گفتوگوهای صلح افغانستان، بیش از دو ماه بود که به بنبست خورده بود و این بنبست، بسیاری از سیاستمداران و مقامهای خارجی و داخلی را به دوحه کشانده بود.
تاثیری که از سفرهای مختلف مقامهای کشورها به دوحه، توقع میرفت، برآورده نشد و اگر چنین تصور کنیم که نقش اصلی در گفتوگوهای دوحه به عهدهی کسان و کشور دیگر است، بیراه نگفته ایم.
کشوری که در نزدیکی و هممرز افغانستان است؛ پاکستان، بازیکن اصلی در میدان جنگ و صلح افغانستان، همین که آستین بالا زد، نشان داد که هر تلاشی برای بهنتیجهرساندن گفتوگوها، بدون منافع اش، باطل و امکانناپذیر است.
روز پنجشنبه، آقای عمران خان، نخستوزیر پاکستان به کابل آمد و وعده سپرد تا برای تحقق صلح و کاهش خشونتها، دست به کار میشود. همانروز هم توافقی بر سر چگونگی گفتگوهای صلح یا همان کارشیوهی گفتوگوها، بین هیئتهای جمهوریت و طالبان در دوحه، صورت گرفت.
اخبار این توافق، چند ساعت پس از سفر عمران خان منتشر شد؛ ولی با وجود فاصلهی زمانیای که بین سفر آقای خان و توافق بر سر کارشیوهی گفتوگوها، افتاد، باز هم، رابطهی این دو پابرجا است. بر علاوهی نقدهایی که در مورد رابطهی پاکستان با طالبان وجود دارد؛ باور بر این که تنها راه حل جنگ و رفع بنبستها برای رسیدن به صلح، نزد پاکستان است، نیز از باورهای محکم و غیر قابل رد است.
دیدیم که تلاشهای جهانی برای صلح افغانستان با حضور چندین کشور، نتوانست به راه حل معقول برسد؛ اما همین که نقش پاکستان در این مورد جدی شد، گرهی از گرهها نیز باز شد.
حالا منتظریم تا ببینیم، پاکستان در قبال آتشبس چقدر موثر واقع میشود. وعدهی اساسی آقای خان در مورد صلح افغانستان، کاهش خشونتها بود؛ خشونتهایی که تا روزهای اخیر و خصوصا پس از توافق امریکاییها با طالبان شدت بیشتری یافته است.
تاثیر فوری پاکستان بر تغییر جهت گفتوگوهای صلح، ناشی از بعضی انعطافها از سوی حکومت افغانستان است. نادیدهگرفتن فعالیتهای گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی که یکی از طرفداران حکومت پاکستان در افغانستان است، بیربط به چنین موضوعی نیست. تضعیف رابطهی هند با افغانستان میتواند از رفتارهای آزادانهی حکمتیار در سیاستهای جدید افغانستان پس از همکاری پاکستان، آغاز چشمگیرتری داشته باشد.
به هر حال بدون امتیازدهی به پاکستان، هیچ توافقی بین طالبان و هیئت افغانستان به امضا نمیرسد؛ ولی این که امتیازهای دادهشده به پاکستان چه چیزی است، سوال بیپاسخ ما تا روزهای آینده خواهد بود.
تاثیر پاکستان بر روند گفتوگوها، جدا از نقش این کشور در پابرجایی صلح، نشاندهندهی شدت رابطه با طالبان نیز بود؛ رابطهای که در واقع برای چنین روزی به وجود آمده بود و میتواند دخالت پاکستان را در امور سیاسی افغانستان بیشتر بکند.
پاکستانیها، سالها برای رسیدن به نقشی مستقیم بر افغانستان، تلاش کردند و اکنون این آرزو رو به برآوردهشدن است.
با حضور این کشور در گفتوگوهای صلح افغانستان، امیدی که به پایان جنگ بسته شده بود؛ به نگرانیای بدتر از جنگ بدل شده است. اگر پاکستان، بتواند با استفاده از نقش خود در تامین صلح، منافع خود را بالای مقامهای حکومتی افغانستان بقبولاند، نظام سیاسی کنونی در خطر جدی میافتد.
چندی پیش، عمران خان از تقاضای خود در مورد کاهش رابطهی افغانستان با هند گفت و در آن از حکومت «آینده در افغانستان»، یاد کرده بود. حکومت آینده به معنای دقیق خود، یعنی حکومتی که پس از صلح افغانستان به وجود خواهد آمد و اگر دقت کنیم، ایجاد هر حکومتی در پس از صلح، تغییری در نظام سیاسی را در پی دارد.
شکی نیست که پاکستان از نظام آزاد در افغانستان هراس جدیای دارد و در تلاش بهبنبستکشاندن پیشرفتها در تقویهی آن است. بنا بر این، هزینهی همکاری پاکستان برای صلح افغانستان، سنگینتر از جنگ با طالبان است.