فعالیتهای امرالله صالح در امور امنیتی شهر کابل، توانسته است توجه مردم را به خود جلب کند؛ مردم آرزوی داشتن یک مسوول متعهد را دارند و در صورت دیدن چنین نشانهای در میان سران حکومت، بیوقفه به توصیف و تشویق میپردازند.
مردم هنوز در شهر به راحتی گشتوگذار نمیتوانند و خطر دزدان مسلح تهدید شان میکند. با آن هم، امیدواری به جلسهی ششونیم آقای صالح، آنان را دلگرم کرده است؛ جلسههایی که بیشتر به خاطر درمیانگذاشتن تصمیمهای حکومتی با مردم، مورد استقبال قرار گرفته است.
دریافتی که میتوان از گزارشهای آقای صالح و پیامد آن داشت؛ علاقهی مردم به دیدهشدن از سوی دولت است؛ مردمی که سالها چنین چیزی را شاهد نبوده اند و هرگز به خواست یا مشکلی از آنان، رسیدگی نشده است.
امرالله صالح با درک این موضوع، دست به نشر گزارشهای ششونیم زده است؛ او نقش یک مسوول متعهد به مردم را به عهده گرفته تا تغییری در دیدگاه منفی مردم افغانستان نسبت به حکومت به وجود بیاورد.
با این همه؛ اما نکتهی غمانگیزی وجود دارد؛ این که نقش صالح، فقط یک نقش است و توقع تغییر در وضع امنیتی شهر کابل به واسطهی تصمیمهای صالح، توقع بیجایی خواهد بود. با این که معاون اول ریاست جمهوری، مسوولیت تامین امنیت پایتخت را که جزو فعالیتهای امنیتی و پولیسی به حساب میآید به عهده گرفته است؛ اما نظر به نتیجهی مورد نظری که میتوان از بعضی اطلاعات بیپایهی منتشر شده در گزارشهای ششونیم حدس زد، چنین بر میآید که امرالله صالح بیشتر از کار امنیتی دست به سیاستبازی با مردم زده است.
امرالله صالح در تصمیم بیستوششم جلسهی ششونیم در مورد وکیلی که افراد آن سعی به اختطاف یک تاجر کرده بودند وضاحت داده و نام او را «میرویس حسن» گفته است؛ در حالی که نمایندگان پارلمان گفته اند؛ چنین شخصی در مجلس وجود حقیقی ندارد و تنها یک فرد به نام «میرویس حسینخیل» به عنوان نمایندهی کوچیها در مجلس است.
معاون اول، همچنان از بازداشت فردی که پولهای یک صراف را در منطقهی پلسرخ کابل دزدیده بود خبر داده و گفته است که فرد متضرر نیز از صحت قضیه اطمینان داده و برای شناسایی سارق از نزدیک او را دیده است.
با این حال وقتی که خبرنگار صبح کابل با صراف یادشده به تماس شد، او بر خلاف گفتهی آقای صالح، از چنین ماجرایی ابراز بیخبری کرد.
پخش اطلاعات ساختگی و خیالی، موردی است که میتواند همهی محتوای منتشرشده، تحت نام تصمیمهای جلسهی ششو نیم را مشکوک و بیپایه نشان بدهد؛ اطلاعاتی که از نشانی صفحهی فیسبوک آقای صالح منتشر شده، دیگر اعتبار نخواهد داشت و بیشتر شبیه تمثیل کار است تا حقیقت کار.
یک اصطلاح عجیب بین سیاستمداران افغانستان وجود دارد؛ این که همیشه میگویند باید «تمثیلگر یک ملت متحد باشیم، تمثیلگر یک شهروند… باشیم.»، اشاره به تمثیلگری و نمادسازی از امر واقعی، نکتهی جالب توجه در این اصطلاح است؛ نکتهای که آن را در فعالیتهای امرالله صالح برای تامین امنیت شهر کابل میتوان به وضوح دید؛ سیاستمداری که حضورش در حکومت هرگز آن جایگاه واقعیای را که قانون برایش تعریف کرده، برنتابیده است؛ اگر معاون اول ریاستجمهوری بوده، نقش قمندان امنیه را به خود گرفته، اگر قمندان امنیه پذیرفته شده، نقش شهردار را به خود گرفته و….
بودن تمثیلگر نقشهای مختلف به این معنا است که هیچ یک از آن نقشها واقعی نیست و آقای صالح دست به خبرسازی میزند و میخواهد با آن افکار عامه را جهت بدهد.
در حکومتی که هیچ چیز سر جایش نیست و به جای رییس شورای مصالحهی آن، حکمتیار در مورد صلح با پاکستان چانهزنی میکند، کابینهی آن سالها بدون وزیر و با سرپرست اداره میشود؛ باید هم معاون اول ریاستجمهوری مسوول تامین امنیت پایتخت باشد.