرد.

در نتیجه باید گفت که انتشار چنین مطالب و افکار نامطلوب از طریق رسانه‌های معتبر می‌تواند به افکار عمومی آسیب رسانده و تأثیرات منفی آن باعث جلوگیری روحیه‌ی انتقادگری و پرسش‌گری مردم شود.