هشدار جنگ داخلی؛ تهدیدی برای پذیرش طالبان

صبح کابل
هشدار جنگ داخلی؛ تهدیدی برای پذیرش طالبان

در کنار این که توافق‌نامه‌ی دوحه میان طالبان و امریکا، بسترساز گفت‌وگوهای صلح افغانستان شد؛ آهسته و پیوسته ذهنیت فرورفتن افغانستان به کام جنگ‌های داخلی را در میان شهروندان افغانستان به وجود آورد؛ اما قطعی‌شدن خروج کامل نیروهای امریکایی تا ۱۱ سپتمبر سال روان میلادی، این ذهنیت را تقویت کرد و اکثریت شهروندان و سیاست‌مداران افغانستان، تکرار جنگ‌های داخلی را قریب به واقعیت می‌دانند. اکنون که ذهنیت تکرار جنگ‌های داخلی نگرانی‌هایی را میان شهروندان دامن زده، بسیاری از کشورهای دخیل در افغانستان، از حربه‌ی ذهنیت‌سازی برای آغاز جنگ‌های داخلی استفاده می‌کنند تا پروسه‌ی صلح و ادغام طالبان را در دولت افغانستان آسان‌تر کنند.
اکنون که مسئله‌ی جنگ‌های داخلی و بحث روی بحران امنیتی در افغانستان شدت گرفته، بسیاری از مقام‌های سیاسی کشورها، این هشدار را متوجه افغانستان می‌کنند که یا به گزینه‌ی توافق سیاسی تن بدهد و یا بار دیگر به جنگ‌های داخلی خواهد رفت. این هشدار، اولین‌بار به گونه‌ی رسمی و کنایه‌آمیز از سوی شاه‌محمود قریشی، وزیر خارجه‌ی پاکستان در گفت‌وگو با خبرگزاری اناتولی ترکیه، مطرح شد. قریشی گفت: «در صورت عدم تفاهم و توافق سیاسی میان دولت و گروه طالبان، احتمال وقوع جنگ داخلی در افغانستان قابل پیش‌بینی است.» این سخنان وزیر خارجه‌ی پاکستان، بیشتر از آن‌ که یک احتمال باشد، به گونه‌ای تهدید به شمار بود؛ چرا که یکی از کشورهای حامی جنگ در افغانستان، پاکستان است و اکثر کارشناسان باور دارند؛ افغانستان بیشتر از آن‌ که با پدیده‌‌هایی به نام طالبان و تروریزم مواجه باشد، با غول اتمی مانند پاکستان مواجه است و هم‌چنان پاکستان یکی از پیاده‌کنندگان استراتژی امریکا در جنوب آسیا است.
پس از هشدار وزیر خارجه‌ی پاکستان، آنتونی بلینکن، وزیر خارجه‌ی امریکا، همین هشدار را متوجه افغانستان کرد و آینده‌ی افغانستان را در مصاحبه‌ای با شبکه‌ی سی‌ان‌ان، نگران‌کننده خواند: «هیچ کس نه طالبان و نه دولت علاقه‌‎ای به جنگ داخلی ندارند؛ اما ممکن است این سناریو پیش بیاید.» پس از آنتونی بلینکن، زلمی خلیل‌زاد، نماینده‌ی ویژه‌ی امریکا در امور صلح افغانستان، روز سه‌شنبه (۷ ثور) در نشست کمیته‌ی روابط خارحی مجلس سنای ایالات متحده، گفت: «پس از خروج نیروهای خارجی از افغانستان، افغانستانی‌ها باید یا رسیدن به توافق صلح را انتخاب کنند و یا هم یک جنگ طولانی‌مدت.» دو گزینه‌ای که از سوی هر سه مقام به صورت هم‌سان بیان شده است.
پس از این ‌که سه مقام ارشد دو کشور درگیر در افغانستان، هشدار هم‌سانی را متوجه افغانستان کردند، طرح طالبان برای حکومت صلح در سانه‌ها درز کرد که این دو مسئله نمی‌تواند بی‌ربط به هم باشد. خروج نیروهای ناتو به عنوان فشار اصلی، دولت افغانستان را نگران کرده است و همین مسئله هم‌چنان رشوه‌ای است برای طالبان تا در میز گفت‌وگوها حاضر شوند. هم‌زمان، هشدار پی‌هم سه مقام مهم کشورهای درگیر در جنگ افغانستان برای پذیرفتن طالبان و درزکردن طرح طالبان در رسانه‌ها، سناریویی است از سوی کشورهای درگیر در افغانستان برای ادغام هر چه زودتر طالبان در بدنه‌ی دولت افغانستان و یا هم می‌شود گفت؛ سپردن افغانستان به دست طالبان.
دولت امریکا تلاش دارد تا هر چه سریع‌تر هزینه‌ای را که برای نظامی‌هایش در افغانستان صرف می‌شود، کمتر کند و این مسئله، ربط مستقیم به گفت‌وگوهای صلح افغانستان دارد؛ از همین‌ رو، با استفاده از هر حربه‌ی فشاری، تلاش می‌کند دولت افغانستان را در میز گفت‌وگوها قانع کند که طالبان را بپذیرد و پاکستان نیز استراتژی امریکا را برای منافع خود در افغانستان دنبال می‌کند.
با این وجود، می‌ماند مسئله‌ی درزکردن طرح صلح طالبان در رسانه‌ها. طرح صلح طالبان، چنان که انتظار می‌رفت، ساختارهای نهادهای دولتی را از بنیاد تغییر نمی‌دهد؛ حتا این طرح، قانون فعلی افغانستان را در مرحله‌ی گذار می‌پذیرد و قبول‌شده می‌داند. تنها موردی که در طرح حکومت صلح «اسلامی» طالبان درشت است، تقسیم قدرت میان دولت فعلی و طالبان است.
از این سناریو، گمان زده می‌شود که عمدا طرح حکومت طالبانی روی مسایلی دیگر؛ چون جایگاه زنان و حقوق‌ بشر تأکید نکرده و تنها در تقسیم قدرت خلاصه شده است؛ چرا که با این طرح ساده و تقسیمی، می‌شود طالبان را سریع‌تر وارد بدنه‌ی دولت و شریک قدرت کرد؛ طرحی که برای دولت افغانستان نیز پذیرش آن دشوار به نظر نمی‌رسد. با این همه، دولت باید با بررسی تمام جوانب طرح صلح طالبان، در گفت‌وگوهای صلح برود و با تشکیل اجماع داخلی قوی که متشکل از همه جریان‌های سیاسی باشد، نگذارد طالبان به امتیازهای بیشتری دست یابند.